تحلیل یک نظرسنجی: تصویر ذهنی شما از آینده طلبگی تان چیست؟
تصویر ذهنی شما از آینده طلبگی تان چیست؟
چندی پیش در صفحه مجازی و کانال مسیر طلبه یک نظر سنجی منتشر کردیم که نتایج قابل تاملی داشت. شاید خودتان دیده اید و انشالله در آن نیز شرکت کرده اید. سوال ما این بود که چه تصویری از آینده طلبگی خود درذهن دارید. در پاسخ چهار گزینه را مطرح کرده بودیم که سه گزینه اول آن هر یک، نمادی از رسالت های سه گانه اصلی طلاب حوزه های علمیه است. این رسالت ها عبارتند از:
تفقه در دین، ابلاغ دین و اقامه دین.
گزینه اول که یکی از مصادیق بارز ابلاغ دین است، طلبه ای را تصویر کرده است که در کف میدان و در حال ارائه خدمات طلبگی به جامعه است. او خود را در پیشانی حوزه علمیه قرار داده و سختی های حضور اجتماعی و خدمت به مردم را به جان خریده است و پیامبرگونه به ابلاغ دین می پردازد. آنچه مد نظر ما از این گزینه است هیچ منافاتی با ادامه تحصیل و یا دارا بودن سطح بالایی از تحصیلات حوزوی ندارد. او می توانسته در مسیر تحصیل خود و در کنار تحصیل تا پایان مقطع خارج، مهارت های تبلیغی را آموخته باشد و برای تولیدات طلبگی و دینی مورد نیاز جامعه تلاش بی وقفه ای داشته باشد و راه صحیح ارائه خدمات طلبگی مورد نیاز جامعه را یافته باشد. مصادیق بسیار زیادی وجود دارد که می توان در این گزینه جای داد که هم با تخصص حوزوی و هم با روحیه جهادی هم اکنون مشغول خدمت به مردم هستند.
۲۶ درصد از شرکت کنندگان چنین تصویری را از آینده خود در ذهن دارند و علاقه دارند در این عرصه نقش طلبگی خود را ایفا نمایند.
گزینه دوم نماد عرصه تفقه و دین شناسی است. تصویری که به عنوان یکی از مصادیق این رسالت ارائه شده، تصویر عالمی است که در عرصه تولید علم و ارائه خدمات علمی به حوزویان فعال است. این یک تصویر آرمانی از یک طلبه در ذهن اکثریت قریب به اتفاق نسل مدیران و اساتید فعلی حوزه های علمیه است. اما همانطور که ملاحظه کرده اید کمترین سهم را در بین سه گزینه اصلی رسالت های حوزوی دارد. شرکت کنندگان در این نظر سنجی تنها ۲۳درصد به این گزینه رای داده اند که گرچه اختلاف زیادی با سایر گزینه ها ندارد، اما نشان از تغییر ذائقه و اهداف طلبگی در نسل فعلی است. به این معنا که فقاهت و اجتهاد، دیگر تنها آرمان طلاب نیست و حتی در ذهن خود نیز چنین تصویری را از خود در آینده نساخته اند.
گرچه تفقه و اجتهاد به معنای دین شناسی عمیق و استخراج حکم خداوند در همه عرصه های زندگی فردی و اجتماعی، مهمترین هدف تشکیل حوزه های علمیه است، اما باید مطابق استعداد طلاب و همچنین نیاز حوزه های علمیه باشد. شهید مطهری در ۵۰ سال گذشته فرموده اند (ما در حوزه یک کویر را آبیاری می کنیم برای یک درخت.) یعنی ما درب های ورود به حوزه را باز می گذاریم تا جوانانی با هر گونه استعداد و توانایی به حوزه بیایند و در این مسیر استخوان خرد کنند تا بلکه از میان خیل عظیم آن ها افراد معدودی پیدا شوند که بتوانیم برای آینده اسلام روی آن ها حساب باز کنیم. در این جا دو سوال مهم ایجاد می شود
۱٫ آیا نمی توانیم در بدو ورود طلاب به حوزه علمیه چنین افرادی را شناسایی کنیم تا مورد حمایت و پرورش خاص قرار دهیم تا دقیق تر و سریعتر به نتیجه برسیم؟
۲٫ از آن سوی آیا برای طلاب دیگر که استعداد و توان اجتهاد ندارند و اصلا هدفشان اجتهاد در دین نیست و تشخیص آن هم مثل روز روشن است برنامه ای جداگانه برای تربیت آن ها در عرصه های دیگر طلبگی از قبیل تبلیغ و اقامه دین داریم؟
شاید نسل فعلی طلاب حوزه های علمیه گرفتار آرزوهای محال نسل گذشته خود شده اند. مانند پدرانی که می خواهند دریغ های زندگی خود را در فرزندان خود جستجو کنند و آنان را وادار به گام نهادن در مسیری می کنند که خود از کودکی آرزومند آن بوده اند و به هر دلیلی به آن نرسیده اند.
گزینه سوم نیز نماد عرصه اقامه دین است. این گزینه با این هدف طراحی شده است تا طلاب بدانند که مسئولیت پذیری و ایفای نقش در حوزه اقامه دین نیز از رسالت های مهم طلبگی است و نباید به طلبه ای که در یک سازمان دینی و فرهنگی در حیطه نظام جمهوری اسلامی اشتغالات طلبگی دارد با دید یک طلبه درجه دو یا کسی که به مادیات روی آورده و لیاقت ماندن در حوزه های علمیه را نداشته نگاه کنیم. ما باید بدانیم که این نظام برای تداوم و ادامه مسیر تا تحقق تمدن اسلامی در جهان، نیاز به طلابی دارد که بتوانند نقش خود را در اداره این نظام و اقامه دین در جامعه به خوبی ایفا کنند. لازمه تحقق این رسالت که بالاترین اقبال را از طرف شرکت کنندگان در این نظر سنجی داشته است، آموختن دانش و مهارتی است که باید در ایفای درست نقش خود به کار ببرند. چه بسیار طلابی که با سودای ارائه خدمات حیطه اقامه دین به سازمان ها و ادارات فرهنگی و دینی وارد شدند اما به دلیل نداشتن مهارت و دانش لازم برای چنین اشتغالی سرخورده و ناموفق از آن محیط طرد شدند. لذا ان دسته از افرادی که چنین تصویری را از آینده خود در سر می پرورانند باید بدانند که نمی توانند با آنچه در برنامه درسی حوزه های علمیه می آموزند، در این عرصه خطیر و اثر گذار موفق شوند
سهم این گزینه ۳۰ درصد بوده است که بیشترین سهم را از میان سه گزینه اول به خود اختصاص داده است.
گزینه چهارم نیز تصویری از طلابی است که بعد از گذراندن چند صباحی در حوزه های علمیه به درستی دریافته اند که هیچکدام از رسالت های طلبگی از اهداف ورود آن ها به حوزه نبوده است. آن ها افراد شجاعی هستند که توانسته اند به جای در جا زدن و دور شدن هر روزه از ساختن یک آینده روشن، فارغ از دنیای طلبگی، تصویر یک فرد موفق را در خارج از حیطه رسالت های حوزوی در ذهن خود بسازند. تصمیم آن ها نیز قابل احترام است و هیچ کس نمی تواند آن ها را به خاطر چنین تصویر ذهنی از آینده خود سرزنش کند. این گزینه کمترین طرفدار را در میان همه گزینه ها داشته و تنها ۲۱درصد از آراء را به خود اختصاص داده است. گرچه همین مقدار نیز به ما نشان می دهد که اقلا یک پنجم افراد شرکت کننده در این نظر سنجی به دلیل عدم آشنایی با اهداف و رسالت های حوزوی به اشتباه وارد این عرصه شده اند و تمایلی به پذیرش و تحقق آنها را در آینده خود ندارند. گرچه به عقیده نگارنده تعداد آن ها در زمانه فعلی خیلی بیشتر از آن است که در این نظر سنجی آمده است.
سوالی که در اینجا به وجود می آید این است که چرا با وجود آزاد بودن قوه تخیل افراد و امکان به پرواز در آوردن مرغ آرزوها در دنیای ناشناخته فردای طلبگی، تا هر افق بی انتها، چرا برخی افراد حتی نمی توانند در خیال خود تصویری مثبت و آرمانی برای خود تصور کنند. یکی از مهمترین عناصر ایجاد انگیزه و حرکت به سوی یک آینده مطلوب به کار انداختن قوه تخیل و ساختن یک تصویر مثبت و رویایی از خود در آینده است.
البته ممکن است شما نیز به عنوان مخاطب، تحلیل متفاوتی با آنچه ارائه شد را در ذهن داشته باشید. همانطور که ما نیز از جنبه های دیگری می توانیم مطالب زیادی پیرامون این نتایج ارائه کنیم که به دلیل لزوم اختصارگویی از آن اجتناب می کنیم و ارائه این تحلیل ها را به شما واگذار می کنیم تا نظر شما را نیز بدانیم. لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
پاسخها