وصیت نامه شهید حسن محقر
وصيتنامه شهید محقر:
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوندا تو خود شاهدي كه هدف ما از دست يازيدن به جهاد مقدس و دفاع حيات بخشمان نه تسلط يافتن بر ديگران و نه كسب متاع ناچيز دنياست ، بلكه هدف اساسي ما در اين نيروي مقدس ، هموار ساختن طريق دين و شريعت مقدس تو و ظاهرساختن اصلاحات در بلاد اسلامي و خارج ساختن مستضعفين و محرومين از يوغ استثمار و قيد و بند گردنكشان و جباران و اقامه حدود تعطيل شده توست. خطبه ي ۱۲۱نهج البلاغه علي (ع)
اين وصيتي است از بنده اي خوار و ذليل و مسكين و مستكين كه پناهي جز سايه رحمت الهي براي خويش نمي يابد.
با سلام بر قلب تپنده امت اسلام و مستضعفين ، روح متعالي و جلوه اي راستين از تشعشعات رباني ، خميني بزرگ ، نايب بر حق آقا امام زمان (عليه السلام ) ، و سلام بر تمامي پويندگان حقيق طريق شريعت و ولايت.
اي امت اسلام ، اينك زمان حرکت فرا رسيده است ، آيا نواي جرس كاروان را نمي شنويد ؟ آيا صداي ياري خواستن حسين(ع) را با گوش دل نمي شنويد ؟ آيا فريادهاي مظلومانه يتيمان را كه در زير آوار در اهواز و انديمشك و دزفول و باختران و گيلان غرب و اقصي نقاط كشورمان بلند است, با گوش دل نمي شنويد ؟
آيا ديدگان اشك آلود مادران به غم نشسته در سوگ عزيزان را مشاهده نمي كنيد ؟
آيا دشمن بعثي را كه اسلحه به دست بر خانه شهيدان پاك وطن به پايكوبي پرداخته اند را مشاهده نمي كنيد ؟
آيا نعره هاي جباران تاريخ را كه از استواري و استقامت بسيجيان جان بركف بر آسمان بلند است ، نمي شنويد ؟
پس چرا خاموشيد؟ پس چرا مغموميد ؟ و چرا بي تحرك , در زندگاني خويش غرق گشته ايم؟ پس چرا با تمام وجود به علايق مادي دلبسته ايم ؟ پس چرا زن و فرزند و مال و كسب و مقام و شهرت را بر پيكار در راه حق و شهادت در راه او ترجيح داده ايم؟
آيا نداي علي زمان را نمي شنويم ـ آيا اتمام حجت امام بزرگوارمان را كه فرموده هرآنكسي كه توانايي برداشتن سلاح را داراست امروز بر او واجب است كه در جبهه هاي نبرد شركت جويد ـ و هيچ امري مقدم برآن نيست ـ و هيچ مانعي نمي تواند سد اين راه گردد را, نشنيديم .
واي بر ما اگر اين دوران طلائي انقلاب طي شود ولي ما همچنان در عالم حيواني خويش غوطه ور باشيم . والله ديگر خواندن دعاي ندبه بدون شركت در دفاع مقدس معنا ندارد , ديگران خواندن اذكار فارغ از عمل , وردهاي بي محتوي كه تحركي حقيقي در آدمي ايجاد نكند , عباداتي است كه صرفاً براي فرار از مسئوليت عظيم انساني ـ اسلامي مان انجام مي گيرد و هرگز نخواهد توانست ذمه ما را در قبال خونهاي بناحق ريخته شهدا بري سازد. اي روحانيون معظم , اي طلاب علوم ديني , اي شاگردان مكتب امام صادق , اي ميهمانان ضيافت امام باقر(ع) بدانيد علم بدون عمل باري خواهد بود بر دوش حامل آن . عالم بي عمل و متواري از جامعه و غافل از درد هاي محرومان و مستضعفان بر دوش جامعه نخواهد بود , چرا كه آن علمي كه در عمل كارساز نباشد هيچ دردي را از دوش جامعه مداوا نخواهد كرد و خود دردي بر دردها خواهد افزود .
اي همسنگران من در جبهه حوزه و دانشگاه ـ اي رزمندگاني كه پيكره انقلاب را با پرواز هماهنگ دراوج تعالي و تكامل آن ,هدايت مي كنيد ؛ ياران, امروز گاه ايثار و فداكاري است.
امروز زمان فدا كردن مدارك و مراتب اجتهادي و علمي است . امروز بايد تمامي موجودي ما براي جنگ و براي دفاع از استقلال و حاكميت سياسي انقلاب مصروف گردد و اگر امروز از پاي نشينيم و با مشغول كردن خويش در لابلاي كتابها و استدلالهاي غيرمنطقي بي روح و بريده از دردهاي جامعه و ادبيات جداشده از ادب محرومين و مستضعفين و در نهايت ,با انبار كردن الفاظ و مفاهيم خالي از روح ايمان و عمل ؛از وظيفه حساس و خطير خويش در رابطه با « محور جبهه و جنگ » فراموش كنيم ,هرگز خداوند ما را نخواهد بخشيد ,هرگز نخواهيم توانست در برابر خون بناحق ريخته شهدا پاسخي قانع كننده داشته باشيم .پس بر تمامي ماست كه از تمامي موجودي خويش در راه اعتلاي الله و لااله الا الله ومحمد رسول الله و علي ولي الله بگذريم و براي گرفتن حقوق محرومين و مستضعفين قيام كنيم .
خانواده عزيزم ,مادر بزرگوار و دلبندم , خواهران محجبه و مومنه ام , برادران مجاهد و ايثارگرم .
و همسر دردكشيده و صبورم , فرزندان عزيز و جگرگوشه گانم «مرضيه جان ـ حسين جانم» اگر امروز شما يكي از نزديكان خويش را در راه خدا و براي شريعت دين الهي و پاسخ گوئي به نداي حسين مظلوم روانه جبهه ساختيد و يك قرباني ناچيز و هديه ناقابلي به پيشگاه الهي تقديم داشتيد بدانيد كه هرگز در نزد خدا فراموش نخواهد شد و با اين حركت ايثارگرانه تان سعادت دنيا و آخرت را براي خويش فراهم ساخته ايد.
مادر عزيزم از اينكه نتوانستم در زمان اعزام به خدمت برسم بسيار شرمنده ام ولي مي دانم روح بزرگ و ايمان متعالي شما موجب خواهد شد اين فرزند سراپا تقصيرت را عفو فرمائي .
مادرجان , از تو تقاضا دارم با تقربي كه در پيشگاه الهي داري در بين نمازهايت برايم دعا كني و مغفرت و رحمت الهي را برايم خواستار گردي.
مادر عزيزم , هرچند خداي بزرگ نگه دار فرزندان معصومم خواهد بود وليكن , براي جبران خلأ محبت پدري و به ويژه درباره «مرضيه عزيز» از شما تقاضا دارم كه با محبتهاي شيرين خود كه هرگز فراموشم نمي شود , آثار غم و اندوه را از چهره هايشان پاك سازي .
همسر عزيزم كه خودت سالها رنج و مرارت در راه انقلاب را تحمل كردي و همواره خودت را براي مقابله با حوادث آماده ساخته اي و در طي اين دوران اندكي که با هم بوديم ,نهايت ايثار و فداكاري را در حق من ايفا نمودي و زينب وار در برابر مصائب و مشكلات مقاومت كردي , از تو خواهشم اين است كه در صورت شهادت من , فرزندان عزيزمان را آنچنان تربيت نمائي كه در آينده اي نزديك موجب افتخار و سربلندي اسلام باشند. لباسهاي رزمي مرا همواره حفظ كن تا در صورت بزرگ شدن فرزندم محمدحسين ، برتن او بپوشاني و با اعزام او به جبهه هاي نبرد حق عليه كفر جهاني و صهيونيزم جنايتكار ,قلب مرا شاد سازي.
حسينم را بگو كه پدرت به راه حسين رفت و تو نيز بايد در اين راه گام برداري و راه پدر شهيدت را همواره استمرار بخشي و انتقام خون بناحق ريخته اش را از دشمنان بگيري و تا تحقق اهداف پاك شهيدان هرگز از پاي ننشيني.
پسر عزيزم تو اينك مرد خانه اي ، پس با جديت و تلاشي گسترده و با استواري و صلابتي همچون كوه در برابر سختيها و مشكلات مقاومت كن و كمر مردانگي و همت بربند و با رشد خود در ۳ بعد علم و تقوي و عمل آنچنان باش كه اسوه اي براي جامعه انقلابي و اسلامي مان باشي .
پسر عزيزم از تو مي خواهم كه مواظب خواهرت مرضيه «عزيز » و خدمتگزاري متواضع و خاشع براي مادر بزرگوارت باشي .تو و خواهرت مرضيه عزيز را به خدامي سپارم .
برادران بزرگوار و ايثارگرم ، حاج علي آقا و احمد جان , از آنجا كه همواره مربي و استاد و راهنمايم بوده ايد, ديگر نيازي به توصيه ندارم . فقط تنها درخواستم از شما و به ويژه حاج علي آقا كه حكم پدري را بر من دارند اين است كه در تربيت فرزندان عزيزم «محمد حسين» و «مرضيه» نهايت تلاش را بفرمائيد ـ سعي كنيد همچون پروانه دور مادر داغديده مان بگرديد و تا آنجا كه ممكن است دردهاي او را تسكين بخشيد . برادران بزرگوارم , اطاعت از رهبري امام امت و ولايت فقيه را همچنان محور حقيقي و اصيل زندگي خويش قرار دهيد و تا تحقق اهداف متعالي اسلام از پاي ننشينيد هرچند كه تحقق آن شهادت تك تك ما باشد . حسن محقر