1

به حوزه بروم یا نه؟؟

گام اول:

برای اینکه پاسخ این پرسش بسیار مهم را که اعتقاد دارم تا حل نشده است نباید قدم از قدم بردارید را دریابید، لازم است هرچه الگوی ذهنی از طلبگی دارید را فراموش کنید و تنها به واقعیت های موجود توجه کنید. زیرا ورود به دنیای طلبگی مانند انتخاب رشته نیست تا بعد از چند سال آن را تغییر دهید.

ابتدا باید دلیل فراموشی الگوهای ذهنی تان را بگویم. آنچه شما به عنوان نمونه های شاخص روحانیت در جامعه می بینید (روحانیون خوش نام و تاثیر گذار مانند رهبری و سایر مراجع تقلید، روحانیون رسانه ای مانند حجج اسلام قرائتی، عالی، انصاریان، شهاب مرادی و…) تنها یک درصد از جامعه حقیقی روحانیت هستند که عمدتا و قریب به اتفاق ایشان دارای توانمندی های شخصی بوده و راز موفقیتشان تلاش فردی خودشان بوده است و حوزه علمیه تنها زمینه را برای رشد آنان فراهم نموده است. به اعتراف آقای قرائتی توجه کنید که فرموده اند راز موفقیت من این است که هرچه در حوزه به من آموختند، من عکسش را انجام دادم. در نتیجه این افراد شاخص مناسبی خوبی برای تصمیم گیری شما نخواهند بود.

پس اولین نکته ای که شما را برای گرفتن این تصمیم راهنمایی می کند، پیگیری سرنوشت آن ۹۹ درصدی است که دیده نمی شوند. سرنوشت آن هاست که می تواند برای شما نیز اتفاق بیفتد و شما باید غالب افرادی که به این راه آمده اند را برای ورود به ایت عرصه مدنظر داشته باشید. 

گام دوم:

هدف خود را از ورود به دنیای طلبگی روشن کنید. شخص نگارنده این مطلب با بیش از ۳ هزار نفر از طلاب جدیدالورود به حوزه در دو سال اخیر مصاحبه کرده ام. اغلب آنان در اولین پاسخ به این پرسش دو هدف سربازی امام زمان علیه السلام و خدمت به مردم را مطرح می کنند. اما وقتی از آنان می پرسیم که در پادگان امام زمان (عج)کدام قسمت را مد نظر دارند پاسخی دریافت نمی کنیم. البته این روی خوب سکه است. روی دیگر آن اهداف شخصی افراد برای ورود به حوزه است. اهدافی از قبیل خود سازی، پاک ماندن در جامعه فعلی که خبری از اخلاق در آن نیست، قضاوت، وکالت، مشغول شدن در عقدیتی سیاسی نیروهای نظامی، معلم شدن در آموزش و پرورش، فرار از سربازی، اجبار یا تشویق والدین و دادن وعده های مادی مثل خرید موتور، دوچرخه، لبتاب و…

گرچه ما درصدد قضاوت اهداف داوطلبان برای ورود به حوزه نیستیم. و حتی نمی خواهیم وجود این اهداف و تحقق آن ها را در حوزه انکار کنیم. اما افرادی که می خواهند به حوزه بیایند باید نکته بسیار مهمی را مد نظر داشته باشند. شما باید بدانید که حوزه علمیه مانند یک سازمان است که خود اهداف مشخصی را دنبال می کند. شما با به ورود دنیای طلبگی و حوزه علمیه ابتدا باید اهداف این سازمان را بدانید و سپس با انتخاب یکی از آن اهداف که مطابق استعداد و علاقه شماست، تلاشتان را برای تحقق آن هدف حوزه و سازمانی که به عضویت آن درآمده اید به کار ببندید.

در نتیجه شناخت اهداف وجودی حوزه و انتخاب یکی از آن اهداف که با استعداد و علایق شما مطابق تر است بسیار مهم است. هدف اصلی تشکیل حوزه علمیه آموزش دین اسلام به طلاب است تا آن ها نیز دین را فراگرفته و به جامعه بیاموزند. مطابق آیه نَفر (فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم ) که دلیل اصلی تشکیل حوزه علمیه و ندای دعوت خداوند برای ورود به حوزه علمیه و آموختن دین و ابلاغ و اقامه آن در جامعه است، سازمان روحانیت و طلابی که به آن وارد می شوند سه وظیفه اصلی به عهده دارند:

  1. تفقه در دین: شناخت عمیق و همه جانبه دین اسلام که برای تحقق این هدف به افرادی با استعداد تحصیلی بالا، هوش، ذکاوت و دقت و حوصله فراوان نیاز است تا سال های متمادی یعنی در حدود ۱۵تا ۲۰ سال، تنها به آموختن علومی بپردازند که به عنوان ابزارهایی برای شناخت دین به حساب می آیند. یک طلبه برای آموختن اجتهادی دین باید ۹ علم را به قدری خوب بیاموزد تا بتواند همانطور که یک مکانیک ماهر اتومبیل از ابزارها و آچارهای تعمیرگاه خود استفاده می کند، از این علوم استفاده کند تا نظر دین را در مورد مسائل مختلف از متن قرآن و احادیث و سیره اهل بیت استخراج کند. این علوم عبارتند از: صرف، نحو، لغت، منطق، فقه، اصول، رجال، درایه و تفسیر. پس این علوم حوزوی هیچ کدام به تنهایی کاربرد ندارند و هدف از آموختن آنها این است که به عنوان ابزار در خدمت طلبه باشند تا بتواند نظر دین را بفهمد و از دل متون دینی استخراج کند.
  2. ابلاغ دین: به معنای رساندن پیام دین به جامعه است. یک طلبه پس از این که دین را آموخت، باید آن را به جامعه منتقل کند. زیرا اگر تنها به آموختن آن اکتفا کند و آن را به دیگران منتقل نکند هدف حوزه را محقق نکرده است و وظیفه خود را به انجام نرسانده است. گرچه برای انجام این رسالت، یک طلبه می تواند در هر مرحله ای از طلبگی خود اقدام به تبلیغ دین مبین اسلام نماید و نیازی نیست تا شخصا دین را به صورت اجتهادی آموخته باشد. بلکه می تواند دین را به صورت تقلیدی بیاموزد و با استفاده از عرصه های مختلف تبلیغ آن را به جامعه برساند. عرصه های بسیار زیادی برای فعالیت در حوزه ابلاغ دین وجود دارد که هر طلبه مطابق استعداد و توانمندی های خود می تواند هریک از آنها را انتخاب و به انجام برساتد. بسیاری از مشاغل طلبگی در این عرصه دسته بندی می شود.
  3. اقامه دین: پس از اینکه دین به جامعه ابلاغ شد سازوکاری باید باشد که ضمانت اجرای احکام دین در جامعه اسلامی را فراهم کند. افرادی که از دستورات دینی سرپیچی می کنند و موجبات اخلال در جامعه اسلامی را به وجود می آورند آگاه و آن ها را به اصلاح رفتار خود دعوت کنند. بسیاری از مناصب حکومتی و مشاغل اجرایی در کشور که طلاب در آن مشغول هستند در این عرصه دسته بندی می شود.

در نتیجه یک طلبه باید با توجه به این سه وظیفه و رسالتی که حوزه علمیه به دوش طلاب می گذارد، هدف خود را از ورود به مسیر طلبگی تعیین و خود را برای انجام آن آماده سازد.

دانلود کتاب کمک آزمون ورود به حوزه علمیه

مشاهده گام سوم




به حوزه بروم یا نه؟؟

گام اول:

برای اینکه پاسخ این پرسش بسیار مهم را که اعتقاد دارم تا حل نشده است نباید قدم از قدم بردارید را دریابید، لازم است هرچه الگوی ذهنی از طلبگی دارید را فراموش کنید و تنها به واقعیت های موجود توجه کنید. زیرا ورود به دنیای طلبگی مانند انتخاب رشته نیست تا بعد از چند سال آن را تغییر دهید.

ابتدا باید دلیل فراموشی الگوهای ذهنی تان را بگویم. آنچه شما به عنوان نمونه های شاخص روحانیت در جامعه می بینید (روحانیون خوش نام و تاثیر گذار مانند رهبری و سایر مراجع تقلید، روحانیون رسانه ای مانند حجج اسلام قرائتی، عالی، انصاریان، شهاب مرادی و…) تنها یک درصد از جامعه حقیقی روحانیت هستند که عمدتا و قریب به اتفاق ایشان دارای توانمندی های شخصی بوده و راز موفقیتشان تلاش فردی خودشان بوده است و حوزه علمیه تنها زمینه را برای رشد آنان فراهم نموده است. به اعتراف آقای قرائتی توجه کنید که فرموده اند راز موفقیت من این است که هرچه در حوزه به من آموختند، من عکسش را انجام دادم. در نتیجه این افراد شاخص مناسبی خوبی برای تصمیم گیری شما نخواهند بود.

پس اولین نکته ای که شما را برای گرفتن این تصمیم راهنمایی می کند، پیگیری سرنوشت آن ۹۹ درصدی است که دیده نمی شوند. سرنوشت آن هاست که می تواند برای شما نیز اتفاق بیفتد و شما باید غالب افرادی که به این راه آمده اند را برای ورود به ایت عرصه مدنظر داشته باشید. 

گام دوم:

هدف خود را از ورود به دنیای طلبگی روشن کنید. شخص نگارنده این مطلب با بیش از ۳ هزار نفر از طلاب جدیدالورود به حوزه در دو سال اخیر مصاحبه کرده ام. اغلب آنان در اولین پاسخ به این پرسش دو هدف سربازی امام زمان علیه السلام و خدمت به مردم را مطرح می کنند. اما وقتی از آنان می پرسیم که در پادگان امام زمان (عج)کدام قسمت را مد نظر دارند پاسخی دریافت نمی کنیم. البته این روی خوب سکه است. روی دیگر آن اهداف شخصی افراد برای ورود به حوزه است. اهدافی از قبیل خود سازی، پاک ماندن در جامعه فعلی که خبری از اخلاق در آن نیست، قضاوت، وکالت، مشغول شدن در عقدیتی سیاسی نیروهای نظامی، معلم شدن در آموزش و پرورش، فرار از سربازی، اجبار یا تشویق والدین و دادن وعده های مادی مثل خرید موتور، دوچرخه، لبتاب و…

گرچه ما درصدد قضاوت اهداف داوطلبان برای ورود به حوزه نیستیم. و حتی نمی خواهیم وجود این اهداف و تحقق آن ها را در حوزه انکار کنیم. اما افرادی که می خواهند به حوزه بیایند باید نکته بسیار مهمی را مد نظر داشته باشند. شما باید بدانید که حوزه علمیه مانند یک سازمان است که خود اهداف مشخصی را دنبال می کند. شما با به ورود دنیای طلبگی و حوزه علمیه ابتدا باید اهداف این سازمان را بدانید و سپس با انتخاب یکی از آن اهداف که مطابق استعداد و علاقه شماست، تلاشتان را برای تحقق آن هدف حوزه و سازمانی که به عضویت آن درآمده اید به کار ببندید.

در نتیجه شناخت اهداف وجودی حوزه و انتخاب یکی از آن اهداف که با استعداد و علایق شما مطابق تر است بسیار مهم است. هدف اصلی تشکیل حوزه علمیه آموزش دین اسلام به طلاب است تا آن ها نیز دین را فراگرفته و به جامعه بیاموزند. مطابق آیه نَفر (فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم ) که دلیل اصلی تشکیل حوزه علمیه و ندای دعوت خداوند برای ورود به حوزه علمیه و آموختن دین و ابلاغ و اقامه آن در جامعه است، سازمان روحانیت و طلابی که به آن وارد می شوند سه وظیفه اصلی به عهده دارند:

  1. تفقه در دین: شناخت عمیق و همه جانبه دین اسلام که برای تحقق این هدف به افرادی با استعداد تحصیلی بالا، هوش، ذکاوت و دقت و حوصله فراوان نیاز است تا سال های متمادی یعنی در حدود ۱۵تا ۲۰ سال، تنها به آموختن علومی بپردازند که به عنوان ابزارهایی برای شناخت دین به حساب می آیند. یک طلبه برای آموختن اجتهادی دین باید ۹ علم را به قدری خوب بیاموزد تا بتواند همانطور که یک مکانیک ماهر اتومبیل از ابزارها و آچارهای تعمیرگاه خود استفاده می کند، از این علوم استفاده کند تا نظر دین را در مورد مسائل مختلف از متن قرآن و احادیث و سیره اهل بیت استخراج کند. این علوم عبارتند از: صرف، نحو، لغت، منطق، فقه، اصول، رجال، درایه و تفسیر. پس این علوم حوزوی هیچ کدام به تنهایی کاربرد ندارند و هدف از آموختن آنها این است که به عنوان ابزار در خدمت طلبه باشند تا بتواند نظر دین را بفهمد و از دل متون دینی استخراج کند.
  2. ابلاغ دین: به معنای رساندن پیام دین به جامعه است. یک طلبه پس از این که دین را آموخت، باید آن را به جامعه منتقل کند. زیرا اگر تنها به آموختن آن اکتفا کند و آن را به دیگران منتقل نکند هدف حوزه را محقق نکرده است و وظیفه خود را به انجام نرسانده است. گرچه برای انجام این رسالت، یک طلبه می تواند در هر مرحله ای از طلبگی خود اقدام به تبلیغ دین مبین اسلام نماید و نیازی نیست تا شخصا دین را به صورت اجتهادی آموخته باشد. بلکه می تواند دین را به صورت تقلیدی بیاموزد و با استفاده از عرصه های مختلف تبلیغ آن را به جامعه برساند. عرصه های بسیار زیادی برای فعالیت در حوزه ابلاغ دین وجود دارد که هر طلبه مطابق استعداد و توانمندی های خود می تواند هریک از آنها را انتخاب و به انجام برساتد. بسیاری از مشاغل طلبگی در این عرصه دسته بندی می شود.
  3. اقامه دین: پس از اینکه دین به جامعه ابلاغ شد سازوکاری باید باشد که ضمانت اجرای احکام دین در جامعه اسلامی را فراهم کند. افرادی که از دستورات دینی سرپیچی می کنند و موجبات اخلال در جامعه اسلامی را به وجود می آورند آگاه و آن ها را به اصلاح رفتار خود دعوت کنند. بسیاری از مناصب حکومتی و مشاغل اجرایی در کشور که طلاب در آن مشغول هستند در این عرصه دسته بندی می شود.

در نتیجه یک طلبه باید با توجه به این سه وظیفه و رسالتی که حوزه علمیه به دوش طلاب می گذارد، هدف خود را از ورود به مسیر طلبگی تعیین و خود را برای انجام آن آماده سازد.

دانلود کتاب کمک آزمون ورود به حوزه علمیه




نمونه سوالات آزمون آن دسته از متقاضیان که با مدرک کارشناسی ارشد قصد ورود به مقطع دکتری دانشگاه رضوی را دارند.

نمونه سوالات مورد نظر خود را تیک بزنید:




نمونه سوالات آزمون آن دسته از متقاضیان که با مدرک کارشناسی غیر حوزوی یا مدرک سطح دو حوزه قصد ورود به مقطع کارشناسی  ارشد دانشگاه رضوی را دارند.

نمونه سوالات مورد نظر خود را تیک بزنید:




نمونه سوالات آزمون آن دسته از متقاضیان که با مدرک پیش دانشگاهی قصد ورود به مقطع کارشناسی دانشگاه رضوی را دارند.

جهت مشاهده نمونه سوالات ویژه طلاب اینجا کلیک نمایید

نمونه سوالات مورد نظر خود را تیک بزنید:




نمونه سوالات آزمون آن دسته از متقاضیان که با مدرک حوزوی قصد ورود به مقطع کارشناسی دانشگاه رضوی را دارند.

جهت مشاهده نمونه سوالات ویژه دارندگان مدرک پیش دانشگاهی اینجا کلیک نمایید

نمونه سوالات مورد نظر خود را تیک بزنید:




داوطلبان دارنده مدرک حوزوی

داوطلبان دارنده مدرک پیش دانشگاهی

نمونه سوالات آزمون ورودی کارشناسی ارشد دانشگاه رضوی

نمونه سوالات آزمون ورودی دکتری دانشگاه رضوی




درسنامه صوتی تکنیک های تصمیم گیری

برگزاری درسنامه صوتی تکنیک های تصمیم گیری در سایت مسیر طلبه

منبع مطالعاتی این درس عبارتند از: کتاب ذهن زیبا اثر دکتر مجتبی لشکربلوکی – استاد شامخی

این درسنامه در چهار فصل تهیه شده است که فصل های عباتند از:

فصل اول: تحلیل هوشمندانه

موضوع: مسائلی که ذهن را فریب می دهد و راهکارهای جلوگیری از خطاهای ذهنی

تعداد جلسات: ۲۵ پادکست صوتی ۵تا۸ دقیقه ای

 

فصل دوم: تصمیم هوشمندانه

موضوع: چطور تصمیم هوشمندانه بگیریم و در دام تصمیمات اشتباه وغیر منطقی گرفتار نشویم

تعداد جلسات: ۲۰ پادکست صوتی ۵تا۸ دقیقه ای

 

فصل سوم: سرمایه گذاری هوشمندانه

موضوع: وقت و انرژی خود را چگونه و در چه راهی سرمایه گذاری کنیم و این دارایی های با ارزش را به چه چیزهایی تخصیص دهیم

تعداد جلسات: ۲۰ پادکست صوتی ۵تا۸ دقیقه ای

 

فصل چهارم: زندگی هوشمندانه

موضوع: چگونه در زندگی انسانی کم خطاتر باشیم و تصمیمات هوشمندانه تری در زندگی اتخاذ کنیم

تعداد جلسات: ۲۵ پادکست صوتی ۵تا۸ دقیقه ای

 

ویژگی محتوای فایل های صوتی:

  1. موجز و کوتاه
  2. کاربردی و تمرینی
  3. قابل تطبیق با واقعیت های روز

مشاهده دوره




منبع مطالعاتی دروس: کتاب ذهن زیبا اثر دکتر مجتبی لشکربلوکی – استاد شامخی

ویژگی محتوای فایل های صوتی:

  1. موجز و کوتاه
  2. کاربردی و تمرینی
  3. قابل تطبیق با واقعیت های روز

فصل اول: تحلیل هوشمندانه
فصل دوم: تصمیم هوشمندانه
فصل سوم: سرمایه گذاری هوشمندانه
فصل چهارم: زندگی هوشمندانه
فصل اول: تحلیل هوشمندانه

فصل اول: تحلیل هوشمندانه

موضوع: مسائلی که ذهن را فریب می دهد و راهکارهای جلوگیری از خطاهای ذهنی

تعداد جلسات: ۲۵ پادکست صوتی ۵تا۸ دقیقه ای

درس اول: نقطه کور ذهن

درس دوم: خطای ذهنی پس بینی

درس سوم: رفتار غیر متعارف ذهن در برابر اطلاعات منفی

درس چهارم: خطای ذهنی خطی نگری

درس پنجم: خطای ذهنی تنزیل اغراق آمیز

درس ششم: خطای ذهنی تفکر مثبت

درس هفتم: خطای ذهنی بازماندگی یا بقا

درس هشتم: خطای ذهنی فیلترینگ خودخواسته یا خطای اطلاعات به اشتراک گذاشته شده

درس نهم: خطای ذهنی شاه ماهی قرمز

درس دهم: خطای ذهنی تفکر غالبی یا کلیشه ای

فصل دوم: تصمیم هوشمندانه

موضوع: چطور تصمیم هوشمندانه بگیریم و در دام تصمیمات اشتباه وغیر منطقی گرفتار نشویم

تعداد جلسات: ۲۰ پادکست صوتی ۵تا۸ دقیقه ای

فصل سوم: سرمایه گذاری هوشمندانه

موضوع: وقت و انرژی خود را چگونه و در چه راهی سرمایه گذاری کنیم و این دارایی های با ارزش را به چه چیزهایی تخصیص دهیم

تعداد جلسات: ۲۰ پادکست صوتی ۵تا۸ دقیقه ای

فصل چهارم: زندگی هوشمندانه

موضوع: چگونه در زندگی انسانی کم خطاتر باشیم و تصمیمات هوشمندانه تری در زندگی اتخاذ کنیم

تعداد جلسات: ۲۵ پادکست صوتی ۵تا۸ دقیقه ای




جوهره وجودی روحانیت چیست؟بررسی نقش ها، مسئولیت ها و کارکردهای روحانیون برای تحقق واقعی یک روحانی دین

برای یافتن جوهرة وجودی روحانیت یعنی تشخیص عواملی که موجب می شود تا یک فرد به عنوان روحانی تلقی شود، حقیقتا  باید به این پرسش پاسخ داد که عنصر عمومی روحانیت که آن را از دیگر افراد و اقشار جامعه جدا می سازد چیست؟ برخی آن را در کسوت و لباس خاصی که به آن ملبس هستند و برخی در مدل تامین معیشت آنان جستند. برخی در تمام وقتی و ممحض بودنشان در دین و برخی در داشتن تخصص و دانش و اطلاعات خاص و برخی در احساس مسئولیت سرشاری که نسبت به دیگران دارند و برخی در منش و اخلاق و روحیات عمیق دینی ایشان.

با اینکه نمی توان تاثیر هیچ یک از این عوامل را نادیده گرفت اما باید گفت، عمده ترین عنصر شکل دهنده روحانیت را در نقش و کارکردهای ویژه اي می دانیم که بر عهده می گیرند و لباس متفاوتی که بر تن می کنند و به واسطه آن خود را از دیگران متمایز می سازند.

بنابراین روحانی فردی است با پوششی و لباسی خاص که عهده دار ايفاي نقش و تحقق كاركردهاي ویژه در ارتباط با دین است. حال که در تعریف یک روحانی دو شرط بر عهده گرفتن نقش و ملبس بودن به لباس روحانیت را مطرح کردیم، به این نتیجه می رسیم که افرادی که همان نقش و کارکردها را در غير آن کسوت به انجام می رسانند و ملبسینی که ایفاگر هیچ یک از نقش و کارکردهای مورد انتظار از یک روحانی، حتی در خفیف ترین صورت آن نیستند، از دایره شمول روحانی به معنای خاص مورد نظر این مقاله خارج می افتد.

به دلیل اهمیت شناخت یک روحانی حقیقی از روحانی نمایان و به دلیل اهمیت نقش بسزای روحانیون واقعی در جامعه این مقاله در نظر دارد از جنبه های مختلفی شروط و ویژگی های یک روحانی واقعی را بررسی نماید.

  1. شرط تحقق
  2. شروط صدق
  3. شروط کارکرد
  4. الزامات تبعی

در برداشتن لباس ویژه و متمایز شرط تحقق روحانیت است. بدین معنا که روحانی بودن به معنای خاص، بدون آن محقق نمی گردد. علم و تدین با دینداري شاخص که از آن به تقوا یاد شده، همان مشخصاتی است که با این نماد به آن شخص منتسب می گردد و در واقع از «شروط صدق» آن محسوب می شود. بنا براین می توان گفت فردی که لباس روحانیت به تن دارد اما دانش حوزوی ندارد و یا به اصول اخلاقی و تهذیب پایبند نیست، در آنچه از او ظاهر است، صادق نیست یا لباس بر اندام این شخص، نماد و نمودی از آن ویژگی ها را با خود ندارد.

ملبس شدن به لباس روحانیت علاوه بر ایجاد شباهت به بزرگان دین و داشتن نماد علم و تقوا، به منظور ایفای نقش و کارکردهایی صورت گرفته است که از این چهار مورد بیرون نیست:

  1. تبلیغ و ترویج دین

٢. تعلیم و تعلم دینی

  1. صیانت و دفاع از آن

۴. هدایت و اجرای مناسک

پذیرش این نقش ها و به انجام رسانیدن این وظایف، در واقع از شروط کارکردی روحانیت است؛ بنابراین انتظار می رود فرد ملبس دارای علم و تقوای دینی، عهده دار انجام دست کم یکی از نقش های مذکور باشد؛ در غیر این صورت، ضرورت وجودی آن زیر سؤال می رود و به عامل تفاخر و تمایز تبدیل می گردد.

البته برای به عهده گرفتن نقش های مذکور و تحقق کارکردهای مورد انتظار از یک روحانی لازم است سال های سال برای آموختن دین تلاش کند و لازم می آید آن را به عنوان شغل و حرفه اصلی در زندگی خویش اختیار نماید. از این رو یکی از الزامات تبعي روحانیان، یعنی تمام وقتی ایشان، ضرورت پیدا می کند؛ یعنی روحانی کسی است که به ناگزیر تمامی وقت مفید و مؤثر خود را به انجام یک یا چند وظیفه از نقش های مذکور می نماید و عملا نخواهد توانست به هیچ شغل و فعالیت دیگری که کسب و محل تامین معیشت او باشد، بپردازد.

بنابراین می توان اینطور نتیجه گرفت که لباس شرط ((تحقق)) روحانیت است و تقوا و علم، شرط ((صدق)) آن و قبول نقش و به عهده گرفتن مسئولیت های خاص، از ضرورت های وجودي آن؛ به نحوی که نبود هر کدام، آن را از بی معنا می سازد و از ضرورت می اندازد.

وجود روحانیت به عنوان حاملان، پیام رسانان و مجریان دین، بیش از هر چیز، مبتنی بر یک ضرورت کار کردی است؛ از این رو در تمامی ادیان، حتی در ادیان بسيط و ابتدایی نیز به شکلی موضوعیت داشته است. عمومیت و موضوعیت داشتن روحانیت برای ادیان، بیش از هر چیز ناشی از ماهیت دین است که وجود کسانی را به عنوان حافظ، حامل، ناقل، مروج و به یک معنا، كارگزار دین ضروری می سازد. دین به مثابه یک بسته آموزه ای، یک مجموعه از مناسک عبادی و مراسم شعائری و یک سلسله احکام عملی از جنس شرايع و اخلاق و ممارستهای ایمانی، نیاز به یک گروه متخصص و متمحض تمام وقت دارد تا به تنظیم و تعلیم و ترویج آن بپردازند و از تخریب و تحریف و فراموش شدن آن جلوگیری نمایند.

تأکید بر ضرورت کار کردي، نقش پذیری و بر عهده گرفتن مسئولیت توسط روحانیت، این معنا را می رساند که وجود یک روحانی بدون در نظر گرفتن کارکردهایش و بدون انجام یکی از مسئولیت هایش، هیچ ضرورتی ندارد؛ از طرفی به دلیل پیوند ناگسستنی دین و روحانیون نگاه جامعه به این افراد نگاه به خود دین است و از این جهت کارکردهای روحانیون برای جامعه به نوعی نقش های مقدس محسوب می شود و با آنان مانند دیگر متخصصین در امور دیگر مثل پزشک یا معمار برخورد نمی کنند بلکه برای مسئولیت های ایشان احترام و تقدس ویژه ای قائلند. 

نقش و کارکردهای شناخته شده روحانیت در طول تاریخ و در شرایط و موقعیت های مختلف، به اقسام مختلفی تقسیم می شوند. با توجه به موقعیت فعلی جامعه و اهمیت جایگاه روحانیت در تحقق نظام اسلامی و حاکمیت اسلام در کشور و همچنین تحقق تمدن اسلامی برای صدور به شرق و غرب عالم و زمینه سازی ظهور منجی نهایی، ما این نقشها را در هفت دسته زیر شناسایی و از هم تفکیک کرده ایم:

۱. نقش «تبلیغی» که در وعظ و خطابه دینی به عنوان فراوان ترین مصداق، تجلی پیدا کرده است

٢. نقش «تعلیمی» که در حوزه های علمیه و در تشکیل انواع کلاسهای دروس دینی و فعالیتهای تحقیقی و تألیف کتب تفسیری و روایی و کلامی و تاریخی شکل گرفته است؛

٣. نقش «الگويي» روحانیت وقتی است که تجسم عینی آموزه های دینی، خصوصآ از جهات معنوی و اخلاقی باشند و از این حیث مورد رجوع مردم قرار گیرند؛

۴. نقش های «مناسکی» که در قالب امامت جمعه و جماعات و اجزا و هدایت مناسک حج و دیگر عبادات و مراسم جمعی قابل مشاهده است؛

۵. نقش «مرجعیت فقهی» که از بسيط ترین صورت پاسخ به سؤالات شرعی با ارجاع به فتاوي علما تا بارزترین نوع آن در استنباطات فقهی و پاسخ به استفتائات و انتشار رساله عملیه ظاهر شده است؛

۶. نقش های «اجتماعی» نظير مداخله در امر قضا و اصلاح ذات البین، امورحسبیه و سرپرستی اوقاف و جاری ساختن خطبه های ازدواج و طلاق و از این قبيل است؛

۷. و سرانجام نقش «سیاسی» که برخی از روحانیان شاخص را در طول تاریخ در کسوت رهبران سیاسی و پیشروان جنبش های اجتماعی نشان داده است.

تعدادی از این نقشها، همراه با کارکردهای خاص شان، ممکن است بعضا در یک شخص جمع شود و تأثيرات افزون تری بر مخاطبان و مراجعان دینی باقی گذارد؛ همچنین ممکن است در ایفای هر یک از این نقشها، شدت یا ضعفی پدید آید، اما دشوار است بدون ایفای ولو صوري یکی از آنها، بتوان کسی را به صرف ملبس بودن، روحانی قلمداد کرد. قبول و ایفای نقش های خاص، چنان با این مفهوم عجین است که جایز است کسی که خود را ایفاگر هیچ یک از آنها نمی شناسد، از پوشیدن آن لباس منع کرد؛ همان طور که اگر فاقد حداقل های علم و عدالت و تقوا باشد محکوم به خلع می گردد.