1

همین ابتدا خواهش می کنم از روی تیتر قضاوت نکنید.

این مطلب را کسی نوشته است که ماموریت سال های اخیرش در حوزه علمیه، کارآفرینی برای طلاب دانش آموخته و ایجاد سامانه مجازی کاریابی و اشتغال زایی برای آنان بوده است. مخاطب این سخن اما طلاب جوان سال های ابتدایی و جدیدالورود است. بسیاری از داوطلبان ورود به دنیای طلبگی از ما می پرسند که در آینده چه کاره خواهند شد. مشاغل طلبگی چیست و چه اهداف شغلی در افق طلبگی را باید دنبال کنند؟

اگر بخواهیم پاسخی صریح، صحیح، شفاف و آشکار به آن ها بدهیم باید بگوییم در آینده و افق دنیای طلبگی هیچ شغل تعریف شده و هدف شغلی وجود ندارد. اصلا چشم انداز طلبگی، شغل نیست و در این وادی از اهداف شغلی معین خبری نیست. در واقع باید بگوییم هرکس با چنین هدفی به این مسیر قدم می گذارد راهش را به غلط انتخاب کرده و اگر به هدفش برسد نیز از بیراهه رسیده است.

شاید با خود بگویید، پس این همه طلبه شاغل در بسیاری از ادارات و سازمان ها مانند آموزش وپرورش، سازمان تبلیغات، حج و زیارت، اوقاف، نیروهای مسلح و… چگونه به این مشاغل رسیده اند. این ها همه به نوعی از مشاغل طلبگی محسوب می شوند و طلاب در آن شغل ها در حال خدمت هستند. پس چگونه می گویید شغلی در آینده طلبگی تعریف نشده است؟؟

این سوال به جایی است اما به معنای اثبات آن نیست. برای اینکه مراد نویسنده از این ادعا معلوم شود کمی باید حوصله کنید. بیایید بار دیگر طلبگی را تعریف کنیم و بدانیم که فلسفه وجودی حوزه های علمیه چیست. مطابق آیه تفقه که بنیاد حوزه بر آن نهاده شده هدف از طلبگی شناخت دین و تبلیغ و اقامه آن است. یعنی هدف اصلی طلبگی دین شناسی و سپس تبلیغ و ترویج آن و در نهایت اقامه آن در جامعه است. آموزش هایی که در حوزه ارائه می شود نیز برای رسیدن به همین هدف برنامه ریزی شده است. حالا وقتی ما توانستیم در حوزه علمیه تحصیل کنیم و دین را بشناسیم، موقع آن فرا می رسد که دین را به جامعه منتقل کنیم و به برپایی دین در جامعه بپردازیم. در نتیجه باید یکی از راه های تبلیغ و ترویج دین را انتخاب کنیم. در این هنگام طلبه ای با توجه به استعداد و علاقه اش و مهارت هایی که کسب کرده است به آموزش و پرورش می رود و دین را به کودکان و نوجوانان آموزش می دهد. طلبه دیگری به عقیدتی سیاسی سپاه یا ارتش می رود و به جوانان دین را منتقل می کند. افراد دیگری از طلاب نیز که به امور اداری و فعالیت در سازمان ها علاقمندند و توانایی مدیریت را در خود پرورش داده اند به کارهای اداری مشغول می شوند. و در نتیجه با هدف اولیه شناخت و تبلیغ دین، هر طلبه به فراخور دانش، معرفت و مهارتش، یکی از راه هایی را که او را به این هدف مقدس می رساند را انتخاب نموده و در ان به انجام رسالت طلبگی خود مشغول می شود.

قطعا باز این سوال به ذهن شما خواهد رسید که چه تفاوتی بین این دو حالت وجود دارد؟ چه کلاه به سر، چه سر به کلاه. در انتها هر طلبه باید در شغلی از مشاغل طلبگی ورود پیدا کند و به خدمت طلبگی بپردازد. پس چه اشکال دارد که از همان ابتدا با هدف مشغول شدن در یکی از همین مشاغل به حوزه بیاید و برای رسیدن به آن تلاش کند؟

پاسخ روشن است. تفاوت در دیدگاه صحیح شما نسبت به طلبگی است. تفاوت در هویت طلبگی شماست. تفاوت در وجود و عدم وجود انگیزه شما در دوران تحصیل است. شاید شما آثار تفاوت این دو دیدگاه را به طور ملموس درک نکنید. اما با تبیین دقیق آن متوجه خواهید شد که تفاوت نگاه شما به مشاغل طلبگی چقدر می تواند در پیمودن صحیح این مسیر پر پیچ و خم به شما کمک کند.

اگر هدف شما به دست آوردن مشاغل طلبگی باشد، مثلا با خود بگویید به حوزه بروم تا قاضی شوم، معلم شوم، وکیل، استاد دانشگاه، روحانی کاروان، نماینده ولی فقیه در دانشگاه یا سپاه یا ارتش، امام جمعه، نماینده مجلس، رئیس جمهور و…شوم، اشکالی که در همان سال های ابتدایی به وجود می آید و تا انتهای طلبگی ادامه دارد این است که آنچه در حوزه فرا می گیرید، هیچ ارتباطی به اهداف شغلی شما ندارد. زیرا از دروس حوزه هیچ یک از این مشاغل بیرون نمی آید. هیچ آموزشی برای تصدی این مشاغل به شما داده نمی شود. لذا کم کم از رسیدن به اهدافتان نا امید می شوید. نسبت به خواندن دروس حوزه دلسرد می شوید. از بی ارتباطی آموخته ها با اهدافتان دلگیر می شوید. احساس بطالت و بی فایدگی به شما دست می دهد. احساس می کنید عمرتان را بیهوده در حوزه تلف کرده اید. بر جوانی ازدست رفته خود در حوزه علمیه حسرت می خورید و دائم به فکر ترک حوزه هستید. زیرا احساس می کنید نه تنها به هدف خود نرسیده اید بلکه پیوسته در حال دور شدن از کاخ بلند آرزوهای خود هستید.

اما اگر هدف شما از ورود به دنیای طلبگی شناخت دین و سپس تبلیغ و اقامه آن در جامعه باشد. هر چه از دروس و علوم ارائه شده در حوزه می خوانید، مطابق با هدف شماست. احساس می کنید هر روز که در حوزه می گذرانید یک قدم به جلو رفته اید. هر روز مطلب جدیدی در شناخت بهتر دین آموخته اید و احساس بالندگی و رشد را در خود به وضوح درک می کنید. از آنچه هستید لذت می برید و به لحظه لحظه طلبگی خود افتخار می کنید. آرام آرام که به انتهای دروس طلبگی خود می رسید، تلاش می کنید که راه تبلیغ و ترویج دین را که متناسب با آموخته ها، علائق، توانمندی و مهارت های شماست انتخاب کنید و برای خدمت در آن راه، خود را با اشتیاق و انگیزه آماده شوید.

چنین شخص حتی اگر نتواند به شغل دلخواهش برسد، باز این انگیزه را دارد که مشاغل دیگر را امتحان نماید و با آغوش باز بپذیرد و رسالت خود که تبلیغ و اقامه دین باشد را از آن راه انجام دهد. پس هیچ بن بستی برای او وجود ندارد. تفاوتی در مشاغل طلبگی نمی بیند. چون خود را موظف به انجام رسالت طلبگی اش می داند و نا امیدی و بی انگیزگی در او راه نخواهد داشت.

باید دقت داشت که آنچه گفتیم، منافاتی با نگاه بلند مدت و برنامه ریزی برای رسیدن به چشم انداز مشخص و معین ندارد. تنها تفاوت در نگاه شما به طلبگی است. تفاوت دیدگاهی که این همه آثار متفاوت را به همراه دارد.




برای تامین معیشت از راه طلبگی چه باید کرد؟

این اواخر هفته ای نیست که سوالاتی از این قبیل نداشته باشیم که برای تامین معیشت از راه طلبگی چه باید کرد؟ ابتدا کمی در مورد سوال و درستی آن صحبت می کنیم. ما معتقدیم اگر آن دسته از طلابی که برای تامین معیشت خود از راه غیر طلبگی اقدام به کارهایی مانند کشاورزی، عسل فروشی، عطاری، مسافرکشی، پیک موتوری و… می کنند، تصمیم بگیرند که همین تلاش را در جهت طلبگی خود انجام دهند و حتی هدف خود را کسب درآمد و تامین معیشت خانواده خود بدانند با یک تیر دو نشان زده اند. بلکه فواید زیادی را نیز برای خود و جامعه ایجاد کرده اند. اقل این فواید این است که احساس رضایت قلبی که از بزرگترین نعمات الهی است، به او دست می دهد و احساس هدر رفت عمر در راه طلبگی و بی فایده بودن برای خود و جامعه را در خود از بین می برد. بماند که با آنچه در این مسیر ایجاد خواهد کرد چه خدماتی را به جامعه عرضه خواهد کرد.

اما سوال اصلی اینجاست که از کجا باید شروع کرد؟ پاسخ واضح و روشن است: ارزش آفرینی

شما وقتی به نانوایی می روید چه چیزی می خرید؟ بله قطعا چیزی غیر از نان در آن جا به فروش نمرسد. پس طرح چنین سوالی شاید در نگاه اول مسخره به نظر بیاید. اما با دقت در ارزشی که نان برای خریدار ایجاد می کند در می یابیم که ما برای خرید چیزی برای از بین بردن گرسنگی به نانوایی می رویم. پس نانوایی برای ما ارزش سیر شدن را ارائه می کند و ما برای به دست آوردن این ارزش همه روزه در صف می ایستیم. لذا اگر کالای دیگری وجود داشت که چنین ارزشی را با همین شرایط ارائه می کرد ما قطعا آن را خریداری می کردیم.

در همین راستا شما از عینک فروشی عینک نمی خرید بلکه بینایی می خرید. از کتاب فروشی کتاب نمی خرید بلکه دانایی می خرید. از سایت مسیر طلبه درسنامه مهارت نمی خرید بلکه توانمندی در انجام رسالت های طلبگی می خرید.

قدم اول: مردم برای چه جیزی هزینه می کنند؟ (کشف نیاز)

برای روشن شدن این مطلب چند مثال می زنیم. بیایید خود را جای مرد خانواده ای بگذارید که با پولی که در چنته دارد مجبور است فقط یکی از این دو کالا را انتخاب کند، مایحتاج صبحانه و پوشک. خوب انتخاب مشخص است چون نیاز به پوشک، یک نیاز اولیه و ضروری است که مردم مجبورند برای آن هزینه کنند. به این صورت صنعت پول ساز پوشک با انواع و اقسام قیمت ها و کیفیت ها به وجود می آید.

شاید از خود بپرسید که آیا مصداقی در دنیای طلبگی با چنین شرایطی وجود دارد که بتوان به عنوان مثالی روشن ذکر کرد؟ پاسخ مثبت است. یکی از مهمترین نیازهای طلاب برای موفقیت در مسیر طلبگی و انجام رسالت های حوزوی که به عهده دارند، کسب توانمندی های لازم برای ارائه خدمات طلبگی است که متاسفانه آموزش آنها در حوزه مغفول مانده است. پس نیازی که وجود دارد آموزش مهارت های لازم در این زمینه است. به همین دلیل ارزشی که ایجاد می شود سامانه مهارت آموزی مسیر طلبه است. مصادیق زیادی در زمینه تولیدات دینی وجود دارد که به عنوان ارزش آفرینی دینی و طلبگی می توان مثال زد. اما باید توجه داشت که گام اول در ایجاد همه آن ها وجود یک نیاز ضروری و کشف آن توسط خالق آن ارزش هاست.برای نمونه میتوان وجود نیاز طلاب به اشتغال طلبگی و ایجاد سامانه بارش، وجود نیاز به برگزاری مناسک دینی و ایجاد مشاغل طلبگی در این زمینه مانند امام جماعت، روحانی حج و…، وجود سوالات شرعی و شبهات اعتقادی در جامعه و ایجاد سامانه های متعدد پاسخگویی به این نیاز جامعه و… را نام برد.

اما اکنون سوال این است که چگونه می توان این نیازها را شناسایی کرد. چگونه می توان ارزشی متناسب با نیاز کشف شده خلق کرد تا مردم برای آن هزینه کنند. باید دانست که تشخیص نیاز، مهمترین مرحله ارزش آفرینی است. لذا نیاز به آموختن دانش و مهارتی است که ما را از تشخیص نادرست نیاز برحذر دارد. نیازهای انسان در سه دسته آلام، اعمال و آمال دسته بندی می شود. اگر بخواهید نیاز جامعه را تشخیص دهید به ترتیب اولویت باید کشف کنید، از چه چیزی رنج می برند، چه کارهایی را باید انجام دهند و چه آرزوهایی دارند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید کارگاه ارزش آفرینی در دنیای طلبگی را از سایت مسیر طلبه دانلود کنید.

قدم دوم: ارزش آفرینی با ایده پردازی متناسب با رفع نیاز

گام بعدی این است که ما پاسخی در خور و متناسب برای آن نیاز کشف شده داشته باشیم. البته باید گفت این پاسخ باید ویژگی های خاصی داشته باشد که بتواند به آسانی جایگزین پاسخ های قبلی باشد و در اولویت مردم قرار بگیرد. اگر به مثال قبلی مراجعه کنیم، قطعا قبل از ایجاد صنعت پوشک به این شکل وشمایل فعلی، مردم راهکارهای جایگزین متنوعی برای رفع آلودگی نوزادان خود داشته اند، اما به دلیل مزایای زیادی که شکل جدید آن دارد (سهولت استفاده، عدم نیاز به شستشو، بهداشتی و …)، این محصول جایگزین تمام راه حل های قبلی شده است. به طوری که دیگر هیچ خانواده ای از کهنه و لاستیکی که همه مادران و بچه های دهه های قبل از ۷۰ و ۸۰ با آن ها درگیر بودند استفاده نمی کند.

حال باید دید که چگونه می توان به چنین پاسخی دست یافت. شما باید بتوانید برای پاسخ به نیازهای موجود، خلاقانه ایده پردازی کنید و با استفاده از ایده های جدید و متناسب با فناوری های موجود در دنیای فعلی، محصولی تولید کنید که جایگزین پاسخ های قبلی گردد. برای اینکه بدانید چگونه ایده پردازی خلاقانه داشته باشید و چگونه خلاقیت خود را برای ایده پردازی بالا ببرید، باید بدانید که اصلا ایده چیست و ایده پردازی چگونه اتفاق می افتد. برای مطالعه بیشتر و یافتن منبع متناسب با ادبیات طلبگی پیشنهاد می گردد علاوه مطالعه مقالات کوتاه در این زمینه که در همین سایت موجود است، می توانید درسنامه ایده پردازی را نیز از بخش مهارت های سایت دانلود کنید.

قدم سوم: تولید محصول بر اساس نقشه راه تولید محصولات دانش بنیان

چنانچه نیاز را درست تشخیص داده باشید و ایده ای جذاب، خلاقانه و متناسب با نیاز داشته باشید، اکنون نوبت تولید محصول یا ایجاد خدمت بر اساس الگوی عالمانه ای است که سال هاست بسیاری از شرکت های برتر دنیا محصولات خود را مطابق آن الگو تولید کرده اند. فراگیری این الگو نیاز به آموزش دارد. شما اگر بدون فراگیری این نقشه راه وارد تولید شوید احتمال شکست شما بسیار بالاست. چه بسیار ایده های نابی که به خاطر عدم توجه به الگوی دانش بنیان تولید محصول از بین رفته اند و صاحبش را در حسرت ارائه محصول به جامعه باقی گذاشته اند.

برای فراگیری این الگو نیز باید به سراغ بوم کسب و کار ناب بروید. بوم ناب همان الگوی دانش بنیانی است که درباره ایده تان ۹ پرسش اساسی را مطرح می کند و شما با پاسخ های علمی و با کمک افراد با تجربه می توانید نقشه راه عالمانه تولید محصولتان را ترسیم کنید. درسنامه طراحی بوم ناب با ادبیات ویژه طلبگی در سایت مسیر طلبه آماده بهره برداری شما طلاب عزیز می باشد.




چهارشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۸ گعده ای با حضور حجت الاسلام روح بخش مدرس کارآفرینی در ساختمان مرکز نوآوری و شکوفایی حوزه علمیه خراسان برگزار شد.




به گزارش خبرنگار روزنامه شهرآرا: هفته گذشته، رویدادی استارت آپی در مرکز نوآوری و شکوفایی مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان برگزار شد و در آن ۱۰ تیم استارت آپی منتخب حوزه های علمیه خراسان به رقابت با هم پرداختند.

سیدحمید فتاحی، مدیر مرکز نوآوری و شکوفایی مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان، با اشاره به انتشار فراخوان این رویداد با موضوع تولید محتوا برای زائران صورت گرفت، گفت: حدود ۵۰ ایده به دست ما رسید که از آن میان ۱۰ ایده انتخاب شدند و برای تبدیل ایده به کسب و کار آموزش دیدند. در رویداد امروز هم این ایده های منتخب به رقابت با هم پرداختند. فتاحی به حمایت ها از استارت آپهای واردشده به مرکز نوآوری و ش کوفایی حوزه علمیه هم اشاره کرد و گفت: در گام اول به تیم هایی که وارد مرکز می ش وند، آموزش های کامل برای پرورش ایده و تبدیل آن به یک کسب و کار ارائه می شود. آموزش های فنی لازم برای هر کسب و کار و کمک به آنها برای تولید نمونه اولیه محصول و انجام تحقیقات بازار، از دیگر کمک های این مرکز به استارت آپ هاست. هر تیم در این دوره حدود ۲۰میلیون تومان کمک از مرکز ما دریافت می کند.

نگاه تازه حوزه به کارآفرینی

مدیر مرکز نوآوری حوزه علمیه خراسان به موضوع کارآفرینی در حوزه های علمیه پرداخت و بیان کرد: در این زمینه هنوز در گام های ابتدایی قرار داریم و به جای خاصی نرسیده ایم، اما خوشبختانه رویکرد مدیران حوزه ها به این موضوع بهتر از گذشته شده است. تا چند سال پیش، فرهنگ کسب و کار دانش بنیان در حوزه مطرح نبود و نوع تفکرات متفاوت بود، اما الان که مقام معظم رهبری هم بر این موضوع تأکید دارند، این نوع فعالیت ها به حوزه هم رسیده است و مدیران هم از آن حمایت می کنند.

همکاری شهرداری با استارت آپ های حوزوی

جمال حسن بارانی، مدیر کل دفتر برنامه بودجه معاونت برنامه ریزی شهرداری مشهد، نیز به قابلیت همکاری های شهرداری به ویژه شهرداری منطقه ثامن با استارت آپهای حوزه علمیه اشاره کرد و گفت: در منطقه ثامن دو ویژگی وجود دارد اول اینکه بیشترین افراد حاضر در این منطقه قصد استفاده از ظرفیت های فرهنگی حرم مطهر را دارند و زمینه پذیرش مباحث فرهنگی که مدنظر این نوع کسب و کارهاست در آن افراد فراهم است نکته دوم حضور بسیاری از طلاب حوزههای علمیه در همین محدوده است. این دو موضوع، زمینه مناسبی فراهم کرده است برای توسعه این مدل استارت آپ ها در این بخش از مشهد و اگر منطقه ثامن پای کار بیاید، می تواند با کمک این کسب و کارها حال و هوا و فضای منطقه را بهینه سازی کند تا هم به نوعی مدیریت شهری بتواند از این همکاری سود ببرد و هم افرادی که در آن منطقه هستند، خدمات بهتری دریافت کنند.

برندگان رویداد

در پایان این رویداد، ایده «اسنپ فرهنگی» برای برقراری ارتباط بین تولید کنندگان محصولات فرهنگی و مخاطبانشان، و ایده «اسکان یار طلاب» به منظور راه اندازی سامانه ای برای اسکان طلبه های مسافر در خانه دیگر طلبهما، به طور مشترک در جایگاه سوم قرار گرفتند. طرح «رضوانه بانو» با هدف ایجاد شبکه اطلاع رسانی رویدادهای فرهنگی سطح شهر برای بانوان، تیم دوم انتخاب شدو ایده ایجاد مرکز تخصصی بلوغ» برای راه اندازی شبکه ای از مشاوران که در بازه دوساله بلوغ در کنار نوجوانان باشند و به مشکلات آنها رسیدگی کنند، مقام نخست این رویداد را از آن خود کرد.




روزنامه شهر آرا

شهرآرا آنلاین – حامد سرادار| هر جامعه‌ای به بخش‌های مختلفی تقسیم می‌شود که هر یک نیازهای خاص خود را دارد و باید به آن‌ها پاسخ داده شود. یکی از مهم‌ترین کارهایی که کارآفرینان انجام می‌دهند، شناسایی نیازها و پاسخ‌گویی به همین نیازهاست. حوزویان، از بخش‌های ویژه جامعه ما هستند که به‌دلیل فراوانی جمعیتشان، نیازهای مختلفی دارند و به این نیازها، یا هنوز پاسخی داده نشده است یا به‌صورت سنتی برطرف می‌شوند. ازسویی برای رفع نیازهای این گروه، ازطریق روش‌های جدید و خلاقانه، شرایط مهیاست. در‌این‌راستا حجت‌الاسلام سید‌حمید فتاحی‌معصوم، بنیان‌گذار استارت‌آپ «مسیرطلبه» با شناسایی یک نیاز اساسی حوزویان و پاسخ‌گویی به آن در‌زمینه مهارت‌های شغلی که در جامعه دانش‌آموزی و دانشگاهی کشور هم کاملا مشهود است، توانسته گامی مؤثر در ایجاد فرهنگ کار و کارآفرینی در‌میان طلاب خراسان بر‌دارد. او یک دهه‌شصتی است که در‌کنار گذراندن تحصیلات تکمیلی دانشگاهی، در سطح۴ حوزه درس می‌خواند. با او به گفت‌وگو نشستیم تا داستان کارآفرینی‌اش و راه‌اندازی استارت‌آپ «مسیرطلبه» را از زبان خودش بشنویم.

مسیر کارآفرینی را از کجا آغاز کردید؟

از سال‌۱۳۸۰ وارد حوزه و سال‌۹۱ پس‌از پایان سطح‌۳ حوزه، وارد فضای کارهای استارت‌آپی شدم. در اولین قدم جدی، همراه با دونفر از دوستانم ضمن شرکت در یک رویداد ایده‌پردازی موفق شدیم به مرکز رشد فناوری فرهنگی و زیارت وارد شویم. در آنجا استارت‌آپی با ایده ارائه اطلاعات حرم و مناطق گردشگری مشهد در‌قالب یک نقشه چاپی و بر‌اساس کدهای QRCOde برای زائران و گردشگران ارائه کردیم؛ به‌این‌ترتیب گردشگران با نصب نرم‌افزار ما روی گوشی همراه خود و اسکن بارکدها، به اطلاعات تمام مناطق گردشگری مشهد دسترسی پیدا می‌کردند. در راه‌اندازی این استارت‌آپ، سختی‌های بسیاری تحمل کردیم؛ به‌طوری‌که خیلی اوقات به نان شبمان محتاج می‌شدیم. تا قبل از این، بیشتر در فضای طلبگی فعالیت می‌کردم و تجربه‌ای در‌زمینه استارت‌آپ نداشتم و همین موضوع باعث شد آن کسب‌و‌کار موفق نباشد. در‌واقع به‌دلیل بی‌تجربگی، موضوع درآمدزایی پروژه را که گرفتن تبلیغات از اماکن مختلف بود، به فردی با‌تجربه سپردیم، اما متأسفانه آن فرد، برای کسب‌و‌کار ما چندان دلسوز نبود و درنتیجه، این استارت‌آپ با شکست روبه‌رو شد.

چرا پس از شکست باز هم به‌دنبال کار استارت‌آپ رفتید؟

چون دغدغه‌های طلبگی داشتم و می‌خواستم تجربه کسب‌وکار خود را وارد حوزه کنم. طلبه‌های دیگری هم هستند که علاقه دارند به دنیای کسب‌وکار در زمینه‌های مرتبط با تخصص خودشان وارد شوند. آن‌ها می‌توانند نیازهای جامعه در حوزه خود را کشف کنند و به خودکفایی برسند. ما همیشه برای کار فرهنگی منتظر بودجه هستیم، اما این روش غلطی است. عقیده دارم اقتصاد فرهنگ می‌تواند پویا باشد، به‌شرطی که نیاز را درست تشخیص دهیم و راه‌حل مناسبی برای آن داشته باشیم. جامعه اسلامی ما نیازهای فرهنگی بسیاری دارد و اگر راه‌حل آن‌ها را به‌درستی پیدا کنیم، می‌توان علاوه‌بر برطرف‌‌کردن نیازهای فرهنگی جامعه، از این مسیر به درآمدزایی هم رسید. ما در قدم بعدی، به‌سراغ نیازهای موجود در حوزه‌های علمیه رفتیم و استارت‌آپ «مسیر طلبه» را راه‌اندازی کردیم.

استارت‌آپ مسیر طلبه چه کاری انجام می‌دهد؟

برای توضیح این استارت‌آپ باید بدانید که ما در حوزه علمیه، ۴سطح آموزشی داریم. طلبه‌ها پس‌از اتمام سطح یک، که مقدمات نام دارد، برای ورود به سطح۲ به هدایت تحصیلی و انتخاب رشته نیاز دارند. اما چون پروسه تحصیل در حوزه طولانی است، طلبه‌ها در این مرحله بسیار سردرگم می‌شوند. ما با دیدن این سردرگمی، کارگاه‌هایی برگزار و محتواهای مجازی ایجاد کردیم که طلبه با کمک آن‌ها و آزمون‌های تیپ‌شناسی، بتواند با استعدادهای خود و همچنین نیازهای موجود در سطح جامعه آشنا شود و باتوجه‌به این موارد، رشته مناسب‌تری برای آینده خود انتخاب کند. از این طرح استقبال خوبی شد و همین مسئله باعث شد ما به فکر پوشش‌دادن دیگر نیازهای طلاب بیفتیم. در گام بعدی، نیازهای طلاب درزمینه اشتغال را هدف قرار دادیم؛ چون قرار نیست همه طلبه‌ها مجتهد شوند و هر فرد استعدادهای مختلفی دارد. دراین‌راستا در وب‌سایت مسیرطلبه، سامانه‌ای جدید با نام «مهارت‌آموزی طلاب» راه‌اندازی کردیم و با‌توجه‌به اطلاعاتی که از استعدادهای هر طلبه داریم، مهارت‌های متناسب با او را پیشنهاد می‌کنیم. در‌کنار سامانه مهارت‌آموزی، سامانه دیگری به نام «بارش» ایجاد کردیم که در آن فرصت‌های شغلی طلاب را در ارگان‌ها، مساجد، حاشیه شهر و‌… رصد می‌کنیم و برای طلبه‌هایی که استعداد فعالیت در کار موردنظر را دارند، فراخوان می‌فرستیم و به آن‌ها آموزش‌های لازم متناسب‌با آن مشاغل را به‌صورت مجازی و حضوری ارائه می‌کنیم.

استقبال از سامانه شما به چه صورت است؟

تاکنون حدود ۲۰۰۰‌طلبه در سایت ما ثبت‌نام کرده‌اند. در ایام خاصی که برنامه‌های ویژه‌ای داریم، روزانه تا ۱۵‌هزار نفر هم از سایتمان بازدید می‌کنند، ولی در شرایط عادی، روزانه حدود ۱۰۰۰‌نفر از سایت بازدید می‌کنند. از سوی دیگر ۶‌درس‌نامه تألیف و ۲۰۰‌کارگاه آموزشی حضوری برگزار کرده‌ایم. در‌این‌میان و از‌طریق سامانه ما ۱۰۰‌طلبه در کانون‌های فرهنگی حاشیه شهر و ۴۷‌طلبه به‌منظور تدریس در مدارس آموزش‌و‌پرورش مشغول به کار شده‌اند و با اعزام افراد به باشگاه‌های ورزشی ۱۲۰‌فرصت شغلی ایجاد شده است.

استارت‌آپ مسیر طلبه را چه زمانی و با چه تعداد نیرو شروع کردید؟

از یک‌سال‌و‌نیم پیش و با همکاری شتاب‌دهنده فردوسی، سامانه ما آغاز به‌کار کرد. هم‌اکنون ۵همکار طلبه داریم؛ یک نفر متخصص فناوری اطلاعات، یک‌نفر مدیر سایت، یک نفر مدیر تولید محتواست؛ همچنین یک نفر در حوزه اداری مالی و یک نفر به‌عنوان نیروی روابط عمومی مشغول به کار‌ند.

کار را با چه میزان سرمایه اولیه شروع کردید؟

کار را بدون سرمایه اولیه شروع کردیم؛ البته در این مسیر، شتاب‌دهنده فردوسی، به میزانی سرمایه‌گذاری کرد و بخشی از سهام استارت‌آپ ما را در‌اختیار گرفت. پس از آن هم مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان وسط آمد و هزینه‌های کارگاه‌های ما و نیروی انسانی و تولید محصولمان را به ما داد. در ابتدا محصولات ما را خود طلبه‌ها هم نمی‌شناختند، اما مرکز مدیریت تشخیص داد که محتوای مناسبی است و از ما حمایت کرد. از سوی دیگر باتوجه‌به اینکه نیروی انسانی ما ارزان است، هزینه‌هایمان کاهش یافته و این شرایط برای ما گردش مالی خوبی ایجاد کرده است. البته ما نیاز به سرمایه‌گذار داریم، اما قصد داریم زمانی سرمایه‌گذار را وارد کنیم که به سود خوبی رسیده باشیم تا سرمایه‌گذار با اطمینان بیشتری به سمت کار بیاید.

مخاطب هدف شما چه کسانی هستند و روش درآمدزایی‌تان چگونه است؟

جامعه مشتری ۲۰‌هزار‌نفری در خراسان و ۱۵۰‌هزار نفری در کل کشور داریم. این عدد را اگر ضرب‌در خانواده‌های آن‌ها کنیم، جامعه بزرگی را تشکیل می‌دهد. ۱۲۰‌مدرسه علمیه در خراسان داریم که ۸۰‌تای آن‌ها مخصوص برادران است. همه این ۸۰‌مدرسه مشتری‌های ما هستند و تا الان ‌۳بار برای برگزاری کارگاه‌هایمان به این مدارس رفته‌ایم.

روش درآمدزایی ما به‌صورت کسب درآمد از گرفتن حق عضویت در وب‌سایت خواهد بود که فعلا اجرایی نشده است و تاکنون از‌طریق برگزاری دوره‌های حضوری کسب درآمد کرده‌ایم. یک روش درآمدزایی دیگر ما، مشاوره‌های تخصصی درباره انتخاب رشته و موارد مشابه است که ازطریق آن، سال گذشته توانستیم ۵۰‌میلیون تومان سود خالص داشته باشیم که عدد بزرگی برای ما طلبه‌هاست.

برنامه شما برای آینده استارت‌آپ مسیرطلبه چیست؟

قصد توسعه میدانی و محتوایی برنامه‌هایمان را داریم و درتلاشیم دوره‌های آموزشی‌مان را به‌صورت مجازی و آنلاین برگزار کنیم تا کار در تمام کشور گسترده شود. البته فعلا قصد داریم توسعه کار را به‌سمت حوزه‌های علمیه شهرهای قم، تهران و اصفهان ببریم و محتواهای تولیدی‌مان بیشتر در‌زمینه اشتغال و مهارت‌های اشتغال طلاب باشد.

در مسیر راه‌اندازی استارت‌آپ مسیرطلبه، با مشکلات و موانع هم روبه‌رو شدید؟

اسم‌بردن از کار و اشتغال و کارآفرینی در حوزه ممنوع بود و همین نبود فرهنگ کار استارت‌آپی در‌میان مخاطبانمان، که طلبه‌ها بودند، ما را بسیار اذیت کرد. طلبه‌ها با اینکه به خدمات ما نیاز داشتند، حاضر نبودند از روش‌های جدید برای برطرف‌کردن مشکلات و نیازهای خود استفاده کنند. همیشه این نکته را گفته‌ام که در مدارس علمیه ما آموزش‌پذیری از غیر نداریم. فکر می‌کنیم همه آنچه باید یاد بگیریم همین‌هایی است که در حوزه ارائه می‌شود. در حوزه بال علم را داریم، اما متأسفانه بال مهارت را در حوزه آموزش نمی‌دهند و اصلا سرفصلی برای آن وجود ندارد. این مشکل البته در دانشگاه‌های ما هم وجود دارد و دانشجویان مهارت کافی ندارند. ما به قصد حل این معضل جلو آمدیم و خوشبختانه این مسئله کم‌کم دارد بین طلبه‌ها جا می‌افتد.

مشکل دوم ما هم این است که برای تولید محتوا سرمایه و استودیو لازم داریم؛ همچنین به نیروی متخصص حوزوی دارای دانش غیر‌حوزوی نیاز داریم که هم بتواند مورد پذیرش جامعه مخاطبان ما باشد و هم حرفی بزند که در حوزه نیست؛ مثلا مدیریت و مهارت حل مسئله و‌… را آموزش دهد.

چقدر در هدف خود یعنی ایجاد فرهنگ کارآفرینی در حوزه موفق بوده‌اید؟

بعد‌از تجربه نسبتا موفقی که در استارت‌آپ مسیر طلبه داشتیم، تلاش کردیم در این زمینه برای دیگر طلبه‌ها الگوسازی کنیم تا دیگر نیازهایشان را شناسایی کنند و برای حل آن تیم‌ بسازند و در‌ازای خدمات خود درآمد کسب کنند. زندگی‌ بیش‌از ۹۵‌درصد طلبه‌ها با سختی می‌گذرد، لذا کارهای پاره‌وقت انجام می‌دهند. ما تلاش کردیم بستری فراهم کنیم که طلبه‌ها ازطریق آن بتوانند در‌زمینه تخصص‌های خود کسب‌وکار راه‌اندازی کنند. این طرح را به معاون طرح و برنامه حوزه، آقای دکتر ظهیری، ارائه کردیم که ایشان پسندیدند. قرار بر این شد که این بستر را با ایجاد مرکزی به نام مرکز نوآوری و شکوفایی در حوزه فراهم کنیم. درواقع این مرکز، شتاب‌دهنده‌ای در حوزه است که حدود یک‌سال از راه‌اندازی آن می‌گذرد. ساختمانی در‌اختیار ما برای آن قرار دادند و کم‌کم تلاش کردیم طلبه‌ها را با فرهنگ کار استارت‌آپی و مفاهیم مربوط‌به آن آشنا کنیم. با تفهیم ضرورت کارآفرینی، توانستیم ۶تیم را شناسایی کنیم و مطابق الگوهای موجود در شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد به آن‌ها آموزش‌های کارآفرینی بدهیم و هم‌اکنون ۳تیم به خروجی رسیده‌اند. تیم اول حوزه شاپ (shop) است که فضایی مانند دیجی‌کالا دارد و در آن محصولات تولیدشده توسط طلاب و خانواده‌هایشان به فروش می‌رسد. تیم بعدی، طلبه‌شاپ (talabeshop) است که فضایی مانند نرم‌افزار دیوار دارد و برای نیازمندی‌های طلاب ایجاد شده است؛ مثلا طلاب اجناس و کتاب‌ها و لباس‌های دست‌دوم خود را برای فروش در این سامانه می‌گذارند. سومین تیم هم استارت‌آپ کتاب گویاست که محور اصلی آن بر‌اساس همان استارت‌آپ اولیه خودمان یعنی نقشه گویا بنا شده است.

توصیه شما برای افرادی که به کارآفرینی علاقه‌ دارند، چیست؟

طلابی که علاقه‌مند به کارآفرینی در حوزه هستند، می‌توانند هر استارت‌آپ موفقی را که در خارج از حوزه وجود دارد، برای حوزویان شبیه‌سازی کنند.

کار استارت‌آپ مسیر طلبه، مشابه استارت‌آپ «متمم» در خارج از حوزه است. یا دیجی‌کالای بیرون از حوزه، در اینجا تبدیل به «حوزه شاپ» شده است. این نکته مهمی است که ما جامعه‌هدف مشخصی داریم که دوست دارند خصوصی به آن‌ها خدمات ارائه شود. در پایان هم باید گفت در دین ما تلاش و کار‌کردن از اهمیت بسزایی برخوردار است. موفقیت، تنها با تلاش و کار‌کردن و عاشقانه زحمت‌کشیدن به‌دست می‌آید. البته استارت‌آپی کار‌کردن نیاز به انسان‌های ویژه‌ای دارد و باید به استارت‌آپ خود مثل بچه رسیدگی کنیم تا رشد کند.

برای مشاهده سایر اخبار مسیرطلبه کلیک کنید




انسان شایسته

امکانات و منابع!!!

با قسمت جدید از سری مقالات انسان شایسته با ما همراه باشید. در قسمت های قبلی از دو ویژگی و صفت انسان شایسته در حوزه نگرش و ذهنیت صحبت کردیم . راهکارهای دستاورد گرایی و معنا گرایی را لیست کردیم. اگر برای بار اول است که این مقاله را می خوانید پیشنهاد می کنم حتما قسمت های قبلی را نیز مطالعه بفرمایید.

سومین ویژگی برای یک انسان شایسته

سومین ویژگی برای یک انسان شایسته در حوزه نگرش این است که انسان استفاده حداکثری از داشته ها و منابع را داشته باشد.

اصولا در دنیا انسانی را شایسته و موفق می نامند که یاد گرفته باشد از چیزهایی که فی الحال در اختیار اوست استفاده کامل و حداکثری داشته باشد.

بحث درباره اینکه آیا همه افراد منابع و امکانات یکسانی دارند یا خیر و اینکه فلانی امکاناتی را داشته که من ندارم و بالعکس، تکرار مکررات است چرا که حداقل طلاب با این مساله آشناییت دارند که اولا عدالت مساوات نیست و در ثانی همه افراد به یک اندازه منابع و امکانات دارند علاوه بر این باید گفت فرضا که امکاناتی فرازمینی در اختیار فردی قرار بگیرد که تا دیروز به نداشتن امکانات ناله می کرد و از آنچه داشت استفاده نمی کرد. چه ضمانتی دارد که این فرد از امروز فردی پرکار و پر تلاش و موفق باشد؟ فردی که تا قبل از این فقط اعتراض می کرد و از همان حداقل امکاناتی که داشت استفاده نکرده بود؟

این طرز نگاه کردن و نگرش است که متفاوت است. یک انسان شایسته می گوید چطور می توانم بیشترین استفاده را از این امکاناتی که در اختیار من است داشته باشم!! اما انسانی که شایسته نیست این امکانات را نمی بیند و خود را درگیر چیزهایی می کند که ندارد.

به طور کلی برای استفاده حداکثری از داشته ها و برای ایجاد این نگرش، سه قانون وجود دارد:

اول اینکه از داشته و امکانات فعلی خودتان نهایت استفاده را داشته باشید که در این باره به اندازه کافی صحبت شد.

دومین مطلب این است که به منابع آینده امید نبندیم. امید نبستن یعنی اینکه منابع آینده و آتی که در دست شما نیست را بیخیال شده و تمرکز خودتان را از آنچه در دسترستان نیست برداشته و روی داشته هایتان بگذارید و تلاش کنید از آنچه دارید کامل استفاده کنید.

سوم اینکه آن اقدامی را که الان می توانید انجام دهید را به بعدها که شرایط بهتر شود موکول نکنید. موکول نکردن یعنی اینکه شرط نگزارید برای اقداماتتان که اگر اینطور شود من این کار را می کنم، از شنبه شروع به مطالعه می کنم، بعد از اتمام کلاس هایم فلان کار را شروع می کنم، بعد از اتمام سطح یک  و این قبیل شرط گذاشتن که باعث می شود شایستگی شما از بین برود. مگر عمر آدمی چقدر است که لذت بردن و استفاده از منابع و زندگی را موکول می کنیم و به تاخیر می اندازیم. مگر نه این است که دنیا مزرعه ایست که برای آخرت بایستی در آن زراعت کرد؟ اگر کشاورزی در زمان کاشت بذر، تعلل کرده و بگوید که الان که تراکتور من خراب است پس باشد تا زمانی که درستش کنم، دیگر محصولی نخواهد داشت. کشاورز شایسته آن است که در زمان کار حتی با بیل و یا دست آن چه لازم است را انجام می دهد.

دیوید دیدا می گوید: هرلحظه که به انتظار می گذرد یک لحظه تلف شده است

پس از دست روی دست گذاشتن بپرهیزید و همین الان شروع کنید تا شایستگی شما به همه نمایان شود

و اما منابع و داشته ها که از آن صحبت کردیم یعنی چه؟ منابع یعنی هر امکاناتی که در اختیار ماست: زمان، انرژی، تجهیزات، عمر و همه آنچه روی میزتان قرار دارد. هر چه در اختیار دارید، بیشترین استفاده از آن را که ممکن هست را پیدا کنید و شروع کنید. انسان شایسته در مواجهه با هرچیزی می گوید چطور می توانم از این امکان، بهترین و بیشترین استفاده رو داشته باشم. برخی از ما در کودکی و زمان مدرسه وقتی مدادمان کوچک می شد آن را عوض کرده و دور می انداختیم در مقابل برخی بودند که تا لحظه آخر از این امکانی که مداد داشت استفاده می کردند. عمر و انرژی و امکانات و منابع ما همگی در اختیارمان است؛ شایستگی خودتان را نشان دهید. کاغذ و قلمی بردارید و همه آنچه را دارید لیست کرده و بنویسید چه استفاده ای می توانید از اینها داشته باشید!!

امکانات و منابع خودتان و طریقه استفاده از آنها را با ما به اشتراک گذاشته و تجربیات خود را برای دوستانتان بیان کنید

[supsystic-tables id=8]

برای مشاهده سایر تکنیک ها کلیک بفر مایید




آشنایی با ایده و ویژگی های لازم برای یک ایده و انواع ایده

ایده چیست؟؟؟

ایده چیست؟

 ایده فعالیتی ذهنی به منظور حل مسأله که قابلیت تبدیل شدن به محصول، خدمات و یا فرایند جدید را دارد و اغلب شامل ویژگی‌های جدید، خلاقانه و مبتنی بر حل مسأله (بوسیله ارزش ایجاد شده توسط ایده پرداز) است. ایده پروری مصداق واقعی و کامل سخن گهربار امام صادق (ع) است که می‌فرمایند: “اطلب العلم باستعماله” که در آن آموزش‌های سنتی و روتین، به آموزش‌های کاربردی، در لحظه مورد نیاز، متناسب با نیاز واقعی مبدل می‌گردد.

به عنوان نمونه: یکی از مسائل و مشکلات موجود در حوزه علمیه کاربردی نبودن علوم آموخته شده توسط طلاب می باشد. به نظر شما چگونه می توان این معضل را از بین برد. ایده خلاقانه شما برای حل این مشکل چیست؟

یکی از ایده هایی که در این زمینه به ذهن می رسد، تالیف کتاب های جدید درسی مبتنی بر کاربردی کردن علوم اسلامی متناسب با نیازهای روز جامعه می باشد.

ویژگی های لازم برای یک ایده:

١. ساده باشد: به آسانی قابل فهم باشد و موضوع واحدی را در ذهن تداعی کند.

٢. زیرکانه باشد: با درایت راه حلی برای رفع مشکل ارایه دهد.

٣. به خوبی ترسیم و ارایه شده باشد: روابط منطقی میان اجزاء و ماهیت ایده را ماهرانه ترسیم و به سادگی بیان کند

۴. آشنا و مأنوس باشد: دور از ذهن نبوده و مخاطب از گذشته با مفاهیم آن در ارتباط باشد.

۵. قوی و رسا باشد: دارای مفاهیم عمیق بوده و راهکاری قاطع برای حل چالش موجود ارایه دهد.

۶. بتوان آن را در چند زمینه بکار گرفت: بعبارتی برای یک کاربرد خاص طراحی نشده باشد.

۷. تازه و اصيل باشد: قبلا توسط دیگران ارایه نشده و دارای تازگی و اصالت باشد. بعبارتی بازسازی شده نباشد بلکه خلق شده باشد.

۸. انعطاف پذیر و قابل تغییر باشد : بتوان با اندکی تغییرات به سادگی از آن در شرایط جدید استفاده کرد.

  1. بتوان آن را به چالش کشید: ایجاد کننده حس رقابت برای ارائه راه حلی قوی و بهتر باشد.

انواع ایده:

ایده‌های محصول محور: ایده‌هایی هستند که طرح مفهومی یا یک نمونه واقعی از یک محصول با کارکرد مشخص را ارائه می‌کنند.

ایده‌های دانش محور: ایده‌هایی هستند که در ارتباط با خلق دانش جدید یا به کارگیری یا توسعه یک دانش موجود مطرح می‌شوند.

ایده‌های فن‌آوری محور: ایده‌هایی هستند که یک موضوع آنها از جنس فن‌آوری و مرتبط با آن می‌باشد.

ایده‌های خدمات محور: ایده‌هایی هستند که مصادیقی از روش‌ها و خدمات را شامل می‌شوند.

ایده‌های ترکیبی: ایده‌هایی هستند که هم دارای مصادیق دانشی و هم مصادیق فن‌آورانه، یا دارای مصادیق دانشی و مصادیق محصولی باشند.

برای مشاهده سایر مقالات کارآفرینی کلیک کنید




ویژگی های هدف چیست؟

انتخاب درست, برای دست یابی به اهداف

تا کنون گفتیم که برای دست یابی به اهداف قبل از هر چیز باید انتخاب درستی داشته باشیم. در واقع همان‎طور که برای داشتن یک زندگی خوب و موفق پیش از همه باید در انتخاب همسر و انتخاب رشته تحصیلی  دقت کنیم که براساس معیارهای صحیح و معقول باشد، دقت در انتخاب درست اهداف نیز شرط لازم برای رسیدن به خواسته ‎هاست.

هدف های بزرگ و دست بالا

یکی از نکاتی که غالباً در تعیین اهداف مطرح می شود این است که باید هدف های بزرگ و دست بالا انتخاب کنیم، چرا که اهداف بزرگ انگیزه‎ ی ما را قوی می کند در صورتی که هدف های کوچک این قابلیت را ندارد  و شوق و رغبت تلاش جدی را به ما نمی دهد. اهداف هرچه بزرگتر باشد  و افق نگاه انسان بالاتر باشد، اشتیاق دست یابی بیشتر می شود. اما سوال اینجاست که آیا این بزرگی اهداف، حدی ندارد و آیا می‎توانیم هدف های فوق العاده بزرگی را  در سر بپرورانیم.

برای روشن شدن مطلب یک مثال مادی می زنیم. آیا کسی که یک کارمند معمولی است می تواند هدف یک ساله ی خود را دست یابی به پانصد میلیون تومان قرار دهد؟ یا آیا طلبه ای که بسیار درونگراست می تواند در عرصه تبلبغ دین موفق شود؟
پاسخ را با بیان این نکته می دهیم که هدف باید(باورپذیر) باشد، یعنی باید اندازه ی هدف و حد خواسته مان را تا جایی بالا ببریم که باورمان آن را قبول کند و تحقق آن را ممکن و شدنی بداند. وقتی شما هدفی را در نظر می گیرید که از ابتدا آن را در درونتان غیر ممکن و ناشدنی می دانید، گزینش صحیحی نیست. باید درون و باور و احساس شما این باشد که (می توانید) و (می شود).

ملاک گزینش هدف چیست؟

دقت کنید در گزینش اهداف به دیگران توجهی نداشته باشید ممکن است کسی هدف بسیار بزرگی را انتخاب کند و برایش باورپذیر باشد، اما تحقق همین هدف در باور ما نگنجد. ما باید به قابلیت ها، توانایی ها، شرایط، و باورهای خود نگاه کنیم و براساس واقعیت های خود هدف هایمان را تعیین کنیم.

متأسفانه برخی نیز براساس هیجانات خود خواسته هایشان را طراحی می کنند. مثلاً کتابی در حوزه ی روانشناسی موفقیت مطالعه می کنند و دچار یک انگیزش عالی و هیجان موقت می شوند و براساس آن هدف هایی در نظر می گیرند که اصلاًدر باورشان نمی گنجد.
توجه داشته باشید که انتخاب یک هدف درست و باورپذیر می تواند منجر به یک موفقیت و کامیابی شود که اعتماد به نفس شما را بیشتر و باورهای شما را بزرگ تر کند و در عین حال یک انتخاب نادرست ممکن است منجر به یک ناکامی شود که باورهای شما را محدودتر و خودباوری شما را کمتر کند.

انتخاب هدف بزرگ, اما باورپذیر

خلاصه ی کلام اینکه ما هرگز نمی گوییم هدف های کوچک انتخاب کنید بلکه تأکید می کنیم هدف های بزرگ انتخاب کنید، منتها این بزرگی تا آنجا باشد که نسبت به آن باور و احساس (می توانم) و (می شود) داشته باشید.

برای مشاهده دیگر مقالات خودشناسی کلیک کنید




معیارهای انتخاب هدف چیست؟

علاقه و اشتیاق در انتخاب هدف

بدون هیچ تردیدی، یکی از معیارهای مهم در انتخاب هدف، علاقه و اشتیاق است. شما باید اهدافی را انتخاب کنید که به آن علاقه‎مند هستید و به اندازه‎ی کافی شوق دست‎یابی به آن را دارید.

مطمئن باشید که هر چه اندازه‎ی این شوق و شور بیشتر باشد، پشتکارتان بیشتر می‎شود و برای حرکت در مسیر دست یابی، پرتحمل‎تر می‎شوید. اما در عین حال توجه داشته باشید که علاقه و اشتیاق، با همه اهمیتی که دارد، مهم‎ترین معیار انتخاب هدف نیست. آنچه از همه‎ ی ملاک های گزینش هدف مهم تر است، ضرورت و نیاز و ارزشمندی است.

انتخاب هدف مفید و ارزشمند

شما باید اهدافی را انتخاب کنید که به راستی مفید و ارزشمند باشد و ضرورت بیشتری دارد. در واقع، اهداف شما باید در وهله ی اول ضروری و ارزشمند و پس از آن مورد علاقه باشد. به بیان دیگر شما در صورتی باید اهداف مورد علاقه را پیگیری کنید که ضرورت و ارزشمندی آن محرز و مسلم است.

متأسفانه کم نیستند طلبه هایی که بدون در نظر گرفتن درستی و مفید بودن یک هدف و تنها به واسطه‎ ی عشق و علاقه ای که داشته اند آن را دنبال کرده اند و شاید ریشه برخی از این رفتارها، این تکرار و باوری باشد که اطرافیان مان به ما القا کرده اند که: ببین به چه موضوعی علاقه داری، همان را دنبال کن.اما سوال اینجاست اگر آن چیزی را که صرف علاقه مندی فراوانم انتخاب کردم، به هیچ وجه، ارزشمند و مفید نبود، چه؟؟ آیا دچار خسارت بزرگی نشده ام.

ممکن است فردی خواسته ای را که علاقه دارد با نهایت اشتیاق پیگیری کند و به آن هم دست یابد ولی بعدها متوجه شود که این هدف چندان ارزشمند نبوده است و با کمال تأسف، سرمایه عمر خود را پای خرید کالایی گذاشته که بی ارزش یا بسیار کم ارزش بوده است. خصوصاً آنکه در این بین کسانی را می بینید که با همین سرمایه، چه تجارت های بزرگی کرده اند و چه اهداف مفیدی را گزینش کرده و به آن دست یافته اند.

در چنین شرایطی او به جای آنکه احساس رضایت و شادمانی ناشی از دست یابی به هدف را تجربه کنند، تمام وجودش را احساس گناه و پشیمانی فرا می‎گیرد. بنابراین برای انتخاب هدف، شما می توانید این طور عمل کنید که ابتدا تمام خواسته ها و تمایلات خود را بدون هیچ فیلتری روی کاغذ بنویسید. سپس یکی یکی این اهداف را از جهت ضرورت مفید بودن ارزش گذاری کنید.

از خود درباره ی تک تک خواسته هایتان بپرسید، آیا این هدف برای من و زندگی من ضرورت دارد؟ آیا از این ضروری تر خواسته ای نیست. آیا به اندازه ی کافی مفید است؟ آیا از این خواسته، ارزشمندترین به حال خود و دیگران و جامعه هدفی نیست؟

برای مشاهده سایر مقالات انگیزشی کلیک کنید.