درس اول: مفهوم مشاوره و واژه های مترادف

مقدمه

هر فردی در زندگی خود، با افراد بسیاری در زمینه های مختلف مشاوره کرده است. این مشاوره گاهی در زمینه های مالی و اقتصادی و گاهی در امور علمی و گاهی هم مربوط به معنویات بوده است. شما چه برداشتی از مشاوره دارید؟ آیا شما نیز مشاوره را امر ضروری می دانید؟ اصولا برای مشاوره باید به چه کسانی مراجعه کنیم؟ به عبارت دیگر ویژگی مشاور چیست و برای مشاوره چه اصولی بیان شده است؟ سؤال دیگری که به ذهن می آید این است که مشاوره با راهنمایی و روان درمانی چه تفاوتی دارد؟

هریک چه ویژگی هایی دارد؟ در این درس، موضوع مشاوره و راهنمایی را بررسی می کنیم.

از ابتدای خلقت انسان، برای برآورده شدن خواسته ها، در زمینه های مختلف فکری، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و مانند آن، مشاوره و راهنمایی امری ضروری بوده است. در واقع انسان به مشاوره نیاز دارد تا بتواند با استفاده از نظرهای دیگران بهترین راه را برای تأمین خواسته های خود انتخاب کند. انسان همواره برای اطمینان از رفتارها و عملکردهای خود، در عرصه های مختلف زندگی و حیات اجتماعی، به نظر مشورتی و تأیید دیگران – به ویژه الگوهای فردی و مطلوب و محبوب و شایستگان جامعه- نیاز دارد.

به تدریج که جامعه سنتی به جامعه پیشرفته و صنعتی تبدیل شد، ارتباط انسان ها با یکدیگر نیز پیچیده تر شد. به همین دلیل شکل گیری صورت جدید و امروزی مشاوره با تغییر جامعه سنتی به جامعه صنعتی ارتباط تنگاتنگی دارد؛ زیرا در گذشته، شغل های گوناگون، رشته های تحصیلی متفاوت و راه های جدید ارتباطی، اعم از صوتی و تصویری، به شکل امروزی وجود نداشت و به دلیل سادگی موضوع، مشکلات به راحتی حل و فصل می شد.

امروزه با تغییر جهان، جامعه وضعیت کاملا متفاوتی پیدا کرده است و با ورود فناوری جدید، مسئله های جدیدی در زندگی انسانی مطرح شده است. پیدایش شغل های گوناگون، گسترش حوزه های تحصیلی، پیشرفت های علمی، رشد مکتب های مادی و مدرنیته و عامل های طبیعی و غیر طبیعی از جمله عامل هایی هستند که باعث تبدیل جامعه ساده به جامعه پیچیده شده اند. در نتیجه پیچیدگی جامعه اهمیت و ضرورت مشاوره و راهنمایی را دوچندان کرده است.

پیشرفت روزافزون علم و فناوری و پیچیده شدن زندگی، سبب گردیده است که آدمی در زمینه های گوناگون زندگی مادی و معنوی به مشاوره روی آورد و از تجربه ها و راهنمایی های دیگران، به ویژه طلاب علوم دینی که بعنوان افراد مورد اعتماد و امین در میان مردم شناخته شده اند، استفاده کند. بی تردید زمانی مشاوره مطلوب خواهد بود که بر اساس اصول و فنون مشاوره صورت گیرد. از این رو قبل از هر چیز باید با مفهوم مشاوره و واژه های نزدیک به آن آشنا شویم و سپس اصول و فنون آن را فراگیریم.

مفهوم مشاوره

شور و مشورت در لغت دو معنا دارد: ۱. اظهار و ابدای شیء؛ ۲. اخذ و استخراج شيء. مشورت در اصطلاح به معنای استخراج رأی دیگران از طریق تبادل افکار و اندیشه هاست تا در پرتو توجه به آرای مختلف و به کمک عقل و اندیشه، راه صحیح برای حل مشکل آشکار، و فرد از ندامت و ملامت مصون شود. راغب می گوید:« اَلتَّشاوُرُ وَالمُشاوَرَهُ والمَشوِرَه: استخراج الرأي بمراجعة البعض إلى البعض؛۱ مشورت عبارت است از به دست آوردن رأى درست با مراجعه افراد به یکدیگر». در جای دیگر، او می گوید: «مشاوره از ریشه “شور” و به معنای استخراج، به دست آوردن و کشف کردن است».۲ مرحوم طبرسی می فرماید: المشاورة وهي المناوضة في الكلام ليظهر الحق؛ «مشاوره عبارت است از ردوبدل کردن کلام به منظور اینکه رأى صواب و حق، آشکار گردد»۳. طریحی در مجمع البحرين، مشاوره را به شِرتُ العسل تشبیه می کند که منظور از آن، استخراج عسل از کندوی زنبور است؛ یعنی به همان ترتیب مشاوره نیز به معنای استخراج رأی و نظر از تضارب نظرهاست. راغب می گوید: «تشاور، مشاوره و مشورت، هرسه به یک معناست و آن عبارت است از اینکه فردی به فرد دیگر مراجعه کند و رأی و نظر او ما را در موضوع و مسئله ای به دست آورد»۴

بنابراین در لغت، مشاوره به کوششی گفته می شود که برای به دست آوردن رأی و نظر شخص دیگر و به منظور حل مسئله انجام می شود. حتی به صرف مراجعه فرد به دیگری، که به منظور مشورت صورت می پذیرد نیز مشاوره گفته می شود.

تعریف مشاوره

برای مشاوره مانند بقیه مفاهیم روان شناسی، تعریف های فراوانی بیان شده است. برای مثال، مشاوره عبارت است از رابطه رویارو و مستقیم بین مشاور و مراجعه کننده و هدف آن، کمک به فرد در سازگاری مؤثر با خود و محیط خویش است. همچنین برخی دیگر، تعریف مشاوره را مبتنی بر تعریف راهنمایی و روان درمانی دانسته اند. آنچه روشن است، مشاوره نوعی گفت و گوی دوطرفه برای کمک به افراد نیازمند است؛ گفت و گویی که یک طرف آن فردی است که در حال بیان مشکلات و نگرانی هاست و طرف دیگر آن، فردی آگاه قرار دارد که به دنبال حل مشکل است. به نظر می رسد تعریف ذیل تعریف جامعی باشد:

«مشاوره فرایند پویایی است که طی آن، مشاور براساس اصول ارتباطات انسانی معنادار و با تکیه بر مهارت ها و تجربه های سودمند، به برقراری ارتباط با مراجع پرداخته، به وی فرصت می دهد که به راحتی و با آرامش خاطر، مشکل خود را مطرح نماید. فرایند مزبور، امر مصاحبه یاورانه را سامان بخشیده، زمینه را برای تشخیص و رفع مشکل مراجع فراهم می آورد. البته رفع مشکل به طور کامل و اساسی، مشروط به عواملی از جمله نظارت مستمر بر روند تشخیص، ارزیابی، پاسخ دهی، مشکل زدایی و ساماندهی ادراک، رفتار و روان مراجع می باشد. با این بیان باید گفت: مشاوره، حرفه ای یاورانه است که مستلزم خدماتی راهبردی کاربردی، سامان بخش و یاورانه می باشد».

ارتباطات حرفه ای از قبیل رابطه یاورانه، صمیمانه و عمیق، نظارت مستمر و پیگیر مشاور و تعهد مشاور و مراجع، از عناصر مهم این تعریف است که در جای خود، توضیح می دهیم. با تأمل در این تعریف، می توان گفت که اصطلاح مشاوره فراتر از مشورت ساده ای است که به طور معمول و بدون هیچ گونه تعهد و التزامی شود. مشورت ساده هیچ گاه به رتبه مشاوره فنی نمی رسد و آثار و خواسته های مشاوره را تأمین نمی کند. بنابراین مشاوره فرایندی است که براساس ارتباط بین دو یا چند نفر انجام می شود و به تصمیم تغییر و اصلاح رفتار و جنبه های شناختی مراجعه کننده کمک می کند تا بتواند برای حل مشکل یا حذف رفتارهای ناشایست و جای گزینی عادت های شایسته، گام های مؤثری بردارد. همچنین روشن است که موعظه، نصیحت و مشورت، می تواند نوعی مشاوره باشد؛ یعنی مشاوره مراتبی دارد و ساده ترین آن، موعظه است که قالب مشاوره حرفه ای را ندارد.

ارتباط مشاوره با راهنمایی و روان درمانگری؟

از آنجا که سه اصطلاح مشاوره، راهنمایی و روان درمانگری هدف های مشترکی را دنبال می کنند، در بیشتر پژوهش ها مشاوره و راهنمایی در کنار هم قرار گرفته اند و حتی در برخی از کتاب های علوم تربیتی و روان شناسی، این دو اصطلاح به صورت مترادف به کار رفته و مطالب آن جدا از یکدیگر مطرح نشده اند. همچنین بنابر نظر پاترسون تفاوت مهم و اصولی بین مشاوره و روان درمانگری وجود ندارد؛ اما به نظر می رسد که این سه موضوع، تفاوت های اساسی باهم دارند؛ لذا باید به اختصار تفاوت ها و تعیین وظایف و نقش هریک را بیان کنیم.

تفاوت مشاوره با راهنمایی

راهنمایی در لغت به معنای هدایت و ارشاد و در اصطلاح عبارت است از فرایند بررسی همه جانبه فرد با استفاده از ابزار و فنون گوناگون که به فرد کمک می کند تا بتواند توانایی ها و محدودیت هایش را بشناسد. در تعریف دیگر، راهنمایی، جریانی است که به فرد کمک می کند تا خود و جهان خود را بشناسد. این کمک برای حل مشکلات خود و ایجاد رابطه اساسی با دیگران است. راهنمایی در مقایسه با مشاوره، فرایند گسترده تری دارد و همه امور زندگی فردی و اجتماعی آدمی را در بر می گیرد. در مقابل می توان مشاوره را قلب راهنمایی دانست. نکته دیگر آنکه در راهنمایی، تعهدی برای تعامل و همکاری بین راهنما و هدایت جو نیست. همچنین در راهنمایی لزومی ندارد که فرد راهنما در برخی از علوم، مانند روان شناسی، تعلیم و تربیت و جامعه شناسی، تخصص داشته باشد؛ در حالی که این تخصص ها برای انجام مشاوره مفید ضرورت دارد.

ویژگی های راهنمایی:

  1. اطلاع رسانی بدون حضور مستقیم مراجعه کننده؛ مانند استفاده از تابلوها، اعلامیه ها، تراکت ها، تک نگاره ها، بروشورها و جزوه ها برای راهنمایی

۲. ارائه اطلاعات به فرد مراجعه کننده؛ مانند پرسش عابر از دیگری در مورد نشانی مورد نظر یا پرسش دانش آموز از معلم (صرف یک راهنمایی). این فرایند بدون ارتباط مشاوره ای از قبل تعریف شده و در هنگام رویارویی با فرد دیگر صورت می گیرد.

٣. سخنرانی و مانند آن برای مخاطبان، جهت ارشاد و راهنمایی آنان؛ سخنران فقط در مقام ارشاد و تفهیم مطلب، در زمینه های مختلف علمی، معنوی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی توصیه هایی می کند. در حقیقت سخنرانی از راهنمایی فراتر نمی رود و صورت مشاوره را ندارد. سخنران گاه به عنوان مسئول و مدیر سازمان، نهاد یا اداره، مشکلات و تذکرات مدیریتی را بیان می کند و گاه به عنوان فردی مطلع یا عالم، درصدد بیان حقیقت برای دیگران است.

تفاوت مشاوره با روان درمانگری

روان درمانگری عبارت است از تغییر رفتارهای فرد ناسازگار. در واقع روان درمانگری روشی است که روان شناس به وسیله آن می کوشد بیمار را به سمت تفکر صحیح تر، احساس اصیل تر و رفتار مورد پسندتر و رضایت بخش تر هدایت کند. فرد متخصص با بهره از این روش، می کوشد در احساس ها، نگرش ها، برداشت ها و چگونگی سازگاری مددجو با محیط خود، تغییراتی ایجاد کند؛ پیوندهای سست و شکننده مددجو را با محیط ترمیم بخشد و بالاخره او را در مواجهة موفقیت آمیز با مسائل و مشکلات یاری دهد. گاه تعریف یکسانی برای مشاوره و روان درمانی ذکر می شود، هدف های واحدی برای هر دو مطرح می گردد و همان روش هایی که در کتاب های روان درمانی بیان کرده اند در کتاب های مشاوره نیز بیان می شود؛ چنان که می گویند مشاوره و روان درمانی به معنای تغییر در احساسات، شناخت ها، برداشت ها، نگرش ها، شخصیت و رفتاری است که برای خود فرد یا دیگران مشکل می آفریند. صرف نظر از شباهت هایی که درباره مشاوره و روان درمانگری بیان کرده اند، تفاوت هایی بین این دو، در زمینه های مختلف وجود دارد که به اختصار بیان می گردد:

  1. هدف: بلاکر می گوید معمولا هدف از مشاوره، رشد آموزش و پیشگیری از مشکلات است، در حالی که هدف از روان درمانگری معمولا ترمیم، سازگار کردن و درمان افراد است؛

۲. مراجعه کننده: در مشاوره، فرد مراجعه کننده، بیمار روانی دانسته نمی شود؛ او فردی است که می تواند هدفش را انتخاب کند و تصمیم بگیرد و معمولا در مورد رفتار و رشد آینده خود احساس مسئولیت می کند. در حالی که مراجعان روان درمانگری، بیماران روان نژند، روان پریش یا مبتلا به اختلال های هیجانی یا عاطفی حاد و مزمن هستند؛

  1. فضای عملی: مشاوره ممکن است در دفتر یا مکانی ویژه در سازمان یا مؤسسه ای انجام شود، در حالی که متخصصان روان درمانگری بیشتر در کلینیک های روانی و درمانگاه های بالینی، خدمات درمانی خود را ارائه می دهند.
  2. روش: مشاوره بیشتر بر مبنای ارتباطات کلامی و غیر کلامی مصاحبه، توصیه و رفتار درمانی است، در حالی که روان درمانگری بیشتر بر روش های درمان بالینی و گاهی مداخله جویانه مبتنی است.

اگر بخواهیم ارتباط این سه را روشن کنیم، باید آنها را به یک پاره خط تشبیه کنیم که میان دو عدد است. نقطه شروع آن پاره خط، راهنمایی و نقطه انتهایی آن روان درمانگری است و در میان آن دو، مشاوره قرار دارد. همچنین می توان روند وران درمانگری را در مقایسه با مشاوره، طولانی تر و پیچیده تر و تخصصی تر دانست.