بازگشت به:درس نامه روانشناسی و تبلیغ
تعریف تبلیغ:
تبلیغ در لغت به معنای رساندن، آگاه کردن، ابلاغ کردن و اطلاع دادن است. در اصطلاح، تبلیغ عبارت است از: «رسانیدن عقاید دینی یا غیر آنها با وسایل ممکنه»؛ «خواندن کسی به دین و عقیده و مذهب و مسلک و روش و یا کشاندن کسی به راهی که تبلیغ کننده قصد دارد»؛ «انتشار موضوعی به وسایل مختلف مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه و غیره و در اذهان عمومی جاگیر کردن» یا تلاش دگرگونی نگرش ها از طریق ارتباط.
بنابر این تبلیغ به مفهوم عام آن، عبارت است از تلاش برای تأثیر گذاشتن بر دیگران یا برقراری ارتباط از طریق وسایل تبلیغاتی به منظور اقناع دیگران و تغییر آرای آنان در قبال مسئله های معین.
برخی دیگر، تبلیغ را نوعی فرایند آموزشی می دانند و می گویند تبلیغ نوعی فعالیت آموزشی است که به منظور نشر دانش و آگاهی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نشر ارزش ها و سجایای اخلاقی صورت می گیرد. براساس این نظر، در حقیقت تبلیغ، آموزش است و پیام دهنده در حکم معلمی است که می خواهد مطالب را به فراگیران القا کند.
با توجه به تعریف هایی که برای واژه تبلیغ شده است، می توان آن را این گونه تعریف کرد: «رساندن پیام به دیگری از طریق برقراری ارتباط، به منظور ایجاد دگرگونی در بینش و رفتار او».
واژه های مترادف
برای تبلیغ، واژه های مترادفی مانند ابلاغ، دعوت و اعلام وجود دارد که هریک از این واژه ها ویژگی خاصی دارد. برای مثال تبلیغ، نوعی اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و ابلاغ است. در واژه دعوت، علاوه بر ابلاغ و فراخواندن فرد یا جامعه، نوعی تشویق و تحریک نیز وجود دارد. پیامبر اکرم(ص) در نامه ای به پادشاه روم می فرماید: ادعوک بدعاية الاسلام؛ «من تو را به دین اسلام دعوت می کنم».
در فرهنگ اسلام، واژه ابلاغ نیز همانند واژه تبلیغ به معنای رساندن پیام دین است. در لغت، ابلاغ به معنای آگاه و کردن و اطلاع دادن است. علاوه بر این دو واژه، واژه های دیگری نیز به مانند ارشاد، هدایت، بشارت، انذار، نصیحت، امربه معروف و نهی از منکر، وجود دارد که در راستای تبلیغ کاربرد دارد و در ردیف مبلّغ، داعی، مرشد، هادی، بشیر، منذر، ناصح، آمر به معروف و ناهی از منکر قرار می گیرد.
در زبان انگلیسی نیز معادل های متعددی برای واژه تبليغ وجود دارد که هریک معنای خاصی دارد و به اختصار توضیح داده می شود:
واژه پروپاگاندا و پروپگیت در لغت به معنای نشا کردن برای تولید مجدد گیاه و تولیدمثل است؛ اما در اصطلاح، عبارت است از ترویج نظرهای خاص سیاسی به قصد تأثیر گذاشتن بر ذهن مخاطب و ترغیب به رفتار خاص؛ یعنی کاری که دولت ها، حزب ها و گروه ها انجام می دهند و هدف اصلی آن جهت دهی افکار عمومی و القای اندیشه ها و افکار خاص است. البته خود واژه پروپاگاندا نیز گاهی به معنای سخن پراکنی به کار می رود؛ هر چند استعمال آن در تبلیغات دینی بیشتر است.
واژه دیگری که در فرهنگ اصطلاحات مسیحی زیاد مشاهده می شود، واژه میشن است که به معنای فرستادن و اعزام نمودن هیئت های دینی خاص، به منظور تبلیغ مسیحیت، به کشورهای غیر مسیحی است. از این رو به افرادی که در قالب این هیئت ها اعزام می شوند، میسیونری می گویند.
تبلیغات به طور کلی به سه دسته تجاری، سیاسی و آموزشی تقسیم می گردد که هریک تعریف خاصی دارد.
تعریف روان شناختی تبلیغ
از دیدگاه روان شناختی، تبلیغ، نوعی ارتباط است که از طریق آن، پیام و محتوا به مخاطب ابلاغ می شود تا مخاطب در راستای محتوا و هدف پیام، تحت تأثیر تبلیغ قرار گیرد و در همان راستا واکنش نشان دهد. با توجه به این نکته، تبلیغ را از دیدگاه روان شناختی این گونه تعریف می کنیم:
«نوعی ارتباط آگاهانه و فعال در راستای تلاش هدفمند متقاعدگرانه که به منظور تأثیر و تغییر باورها و عقاید و افکار و رفتار [(بینش و نگرش و کنش مردم) ] از طريق انتقال پیام [(اطلاعات سازمان یافته) انجام می گیرد». بنابراین در تعریف تبلیغ با نگرش روانشناختی، دو عنصر اهمیت دارد:
1. ارتباط
تبلیغ به عنوان فعالیتی که با مخاطب روبه روست، نوعی ارتباط بین فردی تلقی می شود؛ یعنی تأمین هدف های تبلیغ، بدون برقراری ارتباط ممکن نمی شود. ارتباط نیز عبارت است از فرایند مشارکتی ایجاد معنا(پیام)، اعم از پیام شناختی، عاطفی، رفتاری، و نظم دهی به واقعیت های اجتماعی.
2. متقاعد سازی
تبلیغ بدون تأثیر متقاعدگرانه، تبلیغ نیست. در واقع تبلیغ، یکی از بارزترین انواع ارتباط متقاعدگرانه است. بر همین اساس، تبلیغ به فعالیتی متقاعدگرانه گفته می شود که طی آن، پیام دهنده با ارسال پیام، مخاطب را در مورد اتخاذ موضع یا انجام کاری متقاعد می سازد. در حقیقت ارتباط متقاعدگرانه به قصد تغییر باورها و نگرش ها و کنش ها (رفتارها) طراحی و اجرا می شود.
همیشه و در تمام فعالیت های تبلیغی، سطح ارتباط تبلیغی یکسان نیست؛ بلکه در سطح های متنوع، این ارتباط برقرار می شود و تأثیرگذاری دارد. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، این است که هر چه سطح ارتباط تبلیغی بالاتر و برتر باشد، معمولا با متقاعدسازی بیشتر همراه خواهد بود.