درس چهارم: تصمیم خوب و تصمیم بد
از طلاب فراگیر انتظار می رود در پایان مطالعه این درس بتوانند:
- تحلیلی در مورد پشیمانی از تصمیم خود ارائه کنند.
- نتایج تصمیم گیری را تحلیل و درستی یا نادرستی آن را در لحظه تصمیم گیری ارزیابی کنند.
- عوامل اتخاذ تصمیم را از شانس و بدشانسی تفکیک کنند.
در درس گذشته توضیح دادیم که تصمیم گیری درست، الزاماً به نتیجه مطلوب منتهی نمیشود.
بگذارید حرفمان را به شکل دیگری مطرح کنیم:
فرض کنید میپذیریم که تصمیم گیری درست، الزاماً به نتیجه مطلوب منتهی نمیشود. از چنین گزارهای چه نتیجهای میشود گرفت؟ پذیرفتن این حرف، از امروز چه تأثیری در انتخابها و قضاوتها و تصمیمهای ما خواهد داشت؟
بسیاری از نویسندگان کتاب های تصمیم گیری نیز به این نکته اشاره کرده اند و در ادامه نوشته اند:
اگر دربارهی گذشتهی افراد صرفاً بر اساس نتیجهی تعداد محدودی تصمیمهای بزرگ ایشان قضاوت کنید؛ و به سراغ تصمیمهای کوچک فراوانی که در گذشته گرفتهاند نروید، به نوعی روی خروجی متمرکز شدهاید و نه فرایند.
این کار باعث میشود به واسطهی شانس و بخت آنها در گذشته به ایشان پاداش داده یا احتمالاً آنها را به خاطر بدشانسیهایشان تنبیه و مجازات کنید.
شما چگونه فکر میکنید؟
آیا شما هم دخالت شانس و بخت در تشویق و تنبیه در مورد تصمیمات دیگران را درست میدانید؟
تجربههایی دارید که این نتیجهگیری را تأیید کند؟ یا اینکه تجربهتان آن را چندان تأیید نمیکند؟
خودتان در مرور تصمیمهای گذشته افراد، چگونه قضاوت میکنید که در تصمیمگیری قوی هستند یا ضعیف؟
در مورد خودتان چطور؟ آیا فقط به تصمیمهای بزرگ خود فکر میکنید؟ یا تصمیمهای کوچک خود را نیز هنگام ارزیابی خودتان در نظر میگیرید؟
پشیمانی در تصمیم گیری: کارآفرینی انتخاب من نبود
او میتوانست امروز، با حدود ۶۰ میلیارد دلار ثروت، جزو فهرست ثروتمندترین مردان جهان باشد. شاید هم یک مدیر عالی رتبه در اپل.البته ممکن بود تمام سرمایهی زندگی خودش را هم از دست بدهد.
وقتی داشتن همه چیز، این احتمال را دارد که داشتههای فعلی را هم به صورت کامل از دست بدهیم، تصمیم گیری چندان ساده نیست.
موضوع صحبت ما، رونالد واین است. او سومین نفر از تیم سه نفرهی بنیان گذاران اپل است. البته نامش قطعاً کمتر از استیو جابز و ووزنیاک شنیده میشود. رونالد واین، با استیو جابز در شرکت آتاری کار کرده بود و قبل از تاسیس اپل، او را میشناخت.
رونالد واین، سهم ۱۰ درصدی خود را در اپل، ۸۰۰ دلار فروخت. طی سالهای اخیر، رونالد واین، بارها با رسانهها و نشریات، در مورد آن تصمیم صحبت کرده است. این مسئله از سر اجبار نبود است
رونالد واین، امروز زندگی آرامی دارد و از تصمیمش پشیمان نیست. او می گوید که درستی هر تصمیم را باید با اطلاعاتی که در آن لحظه موجود بوده بسنجیم.
رونالد واین میگوید که در آن زمان، اپل هنوز هیچ چیز نداشت و تصمیمهای استیو جابز هم بلندپروازانه بود. استیو جابز زیر بار تعهداتی میرفت که اگر عملی نمیشد یا شکست میخورد، و یا خسارات زیادی به بار میآمد.
با توجه به اینکه استیوجابز و استیو ووزنیاک، از مال دنیا هیچ بهرهای نبرده بودند، هر گونه نقض تعهدات، عملاً خسارت سنگینی را به رونالد واین وارد میکرد. او پول داشت و احتمالاً داراییهای او برای جبران خسارت، ضبط میشد.
رونالد واین که قبلاً هم تجربهی راه اندازی یک کار و شکست را در زندگیاش داشت، قرارداد تاسیس شرکت را بیشتر نوعی شراکت در بدهیهای احتمالی میدید.
اینکه آیا میتوانیم امروز، بگوییم او یک تصمیم نادرست گرفته است؟
اینکه چه میتوانیم بکنیم که احتمال پشیمانی ما از تصمیمها کاهش پیدا کند.
داستان رونالد واین، برای شما، در زندگی خودتان و اطرافیانتان، چه چیزهای دیگری را تداعی میکند؟
اندکی تامل:
یکی از تصمیمات بزرگی که گرفته اید و پس از آن پشیمان شده اید را به یاد آورید. لیستی از تصمیمات کوچکی به منجر به تصمیم گیری بزرگتان شده است را تهیه کنید. سپس تامل کنید که آیا می توانستید با تصمیمات بهتر تغییری در تصمیم بزرگ خود ایجاد کنید. آیا شرایط در لحظه تصمیم گیری چنین اجازه ای به شما می داد.
پاسخها