۳ – تفاوت های فردی
همانگونه که گذشت، از یک سوی، طرح و الگوی عمومی یکسانی برای رشد همه انسان ها وجود دارد و از سوی دیگر هر فرد الگوی ویژهای دارد که با سرعت و روش ویژهای رشد می کند. برای مثال، برخی بلند قد و برخی کوتاه، گروهی چاق و عده ای لاغر، شماری تیزهوش و عده ای کم هوش اند. به طور کلی انسان ها در ابعاد گوناگون رشد جسمی، عقلی و اجتماعی متفاوت اند و رشد یکسانی ندارد که در اصطلاح به آن، تفاوتهای فردی می گویند. البته تفاوت های فردی در سالهای آغازین کمتر تشخیص پذیر است و هر چه سن کودک افزایش می یابد این تفاوت ها بیشتر آشکار می شود.
تفاوتهای فردی در رشد بر اثر دو عامل مهم وراثت و محیط به وجود میآید که در بخش عوامل موثر بر رشد به آنها خواهیم پرداخت. وجود تفاوتهای فردی در میزان رشد انسان حکمت هایی دارد خداوند این گونه تفاوتها را وسیله ای برای آزمایش آنان می دانند تا هر یک بتواند با اختیار خویش از استعداد هایش استفاده کند چنانکه می فرماید:« او کسی است که شما را جانشینان و نمایندگان خود در زمین قرار داد و برخی را بر برخی دیگر درجاتی برتری داد تا شما را به آنچه در اختیارتان قرار داده، بیازماید. بیشک پروردگارت زود کیفر و همو آمرزنده مهربان است.»۸ حضرت علی نیز می فرمایند:« مردم تا زمانی که با یکدیگر متفاوتند همواره در خیر به سر میبرند و اگر یکسان شوند هلاک خواهند شد.»۹
آگاهی از وجود تفاوتهای فردی در میان کودکان و نوجوانان، به والدین و مربیان و همچنین مدرسان کمک بسیار بزرگی می کند تا در برخورد با رشد آنان شیوه های یکسانی نداشته باشند.
بنابراین به نکتههای زیر باید توجه کرد:
الف) نباید انتظار داشت که همه دانشآموزان هم سن رفتارهای معین و مشابهی داشته باشند. فرد رشد یافته در محیطی فرهنگی و خانواده اهل علم با فردی در همان سطح از هوش ولی پرورش یافته در خانواده ای دچار فقر فرهنگی، بسیار متفاوت است. همچنین مربیان نباید از دانش آموزان خود انتظار یکسانی داشته باشند زیرا آنان استعدادها و توانمندی های متفاوتی دارند.
ب) با توجه به تفاوت های فردی کودکان و نوجوانان نمیتوان از شیوههای یکسانی برای تربیت آن استفاده کرد. گاه روشی که برای یک فرد مناسب است برای دیگری نامناسب بوده، مربی با شکست روبرو میشود. بنابراین مربیان باید افزون بر پرهیز از مقایسه دو فرد، از شیوه های مشابه در تربیتِ افرادِ متفاوت استفاده نکنند.
۴- منحنی طبیعی روند رشد
سرعت رشد در همه مراحل یکنواخت نیست، بلکه به صورت منحنی ای بهنجار پیش می رود. در آغاز حرکت رشد پر شتاب است و در سالهای میانی، مسیر رشد کُند، ولی یکنواخت می شود. در سال های پایانی عمر نیز رفته رفته یا با سرعت به انحطاط روی می گذارد. برای مثال، رشد جسمانی در دوره نخست کودکی سریع تر است. همچنین اعضای گوناگون بدن سرعت یکسانی ندارند. قد انسانِ بزرگ سال به طور تقریبی سه و نیم برابر زمان نوزادی است، در حالی که وزن بزرگ سال حدود بیست برابر نوزاد است.
به طور کلی می توان گفت رشد در دو دوره سرعت بیشتری دارد: دوره پیش از تولد و شش ماه نخست زندگی که در مجموع حدود پانزده ماه طول می کشد و به «رشد ناگهانی کودک» مشهور است. دیگری دوره بلوغ است که سرعت رشد آن از یک تا دو سال پیش از رسیدن به بلوغ جنسی و شش ماه تا یک سال پس از بلوغ جنسی ادامه دارد. این دوره در مجموع حدود ۵/۱ تا ۳ سال طول می کشد که «رشد ناگهانی نوجوانی» نامیده شده است.
۵- وجود مقاطع تعادل و عدم تعادل
مقاطع تعادل و عدم تعادل به تناوب در طول رشد کودک و نوجوان به چشم می خورد. در دوران کودکی، معمولا از ماه هجدهم تا شش سالگی این تعادل و عدم تعادل هر شش ماه یکبار یکی پس از دیگری اتفاق می افتد. از شش سالگی تا سن یازده سالگی، کودک زندگی آرام و متعادلی را خواهد داشت. پس از یازده سالگی – که تقریبا به بلوغ نزدیک است – دوباره مقاطع تعادل و عدم تعادل آشکار می شود.
مراد از تعادل، هماهنگی بین گرایش ها، نیازها و خواست های متفاوت و گاه متضاد است که در صورت تعادل، فرد، رشد بهنجاری دارد. در دوره های تعادل، رفتار فرد از سازگاری بیشتر، همکاری، محبت و سودمندی حکایت دارد.
تنش، اضطراب، عدم اطمینان و امنیت، از جمله ویژگی های رفتاری است که در وضعیت عدم تعادل، کودک به آنها دچار می شود و نباید آنها را رفتارهای مشکل ساز به شمار آورد؛ چنان که در حالت عدم تعادل دوران بلوغ نیز برخی رفتارهای غیر طبیعی دیده می شود. گفتنی است که مقاطع تعادل و عدم تعادل میان دختران و پسران اندکی متفاوت است.
اگر بخواهیم با الگوی طبیعی رشد آدمی آشنا شویم، می بایست از اصول و قوانین رشد آگاهی یابیم. روانشناسان اصولی را بیان کرده اند که مهمترین آنها عبارتند از: الگوی معین و پیش بینی پذیر، مرحله ای یا پیوسته، تفاوت های فردی، منحنی طبیعی روند رشد و وجود مقاطع تعادل و بی تعادلی.