درس ششم: مهارت های کلیدی تصمیم گیری
از طلاب فراگیر انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
- بتوانند هشت مهارت کلیدی که تصمیم گیری و حل مسئله به آنها وابسته است را فهرست کنند.
- بتوانند هر یک از مهارتهای هشت گانه را به صورت کوتاه و مختصر توضیح دهند.
- با مرور تصمیمهای قبلی خود (خصوصاً آنهایی که نتایج مطلوب به همراه نداشتهاند) برآورد کنندکه از میان این هشت مهارت، بهبود در کدام موارد برای آنها در اولویت قرار دارد.
همهی ما علاقمند هستیم که مهارت خود را در تصمیم گیری بهبود دهیم و کیفیت تصمیمهای خود را افزایش دهیم. قاعدتاً با همین هدف، در حال مطالعه مجموعه درسهای مهارت تصمیم گیری در سایت مسیر طلبه هستیم. اما برای اینکه بتوانیم این کار را به شکلی اثربخش انجام دهیم، لازم است ابتدا به صورت مشخص بدانیم که کدام بخشهای مهارت تصمیمگیری، برای ما اولویت بالاتری دارند.
در کتابی به نام انتخاب های هوشمندانه، یک مدل هشت بخشی ارائه شده است تا به کمک آن، بتوانیم جغرافیای مهارت تصمیم گیری را بیشتر و بهتر بشناسیم. در این کتاب، هشت مولفهی زیر به عنوان مولفههای اصلی در تصمیم گیری مطرح شده است:
- مسئله را درست تشخیص بدهیم Problem:
سوال واقعی چیست؟
آیا واقعاً الان بحث سر این است که باید در آزمون کدام مرکز یا موسسه تخصصی حوزوی شرکت کنم؟ یا ماجرای اصلی این است که اصلاً برای ادامه تحصیل در سطح دو به مراکز تخصصی بروم یا به صورت عمومی ادامه تحصیل دهم؟
آیا بحث سر این است که میخواهم تشکیل خانواده بدهم یا نه؟ ممکن است مسئله این باشد که: میدانم میخواهم ازدواج کنم. اما نمیدانم قبل از اتمام سطح یک اقدام کنم یا پس از قبولی در یکی از مراکز تخصصی و روشن شدن تکلیف آینده طلبگی ام؟
آیا بر سر هجرت به قم و ادامه تحصیل در آنجا ماندهام؟ یا اینکه مسئلهی الان من، انتخاب مناسب ترین موسسه یا مرکز تخصصی و رشته متناسب با تیپ شخصیتی من در قم است؟
با اینکه چندین جلسه با دوستان گروه تبلیغی جهادی، برای تصمیم گیری در مورد مقصد تبلیغی برگزار کرده ایم هنوز به نتیجه نرسیدیم. شاید مشکل اینجاست که هنوز تصمیم نگرفته ایم ایام پایانی ماه صفر به زیارت اربعین برویم یا برای تبلیغ در روستاهای مدنظر عازم شویم.
برای تشخیص درست مساله اصلی خود باید هنر تشخیص و تعریف مساله را بیاموزیم که خود یک مهارت جداگانه را تشکیل می دهد.
- آیا این مساله به من مربوط است
- آیا نام و شرح درستی برای آن انتخاب کرده ایم
- آیا در دایره تخصص من جا دارد
- آیا افق زمانی درستی برای حل آن در نظر گرفته ام
- نتیجه مورد انتظار ما از این تصمیم چیست؟ Objectives:
اگر میخواهم در مورد هجرت به قم تصمیم بگیرم، هدف نهایی و خروجی مورد انتظارم چیست؟ به دنبال فضای تحصیلی با سطح بالاتری هستم؟ زندگی در محیطی آرام؟ دور بودن از بستگان برای ممحض شدن در درس و بحث؟ نتیجهی این تصمیم، باید چه منافعی را برای من تامین کند؟ چه ترسهایی را کاهش دهد؟ چه امیدهایی را افزایش دهد؟ چه ملاک های مهمی دارم که نباید نقض شوند؟ چه مرزهای اخلاقی که نباید از آنها عبور کنم؟
- چه گزینههایی پیش روی من وجود دارد؟ Alternatives:
گاهی اوقات، ما تنها یک راه پیش رو داریم. اما متوقف میشویم و احساس میکنیم که با یک تصمیم مواجهیم. فکر میکنیم با عقب انداختن، اتفاقی میافتد. یا خودمان را فریب میدهیم که در حال تصمیم گیری هستیم. از سوی دیگر بعضی وقتها، واقعاً گزینههای متعددی میتوانند وجود داشته باشند. اما ذهن ما از دیدن گزینهها یا خلق گزینهها ناتوان است. در این حالت، چون فکر میکنیم انتخابی نداریم، وارد مسیر نادرست میشویم (یا از مسیر نادرست خارج نمیشویم).
- هر گزینه به چه نتیجهای منتهی میشود؟ Consequences:
زندگی طلبگی من پس از تحصیل در رشته تبلیغ تخصصی چگونه خواهد بود؟
ادامه تحصیل در سطح دو در قم چه تفاوتی با مشهد دارد؟ تفاوت زندگی طلبگی در قم یا مشهد با زندگی طلبگی من در بیرجند چیست؟
اگر مدرک دکترای فلسفه و کلام از دانشگاه رضوی مشهد داشته باشم، زندگیام چه تفاوتی با امروز – که مدرک سطح دو عمومی دارم – خواهد داشت؟
اگر امروز به عنوان اعتراض به مطلوب نبودن روش تدریس استاد، در امتحان هفتگی شرکت نکنم فردا چه عواقبی خواهد داشت؟
- برای به دست آوردن هر چیزی، چه چیزهایی را باید از دست بدهم؟ Tradeoffs:
دنیای ما با یک دنیای کامل رویایی، فاصلهی زیادی دارد. هرگز هم، قرار نبوده و قرار نیست که به یک رویا نزدیک بشود. نتیجه اینکه:
هر به دست آوردنی، با از دست دادنی همراه است و مهم است که من، به همان اندازه که به دستاوردهای هر انتخاب فکر میکنم، با خودم بیندیشم که هر انتخاب، من را از چه فرصتها و هدفهایی دور میکند و کدامیک از داشتههایم را از من میگیرد.
- چه چیزهایی را نمیدانم؟ چه چیزهایی را نمیتوانم بدانم؟ Uncertainties:
کیفیت تصمیم گیری معمولاً با افزایش حجم و کیفیت اطلاعات، بهتر میشود. هرگاه با تصمیم مهمی مواجه میشویم، میکوشیم تا حد امکان، اطلاعات بیشتری جمع آوری کنیم و با مطالعه و بررسی و تحقیق و مشورت، راهها و انتخابهای پیش رو را بهتر بشناسیم و ارزیابی کنیم.
اما یک نکته را نباید فراموش کنیم:
بعضی چیزها را نمی دانیم. بعضی چیزها را نمی توانیم بدانیم. این دو را نباید با هم اشتباه گرفت. آنچه نمی دانیم، در اثر بررسی مشخص می شود و آنچه نمی توانیم بدانیم، ابهام اجتناب ناپذیر است. ابهامی که فقط پس از انتخاب رفع می شود.
- تحمل ریسک من چقدر است؟ Risk Tolerance:
هر وقت از ابهام حرف میزنیم، باید به ریسک پذیری هم فکر کنیم. ما انسانها از نظر میزان تحمل ریسک با یکدیگر تفاوت داریم. حتی اگر شرایط استعداد و تخصص تحصیلی ما یکسان باشد، باز هم آنچه برای شما، یک آزمون معمولی و آسان است، برای من ممکن است بزرگترین ریسک زندگی طلبگی محسوب شود. به همین علت:
- تصمیمهای مرتبط با این تصمیم، چه هستند؟ Linked Decisions:
تصمیم امروز من، فرصت ها، تصمیم ها و انتخاب های جدیدی را در آینده پیش روی من قرار خواهد داد. همچنین، فرصتها و تصمیم ها و انتخاب هایی را برای همیشه از مسیرم حذف خواهد کرد. آیا از توانایی تصور، تحلیل و ارزیابی آنها برخوردار هستم؟
اندکی تامل:
برخی از تصمیمهای ناموفق یا نامطلوب گذشتهی خودتان را مرور کنید. نقش این هشت مهارت در آن تصمیم ها را بیابید. به نظرتان، در کدامیک از این هشت مهارت، بیشتر از بقیه ضعف داشتهاید.
سپس به نیت مباحثه برای دوستان خود هم توضیح دهید که چرا فکر میکنید به علت ضعف در آن مهارت هزینه دادهاید.
پاسخها