بازگشت به دوره

درس سوم: اشتباهات مدیریت زمان(۲)

0% تکمیل
0/0 مرحله‌ها
این دوره هیچ بخشی ندارد.
درس 0 از 0
درحال پیشرفت

درس سوم: اشتباهات مدیریت زمان(۲)

درس سوم: اشتباهات مدیریت زمان(۲)

در پایان این درس از فراگیر انتظار می رود:

  1. مهم ترین اشتباهاتی که در مدیریت است را بداند.
  2. برای هر یک از اشتباهات یک مثال تبیین کند.
  3. ﻋﻮﺍﻗﺐ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ:
    ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭘﺮﻳﺪﻥ ﺍﺯ ﻳﮏ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. به این کار در اصطلاح مولتی ﺗﺴﮑﻴﻨﮓ می گویند.

ﺳﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﻬﻢ مولتی تسکینگ:

ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﮐﺎﺭﻫﺎ: ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻭ ﺑﺎﺭﺯﺗﺮﻳﻦ ﺗﺎﺛﻴﺮ مولتی ﺗﺴﮑﻴﻨﮓ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﮑﻤﻴﻞ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ مکرر افرادی را دیده ایم که بسیار باهوش، با استعداد و پرحافظه هستند، اما موفقیت اینها در یادگیری، کمتر از موفقیت کسانی است که از نظر هوش و حافظه و قدرت کار، در سطح پایین تری قرار دارند. چرا؟ برای اینکه سبک کار اینها بهتر است.

مثلا یک آدم خیلی پرحافظه ممکن است در شبانه روز ۸ ساعت یکسره مطالعه کند. اما چگونه؟ یک کتاب را از اول تا آخر مطالعه می کند، بعد فورا کتاب دیگری را بر می دارد و مطالعه می کند. در صورتی که این کتاب در یک رشته است و آن کتاب در یک رشته دیگر. بعد کتابی دیگر، بعد یک درس دیگر، یک بلبشویی راه می اندازد. ولی یک نفر ممکن است که قدرت ۴ ساعت مطالعه بیشتر نداشته باشد، ولی وقتی کتابی را مطالعه می کند اولا با دقت می خواند نه با تندی، ثانیا به یک دور خواندن اکتفا نمی کند، یک بار دیگر همین کتاب را می خواند. به کتاب دیگری دست نمی زند تا مطالبی که در این کتاب خوانده، در ذهنش وارد بشود. در نوبت سوم مطالب خوبی را که در این کتاب تشخیص داده است و لازم می داند، در ورقه های منظمی فیش برداری می کند، یادداشت می کند، یعنی یک حافظه کتبی برای خودش درست می کند که تا آخر عمر هر وقت بخواهد بتواند فورا به آن مطالب مراجعه کند.

این کتاب را که تمام کرد، کتاب های دیگری را که متناسب با همین موضوع هستند مطالعه می کند. بعد از مدتی از مطالعه کردن این جور کتاب ها بی نیاز می شود. بعد می رود سراغ یک سلسله کتاب های دیگر. اما آدمی که امروز این کتاب، فردا آن کتاب و روز دیگر کتاب دیگری را مطالعه می کند مثل کسی می شود که وقتی می خواهد غذا بخورد، یک لقمه از این، دو لقمه از آن، چهار لقمه از نوع دیگر و پنج لقمه از دیگری می خورد. آخر معده خودش را فاسد می کند. کاری هم انجام نداده است.

– ﮐﺎﻫﺶ ﮐﻴﻔﻴﺖ ﮐﺎﺭﻫﺎ: ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭘﺮﻳﺪﻥ ﺍﺯ ﻳﮏ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﯽ ﺩﻳﮕﺮ، ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﻫﺴﺘﻴد، ﮐﻴﻔﻴﺖ ﮐﺎﺭتاﻥ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﮐﺎﻫﺶ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﺜﻼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.

– ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺳﺘﺮﺱ: ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺍﺯ ﻳﮏ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﻋﺎﻣﻞ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺩﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺳﻮﻭﻳﭻ ﺗﺴﮑﻴﻨﮓ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺷﻮﻳﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﺍﺯ ﻳﮏ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﭙﺮﻳﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﮐﺎﻫﺶ ﮐﻴﻔﻴﺖ ﮐﺎﺭ (ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻗﺒﻠﯽ) ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.

  1. مدیریت کردن همه لحظات: نباید برای لحظه لحظه روزتان برنامه ریزی کنید مثلا نباید برای یک روزتان این طور برنامه ریزی شود که مثلا ساعت ۵ تا ۵:۳۰ صبح نماز و تعقیبات، ۵:۳۰ تا ۶:۳۰ ورزش، ۶:۳۰ تا ۷:۳۰ صبحانه خوردن، ۷:۳۰ تا ۸ حرکت به سمت مدرسه، و الی آخر.

در لحظه اول این طور برنامه ریزی کردن بسیار خوب به نظر می رسد و احساس خوشحالی می آورد، اما بعد از مدتی خسته کننده می شود و چون عملا نمی توانید پیاده کنید موجب استهلاک قدرت و ناامیدی می آورد.

باید لحظاتی را برای بی نظمی در نظر بگیرید، باید برای زمان هایی که ساختار ندارند برنامه ریزی نکنید. می توان به این صورت برنامه ریزی کرد که مثلا من باید در طول روز سه ساعت مطالعه داشته باشم ولی هر موقع از روز شد، نه اینکه ساعت مشخصی باشد که اگر مثلا صبح نتونستم و مشکلی پیش آمد در بعدازظهر جبران کنم.

  1. کارکردن پیوسته و طولانی و استراحت نکردن: اینکه بخواهید پیاپی و پشت سر هم یک درس منطق را به مدت ۵ ساعت بخوانید اصلا درست نیست و مغز انسان خسته می شود. باید برای هر یک ساعت مطالعه یک ربع استراحت داشته باشید آنهم استراحت مطلق نه اینکه باز بخواهید برای آن یک ربع مثلا کتاب رمان بخوانید حتی نباید با دوستانتان درباره منطق صحبت کنید بلکه باید حرف غیر مشترک بزنید از فوتبال مثلا صحبت کنید تا اینکه مغز کمی استراحت کند.

درمجموع دو ساعت درس خواندن با استراحت از دو ساعت درس پیوسته موثرتر است.

  1. کمال طلبی یعنی اینکه همه کارها را باید خودم انجام دهم: اگر بخواهم خودم حجره را تمیز کنم، خودم غذا درست کنم، خودم نان بگیرم، خودم سفره را پهن و جمع کنم و …… خوب معلوم است که وقت کم میارم بلکه باید کارها را تقسیم کنیم و هرکسی مسئول یک کار شود.
  2. ضعف در تفویض اختیار (تفویض درست و صحیح کارها): کمبود زمان ممکن است ناشی از واگذار نکردن کارها به دیگران باشد.

اگر قرار است کار را به کسی دیگر بسپارم ولی بعد به خاطر اینکه نتوانسته درست کار کند باز خودم از اول همان کار را انجام دهم وقت کم میارم. باید کار را به آدم خودش بسپارم مثلا اگر جارو کردن حجره را به هم حجره ایم سپرده ام باید درست کار کند نه اینکه باز دوباره خودم قرار باشد که جارو کنم.

ناتوانی در تفویض اختیار و واگذاری نادرست و غیرحرفه‌ای کارها به دیگران، باعث می‌شود که در نهایت بسیاری از ما به این نتیجه برسیم که بهترین روش صرفه جویی در زمان، این است که کارها را خودمان انجام دهیم و از آنجا که به هر حال، ظرفیت ما در انجام کارها محدود است، نهایتاً احساس می‌کنیم مدیریت زمان، آن کلید طلایی است که می‌تواند چنین مشکلی را برای ما حل کند.

 

اندکی تامل:

چند نونه دیگر از اشتباهات را پیدا کنید و برای هر یک مثال بزنید.

پاسخ‌ها

پاسخ دادن به f.nikzad

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

لغو پاسخ

PHP Code Snippets Powered By : XYZScripts.com