درس پنجم: شروع به هنگام در نوجوانی
aidamousapour · 30 فروردین 1399
فصل سوم: بستر رشد
درس پنجم: شروع به هنگام در نوجوانی
در پایان این درس از فراگیر انتظار می رود:
- بداند شروع در تربیت از نوجوانی است.
- پیگیری و استمرار را انجام دهد.
- بداند که زمینه ساز تربیت، ایجاد فضای مثبت است
تربیت مانند هر کار دیگری دارای زمان است: الامور مرهونهٌ بِاوقاتِها، کارها در گرو زمان های خود هستند. هر کاری باید در زمان خودش انجام بشود و اگر دیر اقدام شود، کار بسیار سخت می شود. زمان طلایی تربیت در دوره نوجوانی است. مربی هرچه زودتر به سراغ متربی برود، موفقیت بیشتری کسب می کند و هرچه تاخیر داشته باشد کار برای او سخت تر می شود.
امام علی علیه السلام قلب نوجوان را به زمین خالی تشبیه کردهاند که هرچه در آن کشت شود را میپذیرد: همانا دل نوجوان چون زمین ناکاشته ای است که هر بذری در آن افکنند بپذیرد. (نهج البلاغه نامه ۳۱).
یعنی دل جوان نرم و خالی است و مربی باید عجله کند، اگر عجله نکند شیطان و جو فاسد جامعه کار خودش را می کند. از این رو حضرت در ادامه می فرمایند: پیش از آنکه دلت سخت شود و مغزت گرفتار گردد، به ادب آموزی تو شتاب گرفتم. (نهج البلاغه نامه ۳۱).
حضرت علی علیه السلام احساس میکند رقیبی دارد، رقیبی که اگر حضرت برای تربیت فرزند عجله نکند، بر حضرت پیشی خواهد گرفت. در واقع ایشان به همه مربیها این هشدار را میدهد که هر مربی رقیبی دارد که اگر پیشی نگیرد آن رقیب کار خود را خواهد کرد. آن رقیب هوس های غالب و فتنههای دنیاست، یعنی مربی باید مواظب باشد از سویی هوس هایی که در وجود هر کسی هست بر او غلبه نکند و از سوی دیگر فتنه های دنیا، جو خراب، فساد و وسوسه هایی که شیاطین در جامعه ایجاد میکنند، بر او پیشی نگیرند. اگر دشمن درون و برون انسان بر مربی دلسوز پیشی بگیرد و اگر شیطان با وسوسه های خود و تحریک هوس هایی که در وجود هر انسانی هست بر مربی دلسوز پیشی بگیرد، متربی چونان اسب چموشی میشود که رام نمیشود و دلش سخت و سنگ میشود.
هرچه در تربیت نوجوان کم کاری شود و دیر به سراغش بروند، قلب او سخت میشود و میزان پذیرش او کاهش مییابد. از سوی دیگر اگر بذرهای معارف الهی در این زمینه آماده و حاصلخیز ریخته نشود و محبت به خدا کشت نگردد، علفهای هرز انحراف و هوس در آن رشد خواهند کرد.
پیگیری و استمرار:
همان طور که باغبان وقتی بذری می کارد، باید صبر کند و مراحل رشد گیاه را تا نتیجه گیری یک به یک پیگیری کند، مربی نیز باید در تربیت، پیگیری و استمرار داشته باشد. همچنان که باغبان با کاشتن، کارش تمام نمیشود، مربی نیز با انتقال یک مطلب، وظیفه اش تمام نمیشود، بلکه صبر میکند تا بذری که کاشته جوانه بزند، سپس نهال بشود و در نهایت تبدیل به درخت شود.
با این توضیح، ضعیف ترین شکل تربیت، سخنرانی است، زیرا در این صورت مربی تا رشد و حصول نتیجه همراه مخاطب نیست و نمیتواند مراحل تربیتی را پیگیری کند. به همین دلیل تربیت، زندگی کردن با آدمها و نشست و برخاست با آن ها است، همه اینها چیزهایی است که جزء تربیت به حساب میآید. دیدن رفتار خوب از مربی، زمینه را برای نتیجه دادن حرف ها و سخنرانی ها فراهم میکند، چرا که مخاطب اعتماد پیدا میکند، تشنه می شود و می تواند ارتباط برقرار کند و اگر سوالی داشت میپرسد. توجه نکردن به این موضوع سبب میشود مربی نداند بازخورد صحبتهایش چه بوده است، آیا سخنانش آبادگر بوده یا ویرانگر؟ گاهی سخنران مطلبی می گوید و هیجانی ایجاد میکند، اما مخاطب روش اجرای آن را نمیداند. حتی گاهی مخاطب از سخنان برداشت اشتباه میکند و مثلاً همین بدفهمی مایه ی اختلاف زن و شوهر می شود.
ایجاد فضای مثبت، زمینهساز تربیت:
مربی خوب، باید برای متربی محیط خوب آماده کند، چرا که هر انسانی چه بخواهد و چه نخواهد تحت تأثیر محیط پیرامونش است. منظور از محیط فقط مکان نیست، مکان اثر دارد، زمان اثر دارد، آدم هایی که در اطراف انسان زندگی می کنند اثر دارند. منظور از محیط، مجموع اینها و در یک کلام فرهنگ است. فرهنگی که انسان در آن قرار می گیرد، مثل اکسیژن است و انسان تحت تاثیر آن قرار می گیرد. البته آدمها وقتی میبینند که هوا کثیف است، جلوی بینی شان را می گیرند و ماسک میزنند، ولی باز آنها هم به نحوی متاثر میشوند. پیامبر اکرم (ص) هم از این قاعده مستثنا نیست. لذا فرمودند: دلم را زنگار میگیرد و همانا روزانه هفتاد بار استغفار می کنم (مستدرک الوسائل جلد ۵ صفحه ۳۲۰).
انسان با تمام مراقبت ها، از محیط متاثر میشود، بنابراین مربی که مانند پدری مهربان است باید فضای خوبی برای متربی خود فراهم کند. از آن جا که متربی رفتار، افکار و حالاتش تحت تاثیر محیط قرار میگیرد، بنابراین باید در تربیت او به محیط توجه و حتی المقدور محیط مطلوب و ایده آل را فراهم کرد، به ویژه در ابتدای راه. وقتی نهالی تازه رشد کرده، این نهال را در برابر طوفان قرار نمی دهند و یا بچه ای که میخواهد شنا یاد بگیرد، در دریای مواج به او شنا یاد نمیدهند. سیره و روشِ عقلای عالم این نیست و با مهر و عقل نمیسازد. مربی قرار است متربی را رشد بدهد، اما تنها گذاشتن متربی در محیط بد، موجب رشد نیست، بلکه موجب غرق شدن و هلاکت اوست.
کار انبیا علیهم السلام هم ایجاد محیط خوب است، آنها آمدند تا محیط سالم و توحیدی ایجاد کنند. حضرت موسی علیه السلام به کمک خدای متعال، محیط جدید توحیدی ایجاد کرد. حضرت نوح علیه السلام هم همینطور. البته چون آدم ها مختار هستند، دوباره از دل همان پاکها، گروه های فاسد جدید درست شد. از دل جامعه ی توحیدی حضرت موسی علیه السلام نیز سامری پیدا شد. موسی علیه السلام وقتی که از کوه طور آمد و دید جامعه ی او گوساله پرست شدهاند، بسیار ناراحت شد و با آنان برخورد کرد.
حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام هم در همین راستاست، ایشان محیطی ایجاد میکنند که همه چیز مثبت باشد و آدمها به سمت جهنم نروند و در واقع شرایط بندگی تسهیل شود.
یکی از روشهای تربیتی این است که مربی فضای احسان و نیکی را ایجاد کند، زیرا با احسان و عمل نیک هم عواطف رقیق می شود و هم زمینه ی فهم معارف دیگر را فراهم می کند.
قرآن در مورد تاثیر نیکی و احسان در رشد انسان به عطا کردن علم و حکمت به حضرت موسی علیه السلام اشاره می فرماید: و چون به حد رشد رسید، او را حکمت و دانش عطا کردیم و نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم. (سوره روم آیه ۲۲). عبارت نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم یعنی این موضوع ویژه حضرت موسی علیه السلام نیست، بلکه هرکس نیکوکار باشد، به دلیل احسان و نیکی پاداش خود را دریافت میکند و خداوند به عنوان پاداش، به او علم و حکمت عطا می کند.
حضرت رسول اکرم (ص) میفرماید: خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید. (کافی جلد ۲ صفحه ۶۱۰). به این نکته لطیف نیز اشاره دارد که باید در خانه فضای خوب ایجاد کرد. یعنی شخص مومن نباید قرآن را تنها در حرم و یا در مسجد بخواند و باید بخشی از عبادتها را در خانه و در مقابل دید فرزندان انجام دهد.
سوالات:
۱. زمان طلایی تربیت چه موقع است؟
۲. ضعیف ترین شکل تربیت چیست چرا؟
۳. منظور از فضای مثبت چیست؟
۴. حکومت جهانی حضرت مهدی ع چگونه میباشد؟
اندکی تامل:
برای ایجاد فضای مثبت برای متربی چه راه کاری را بیان می کنید.
پاسخها