1

پدیده ای به نام اسمشو نبر#یادداشت_روز_چهارم
#در_باب_طلبگی

#پدیده_ای_به_نام_اسمشو_نبر

با چشم خود این پدیده را دیده ایم اما نمی توانیم اسمش را بر زبان بیاوریم. شما نیز حتما دیده و شنیده اید که بسیاری از طلاب گرانقدر از مسائل معیشتی گله مندند و دائم از مسئولین مطالبه می کنند تا فکری به حال وضع نابسامان معیشت طلاب نمایند. اما سوالی که در ذهن های پرسشگر مطرح می شود این است که سایر اقشار جامعه چه موقع در ذهن خود توقع افزایش درآمد دارند؟

یک پاسخ شاید این باشد که وقتی کسی ارزشی مطابق با نیاز جامعه ایجاد می کند و مردم حاضرند برای دریافت آن ارزش(محصول یا خدمت) پول پرداخت کنند آن شخص باید انتظاز افزایش درآمد داشته باشد. حال به نوعی دیگر این سوال مطرح می شود. آیا ما طلاب محترم ارزشی مطابق نیاز جامعه در خود ایجاد کرده ایم تا انتظار افزایش درآمد داشته باشیم؟

شاید پاسخ مثبت باشد. بله اتفاقا ما نیز به افزایش و تولید همین ارزش در طلاب کمک میکنیم و با برگزاری دوره های مهارت آموزی اقدام به توانمندسازی طلاب در راستای تامین نیازهای جامعه و ارائه خدمات طلبگی به آن ها می نماییم. عزیزان زیادی از قشر طلبه نیز با هزینه کردن پول و عمر خویش در این کلاسها شرکت می کنند و آموزش های لازم را دریافت می کنند اما…

اینجاست که (( پدیده اسمشو نبر)) خود را نشان می دهد و مانع از افزایش درآمد طلاب با وجود ایجاد ارزش متناسب با نیاز جامعه می شود. شاهد آن این است که اخیرا حدود ۳۵ طلبه در یک کارگاه تربیت مربی نوجوان به قصد اشتغال در مدارس که با هزینه نسبتا بالایی برگزار شده است شرکت نموده و موفق به دریافت گواهی پایان دوره همراه با آزمون کتبی شده اند، اما حال که آن ها را به کار فرا می خوانیم تنها ۲ نفر از این عزیزان تمایل به انجام کار میدانی دارند و سایر آن ها با وجود نیاز مالی تن به کار نمی دهند و گرفتار (( پدیده اسمشو نبر)) هستند.پدیده ای به نام اسمشو نبر




تکثیر الگوی طلبگی #یادداشت_روز_سوم
#در_باب_طلبگی

#تکثیر_الگوی_طلبگی

بسیاری از مدیران مدارس که در تربیت طلاب کوشا و دغدغه مند هستند، برای ایجاد انگیزه و ترغیب طلاب به ممحض بودن در تحصیل و تلاش مجدانه در کسب علوم حوزوی، یک الگوی ثابت طلبگی (بخوانید الگوی آرمانی) برای آینده طلاب ترسیم می نمایند و افرادی که از این الگو پیروی نکرده اند (حتی خودشان) را سرزنش نموده و برچسب هایی به آن ها می زنند که در ذهن طلاب بی تجربه به عنوان شهروندان درجه چندم و بی استعداد و محروم از قوه تحصیل و کارآمدی در طلبگی نقش می بندند. تا جایی که اگر یک طلبه بخواهد مسیری غیر از آن الگوی آرمانی (مسیر اجتهاد) را پی بگیرد، ابتدا دچار خودکم بینی و سپس دچار یاس و ناامیدی می شود و همان راه را نیز به درستی طی نخواهد کرد. حتی این ترس را نیز دارد که آنچه را انتخاب کرده بروز بدهد و با دیگران مطرح نماید.

غافل از اینکه افرادی که به حوزه آمده اند نه همگونی در استعداد دارند و نه در اهداف یکسان هستند و از همه مهمتر اینکه انتظارات جامعه از روحانیت فقط آن الگوی آرمانی نیست و مردم به همان شهروندان درجه چندم (بخوانید مبلغان و مشاوران و معلمان آموزش و پرورش و کارمندان در ادارات حوزوی و فرهنگی و …) بیشتر احتیاج دارند تا مجتهدانی که ارتباطی با کف جامعه ندارند و خود را وقف در تعلیم و تعلم علوم حوزوی نموده اند و کرسی تدریس و  جنباندن لحیه فتوا را به رسیدگی به امور حسبیه مردم ترجیح می دهند.

پس ما الگویی را در حوزه ها ترویج می کنیم که نیاز جامعه به افراد مبرز و کارکشته در آن در هر برهه ای از زمانه در حد انگشتان دو دست است و الگوهایی را تضعیف می کنیم که جامعه و مسلمانان به آن ها نیاز مبرم دارند تا بتوانیم بگوییم حوزه برای پاسخگویی به جامعه کارآمد و فعال است. لذا اولین راه حل برای تغییر وضعیت کنونی تغییر نگرش در مدیران و موثران در تربیت طلاب و سپس تکثیرو ترویج الگوهای استاندارد برای تبیین افق های پیش روی طلاب است.

تکثیر الگوی طلبگی




#یادداشت_روز_دوم
#در_باب_طلبگی

#ویترین_حوزه

جرقه طلبه شدن بسیاری از ما طلبه ها با دیدن افراد موفق و سرشناسی که لباس روحانیت به تن داشته اند زده شده است. ریشه علاقمندی بسیاری از ما به طلبگی احتمالا برمی گردد به خاطره خوشی که از تاثیر مثبت روحانیون بزرگ و مشهور در ذهن ما نقش بسته است. الگوپذیری در ذهن ما به صورت ناخودآگاه ایجاد می شود. شکی نیست که وقتی یک نوجوان مومن مذهبی، طلبه ای مانند سید حسن نصرالله ادام الله بقائه را می بیند، یا پای منبرهای آتشین و تاثیر گذار آقای پناهیان می نشیند و تاثیر می پذیرد خواه ناخواه علاقمند می شود که مانند آنها باشد.

اما سوالی که مطرح است این است که انتخاب این مسیر برای رسیدن به الگوی ذهنی چقدر تاثیر گذار است. به عبارت دیگر نقش حوزه علمیه برای تربیت و عرضه روحانیون سرشناس به جامعه چند درصد بوده است. شاید نتوان به این پرسش پاسخ دقیق و روشنی داد، اما اگر از خود آن ها بپرسیم خواهند گفت که برنامه آموزشی حوزه طبیعتا لازم است اما قطعا کافی نیست.

به نظر نگارنده، این مساله باید برای نوجوانان و جوانان علاقمند ورود به حوزه باید تبیین شود که صرفا با ورود به این مسیر و تحصیل دروس طلبگی به آنچه در ذهن دارند نخواهند رسید و نباید از برنامه آموزشی حوزه انتظار رسیدن به اهداف خود راداشته باشند. گرچه این به معنی بی برنامه بودن و نقص دروس طلبگی نیست. بلکه ما معتقدیم برنامه فعلی با اهداف آموزشی ترسیم شده کاملا تطابق دارد. اما اشکال در عدم تطابق اهداف آموزشی با نیاز جامعه از روحانیت است.

مشاهده یادداشت اول: جنس طلبگی یا فصل طلبگی




جنس طلبگی یا فصل طلبگی

#یادداشت_روز_اول
#در_باب_طلبگی

#جنس_طلبگی_یا_فصل_طلبگی

 

امروز همه از یک انتخاب خوب و آگاهانه خوشحالیم و پنجره های امید به روی ما گشوده شده و ذهن ما تمایل به مثبت اندیشی درباره آینده دارد. امروز جناب آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور چهارسال آینده ایران اسلامی معرفی شده است و این انتخاب توسط مردم دارای پیامی روشن برای ما طلبه هاست.

اشتراک ما طلاب با ایشان در جنس طلبگی، این پیام را منتقل میکند که چنانچه فصل های متمایز ایشان را در خود ایجاد کنیم، نه تنها جامعه از ما طلاب روگردان نمی شود بلکه چنین اقبال بی نظیری را نیز فراهم می کند. به نظر نگارنده، مهمترین فصل ایشان که به فضل ایشان نیز افزوده تلاش خستگی ناپذیر ایشان برای خدمت به جامعه است. کار و کار و کار. آنچه امروزه آفت بزرگ طلبگی است عدم پذیرش مسئولیت وعدم درک لزوم پاسخگویی به نیازهای جامعه است. شاید به این دلیل که کسی از ما طلاب هر روز بازخواست نمی کند که چه می کنیم و چه فایده ای برای دنیا داشته ایم، ما هم دلیلی برای کار و تلاش و پاسخگویی نمی بینیم.

اما باید دانست که مهمترین تعهدی که ما آن را پذیرفته ایم سربازی حضرت ولی عصر (عج) بوده است و کسی که ما را برای تلاش روزانه بازخواست خواهد کرد، وجدان بیعار ما و چشمان بیدار فرمانده است. بکوشیم همچون آقای رئیسی فصل های خوبی در این جنس طلبگی ایجاد کنیم تا ما نیز نگاه پر مهر فرمانده و مقبولیت جامعه را تحصیل کنیم.