گام سوم: داستان تولد حوزه علمیه
برای اینکه بدانید با ورود به حوزه در چه مسیری قدم گذاشته اید، لازم است این داستان را بخوانید.
از آنجا که هدف خلقت انسان رسیدن به کمال است و این هدف به خودی خود محقق نمی شود و از طرفی هم دشمن قسم خورده ی ما یعنی شیطان همیشه در تلاش است تا انسان را از هدف اصلی دور سازد، خداوند مهربان اراده کرد تا افرادی که از تمایلات نفسانی بدور هستند را انتخاب کند و بوسیله آن ها مردم را به سوی خدا دعوت کرده و راهنمای زندگی انسان ها باشند.
به این دلیل خداوند پیامبرانی را مبعوث کرد که در طول قرن های بسیار، هماره در تلاش بودند تا این وظیفه خطیر الهی که برعهده ایشان بود را به نحو احسن به سر انجام برسانند و نسل به نسل این پرچم را به پیامبر بعدی می دادند. تا اینکه صلاح خداوند بر این شد که پیامبر خاتم و آخرین ایشان یعنی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مبعوث شود و رسالت خود را به گوش جهانیان برساند.
اما این پایان راه نبود و چون انسان ها همیشه در زندگی خود نیازمند راهنمایی هستند، با لطف بی دریغ خداوند، امامان دوازده گانه شیعه با امامت اولین فرد از این خاندان یعنی حضرت امیرالمومنین علیه السلام در غدیر خم اتفاق افتاد. در این میان دشمن نیز بیکار نبوده و برای مبارزه با این هدف بزرگ، راه های زیادی را پیش روی خود قرار داده بود. از جمله این راه ها دست بردن به شمشیر و به شهادت رسانیدن ائمه شیعه بود. اما قدرت خداوند بالاتر از هر قدرتی است و با حکمت الهی صلاح بر این شد که آخرین امام شیعیان یعنی حضرت مهدی عج از نظر ها غایب شود تا هم از گزند دشمنان در امان بوده و هم آمادگی مردم برای تحقق دین الهی در جامعه بشری مهیا گردد.
اما در طول غیبت امام عصر افرادی باید باشند که بشریت به بیراهه نروند و احکام و دستورات زندگی خود را به صورت صحیح دریافت کنند. این وظیفه سنگین بر عهده کسانی قرار گرفت که با کسب دانش لازم، بتوانند دستورات لازم و البته صحیح را از روایات و احادیث ائمه و همچنین قرآن دریافت و استخراج کنند و به سمع و نظر مردم برسانند. البته این وظیفه تنها ذره ای از وظائف علما است که بر عهده آنان است. علاوه بر آن اخلاق مداری، همراهی با مردم در طول زندگی و همانند امام پدری مهربان برای مردم بودن از دیگر وظائف آنهاست. البته با توجه به نیاز های شدید مردم و تکامل روز افزون عقل و علم و تمدن بشر بایستی دانشمندان دینی نیز توانایی پاسخ به این نیاز ها را داشته باشند. لذا از همان اوایل غیبت امام زمان، حوزه های علمیه تاسیس شدند و علمای صدر اسلام، شاگردانی را برای ادامه این راه تربیت کردند.
این آموزش و تربیت شاگرد نسل بعد از نسل اتفاق افتاد تا این سیر ادامه یابد و به زمان ما و نوبت ما برسد که با قدرت در این راه قدم بگذاریم و مسیری را ادامه دهیم که پیامبر اسلام (ص) در آن گام نهاده است. امامان ما آن را ادامه داده اند و در حفظ این راه بسیار رنج و سختی دیده اند و اکنون ادامه راه را به ما سپرده اند و از ما خواسته اند تا مانند ایشان تمام همت خود را تا پای جان برای حفظ دین به خرج دهیم. ناگفته پیداست که قدم گذاشتن در مسیر طلبگی هم لذت آفرین است و هم پیچیده و دشوار. از این رو که در جاده ای قدم می گذاریم که رهروان پیشین آن، عزیزترین افراد عالم بوده اند و مراد ما محسوب می شوند، لذتی بالاتر از آن را نمی توان تصور کرد. اما از سوی دیگر، توان لازم برای پیمودن این راه و فاصله بسیار دوری است که ما با پویندگان گذشته این راه داریم، رنج و مرارت بسیار می طلبد تا به آن برسیم.
با این وجود اگر طالب چشیدن شیرینی پیمودن این مسیر و دریافت لذت اتصال به منشا هستی و ذات اقدس الهی هستی و دوست داری طعم وصال به اهل بیت را در کام خود حس کنی، و نسبت سربازی امام عصر(عج) را در خود ایجاد کنی، باید سختی ها، دشواری ها، رنج ها و نقشه راه پیمایش این مسیر را بشناسی و آگاهانه در این مسیر قدم بگذاری. زیرا که شناخت پیچ و خم مسیر طلبگی استقامت تو را بالا خواهد برد و تو را به هدف نزدیک خواهد کرد.
پاسخها