1

روزنامه شهر آرا

شهرآرا آنلاین – حامد سرادار| هر جامعه‌ای به بخش‌های مختلفی تقسیم می‌شود که هر یک نیازهای خاص خود را دارد و باید به آن‌ها پاسخ داده شود. یکی از مهم‌ترین کارهایی که کارآفرینان انجام می‌دهند، شناسایی نیازها و پاسخ‌گویی به همین نیازهاست. حوزویان، از بخش‌های ویژه جامعه ما هستند که به‌دلیل فراوانی جمعیتشان، نیازهای مختلفی دارند و به این نیازها، یا هنوز پاسخی داده نشده است یا به‌صورت سنتی برطرف می‌شوند. ازسویی برای رفع نیازهای این گروه، ازطریق روش‌های جدید و خلاقانه، شرایط مهیاست. در‌این‌راستا حجت‌الاسلام سید‌حمید فتاحی‌معصوم، بنیان‌گذار استارت‌آپ «مسیرطلبه» با شناسایی یک نیاز اساسی حوزویان و پاسخ‌گویی به آن در‌زمینه مهارت‌های شغلی که در جامعه دانش‌آموزی و دانشگاهی کشور هم کاملا مشهود است، توانسته گامی مؤثر در ایجاد فرهنگ کار و کارآفرینی در‌میان طلاب خراسان بر‌دارد. او یک دهه‌شصتی است که در‌کنار گذراندن تحصیلات تکمیلی دانشگاهی، در سطح۴ حوزه درس می‌خواند. با او به گفت‌وگو نشستیم تا داستان کارآفرینی‌اش و راه‌اندازی استارت‌آپ «مسیرطلبه» را از زبان خودش بشنویم.

مسیر کارآفرینی را از کجا آغاز کردید؟

از سال‌۱۳۸۰ وارد حوزه و سال‌۹۱ پس‌از پایان سطح‌۳ حوزه، وارد فضای کارهای استارت‌آپی شدم. در اولین قدم جدی، همراه با دونفر از دوستانم ضمن شرکت در یک رویداد ایده‌پردازی موفق شدیم به مرکز رشد فناوری فرهنگی و زیارت وارد شویم. در آنجا استارت‌آپی با ایده ارائه اطلاعات حرم و مناطق گردشگری مشهد در‌قالب یک نقشه چاپی و بر‌اساس کدهای QRCOde برای زائران و گردشگران ارائه کردیم؛ به‌این‌ترتیب گردشگران با نصب نرم‌افزار ما روی گوشی همراه خود و اسکن بارکدها، به اطلاعات تمام مناطق گردشگری مشهد دسترسی پیدا می‌کردند. در راه‌اندازی این استارت‌آپ، سختی‌های بسیاری تحمل کردیم؛ به‌طوری‌که خیلی اوقات به نان شبمان محتاج می‌شدیم. تا قبل از این، بیشتر در فضای طلبگی فعالیت می‌کردم و تجربه‌ای در‌زمینه استارت‌آپ نداشتم و همین موضوع باعث شد آن کسب‌و‌کار موفق نباشد. در‌واقع به‌دلیل بی‌تجربگی، موضوع درآمدزایی پروژه را که گرفتن تبلیغات از اماکن مختلف بود، به فردی با‌تجربه سپردیم، اما متأسفانه آن فرد، برای کسب‌و‌کار ما چندان دلسوز نبود و درنتیجه، این استارت‌آپ با شکست روبه‌رو شد.

چرا پس از شکست باز هم به‌دنبال کار استارت‌آپ رفتید؟

چون دغدغه‌های طلبگی داشتم و می‌خواستم تجربه کسب‌وکار خود را وارد حوزه کنم. طلبه‌های دیگری هم هستند که علاقه دارند به دنیای کسب‌وکار در زمینه‌های مرتبط با تخصص خودشان وارد شوند. آن‌ها می‌توانند نیازهای جامعه در حوزه خود را کشف کنند و به خودکفایی برسند. ما همیشه برای کار فرهنگی منتظر بودجه هستیم، اما این روش غلطی است. عقیده دارم اقتصاد فرهنگ می‌تواند پویا باشد، به‌شرطی که نیاز را درست تشخیص دهیم و راه‌حل مناسبی برای آن داشته باشیم. جامعه اسلامی ما نیازهای فرهنگی بسیاری دارد و اگر راه‌حل آن‌ها را به‌درستی پیدا کنیم، می‌توان علاوه‌بر برطرف‌‌کردن نیازهای فرهنگی جامعه، از این مسیر به درآمدزایی هم رسید. ما در قدم بعدی، به‌سراغ نیازهای موجود در حوزه‌های علمیه رفتیم و استارت‌آپ «مسیر طلبه» را راه‌اندازی کردیم.

استارت‌آپ مسیر طلبه چه کاری انجام می‌دهد؟

برای توضیح این استارت‌آپ باید بدانید که ما در حوزه علمیه، ۴سطح آموزشی داریم. طلبه‌ها پس‌از اتمام سطح یک، که مقدمات نام دارد، برای ورود به سطح۲ به هدایت تحصیلی و انتخاب رشته نیاز دارند. اما چون پروسه تحصیل در حوزه طولانی است، طلبه‌ها در این مرحله بسیار سردرگم می‌شوند. ما با دیدن این سردرگمی، کارگاه‌هایی برگزار و محتواهای مجازی ایجاد کردیم که طلبه با کمک آن‌ها و آزمون‌های تیپ‌شناسی، بتواند با استعدادهای خود و همچنین نیازهای موجود در سطح جامعه آشنا شود و باتوجه‌به این موارد، رشته مناسب‌تری برای آینده خود انتخاب کند. از این طرح استقبال خوبی شد و همین مسئله باعث شد ما به فکر پوشش‌دادن دیگر نیازهای طلاب بیفتیم. در گام بعدی، نیازهای طلاب درزمینه اشتغال را هدف قرار دادیم؛ چون قرار نیست همه طلبه‌ها مجتهد شوند و هر فرد استعدادهای مختلفی دارد. دراین‌راستا در وب‌سایت مسیرطلبه، سامانه‌ای جدید با نام «مهارت‌آموزی طلاب» راه‌اندازی کردیم و با‌توجه‌به اطلاعاتی که از استعدادهای هر طلبه داریم، مهارت‌های متناسب با او را پیشنهاد می‌کنیم. در‌کنار سامانه مهارت‌آموزی، سامانه دیگری به نام «بارش» ایجاد کردیم که در آن فرصت‌های شغلی طلاب را در ارگان‌ها، مساجد، حاشیه شهر و‌… رصد می‌کنیم و برای طلبه‌هایی که استعداد فعالیت در کار موردنظر را دارند، فراخوان می‌فرستیم و به آن‌ها آموزش‌های لازم متناسب‌با آن مشاغل را به‌صورت مجازی و حضوری ارائه می‌کنیم.

استقبال از سامانه شما به چه صورت است؟

تاکنون حدود ۲۰۰۰‌طلبه در سایت ما ثبت‌نام کرده‌اند. در ایام خاصی که برنامه‌های ویژه‌ای داریم، روزانه تا ۱۵‌هزار نفر هم از سایتمان بازدید می‌کنند، ولی در شرایط عادی، روزانه حدود ۱۰۰۰‌نفر از سایت بازدید می‌کنند. از سوی دیگر ۶‌درس‌نامه تألیف و ۲۰۰‌کارگاه آموزشی حضوری برگزار کرده‌ایم. در‌این‌میان و از‌طریق سامانه ما ۱۰۰‌طلبه در کانون‌های فرهنگی حاشیه شهر و ۴۷‌طلبه به‌منظور تدریس در مدارس آموزش‌و‌پرورش مشغول به کار شده‌اند و با اعزام افراد به باشگاه‌های ورزشی ۱۲۰‌فرصت شغلی ایجاد شده است.

استارت‌آپ مسیر طلبه را چه زمانی و با چه تعداد نیرو شروع کردید؟

از یک‌سال‌و‌نیم پیش و با همکاری شتاب‌دهنده فردوسی، سامانه ما آغاز به‌کار کرد. هم‌اکنون ۵همکار طلبه داریم؛ یک نفر متخصص فناوری اطلاعات، یک‌نفر مدیر سایت، یک نفر مدیر تولید محتواست؛ همچنین یک نفر در حوزه اداری مالی و یک نفر به‌عنوان نیروی روابط عمومی مشغول به کار‌ند.

کار را با چه میزان سرمایه اولیه شروع کردید؟

کار را بدون سرمایه اولیه شروع کردیم؛ البته در این مسیر، شتاب‌دهنده فردوسی، به میزانی سرمایه‌گذاری کرد و بخشی از سهام استارت‌آپ ما را در‌اختیار گرفت. پس از آن هم مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان وسط آمد و هزینه‌های کارگاه‌های ما و نیروی انسانی و تولید محصولمان را به ما داد. در ابتدا محصولات ما را خود طلبه‌ها هم نمی‌شناختند، اما مرکز مدیریت تشخیص داد که محتوای مناسبی است و از ما حمایت کرد. از سوی دیگر باتوجه‌به اینکه نیروی انسانی ما ارزان است، هزینه‌هایمان کاهش یافته و این شرایط برای ما گردش مالی خوبی ایجاد کرده است. البته ما نیاز به سرمایه‌گذار داریم، اما قصد داریم زمانی سرمایه‌گذار را وارد کنیم که به سود خوبی رسیده باشیم تا سرمایه‌گذار با اطمینان بیشتری به سمت کار بیاید.

مخاطب هدف شما چه کسانی هستند و روش درآمدزایی‌تان چگونه است؟

جامعه مشتری ۲۰‌هزار‌نفری در خراسان و ۱۵۰‌هزار نفری در کل کشور داریم. این عدد را اگر ضرب‌در خانواده‌های آن‌ها کنیم، جامعه بزرگی را تشکیل می‌دهد. ۱۲۰‌مدرسه علمیه در خراسان داریم که ۸۰‌تای آن‌ها مخصوص برادران است. همه این ۸۰‌مدرسه مشتری‌های ما هستند و تا الان ‌۳بار برای برگزاری کارگاه‌هایمان به این مدارس رفته‌ایم.

روش درآمدزایی ما به‌صورت کسب درآمد از گرفتن حق عضویت در وب‌سایت خواهد بود که فعلا اجرایی نشده است و تاکنون از‌طریق برگزاری دوره‌های حضوری کسب درآمد کرده‌ایم. یک روش درآمدزایی دیگر ما، مشاوره‌های تخصصی درباره انتخاب رشته و موارد مشابه است که ازطریق آن، سال گذشته توانستیم ۵۰‌میلیون تومان سود خالص داشته باشیم که عدد بزرگی برای ما طلبه‌هاست.

برنامه شما برای آینده استارت‌آپ مسیرطلبه چیست؟

قصد توسعه میدانی و محتوایی برنامه‌هایمان را داریم و درتلاشیم دوره‌های آموزشی‌مان را به‌صورت مجازی و آنلاین برگزار کنیم تا کار در تمام کشور گسترده شود. البته فعلا قصد داریم توسعه کار را به‌سمت حوزه‌های علمیه شهرهای قم، تهران و اصفهان ببریم و محتواهای تولیدی‌مان بیشتر در‌زمینه اشتغال و مهارت‌های اشتغال طلاب باشد.

در مسیر راه‌اندازی استارت‌آپ مسیرطلبه، با مشکلات و موانع هم روبه‌رو شدید؟

اسم‌بردن از کار و اشتغال و کارآفرینی در حوزه ممنوع بود و همین نبود فرهنگ کار استارت‌آپی در‌میان مخاطبانمان، که طلبه‌ها بودند، ما را بسیار اذیت کرد. طلبه‌ها با اینکه به خدمات ما نیاز داشتند، حاضر نبودند از روش‌های جدید برای برطرف‌کردن مشکلات و نیازهای خود استفاده کنند. همیشه این نکته را گفته‌ام که در مدارس علمیه ما آموزش‌پذیری از غیر نداریم. فکر می‌کنیم همه آنچه باید یاد بگیریم همین‌هایی است که در حوزه ارائه می‌شود. در حوزه بال علم را داریم، اما متأسفانه بال مهارت را در حوزه آموزش نمی‌دهند و اصلا سرفصلی برای آن وجود ندارد. این مشکل البته در دانشگاه‌های ما هم وجود دارد و دانشجویان مهارت کافی ندارند. ما به قصد حل این معضل جلو آمدیم و خوشبختانه این مسئله کم‌کم دارد بین طلبه‌ها جا می‌افتد.

مشکل دوم ما هم این است که برای تولید محتوا سرمایه و استودیو لازم داریم؛ همچنین به نیروی متخصص حوزوی دارای دانش غیر‌حوزوی نیاز داریم که هم بتواند مورد پذیرش جامعه مخاطبان ما باشد و هم حرفی بزند که در حوزه نیست؛ مثلا مدیریت و مهارت حل مسئله و‌… را آموزش دهد.

چقدر در هدف خود یعنی ایجاد فرهنگ کارآفرینی در حوزه موفق بوده‌اید؟

بعد‌از تجربه نسبتا موفقی که در استارت‌آپ مسیر طلبه داشتیم، تلاش کردیم در این زمینه برای دیگر طلبه‌ها الگوسازی کنیم تا دیگر نیازهایشان را شناسایی کنند و برای حل آن تیم‌ بسازند و در‌ازای خدمات خود درآمد کسب کنند. زندگی‌ بیش‌از ۹۵‌درصد طلبه‌ها با سختی می‌گذرد، لذا کارهای پاره‌وقت انجام می‌دهند. ما تلاش کردیم بستری فراهم کنیم که طلبه‌ها ازطریق آن بتوانند در‌زمینه تخصص‌های خود کسب‌وکار راه‌اندازی کنند. این طرح را به معاون طرح و برنامه حوزه، آقای دکتر ظهیری، ارائه کردیم که ایشان پسندیدند. قرار بر این شد که این بستر را با ایجاد مرکزی به نام مرکز نوآوری و شکوفایی در حوزه فراهم کنیم. درواقع این مرکز، شتاب‌دهنده‌ای در حوزه است که حدود یک‌سال از راه‌اندازی آن می‌گذرد. ساختمانی در‌اختیار ما برای آن قرار دادند و کم‌کم تلاش کردیم طلبه‌ها را با فرهنگ کار استارت‌آپی و مفاهیم مربوط‌به آن آشنا کنیم. با تفهیم ضرورت کارآفرینی، توانستیم ۶تیم را شناسایی کنیم و مطابق الگوهای موجود در شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد به آن‌ها آموزش‌های کارآفرینی بدهیم و هم‌اکنون ۳تیم به خروجی رسیده‌اند. تیم اول حوزه شاپ (shop) است که فضایی مانند دیجی‌کالا دارد و در آن محصولات تولیدشده توسط طلاب و خانواده‌هایشان به فروش می‌رسد. تیم بعدی، طلبه‌شاپ (talabeshop) است که فضایی مانند نرم‌افزار دیوار دارد و برای نیازمندی‌های طلاب ایجاد شده است؛ مثلا طلاب اجناس و کتاب‌ها و لباس‌های دست‌دوم خود را برای فروش در این سامانه می‌گذارند. سومین تیم هم استارت‌آپ کتاب گویاست که محور اصلی آن بر‌اساس همان استارت‌آپ اولیه خودمان یعنی نقشه گویا بنا شده است.

توصیه شما برای افرادی که به کارآفرینی علاقه‌ دارند، چیست؟

طلابی که علاقه‌مند به کارآفرینی در حوزه هستند، می‌توانند هر استارت‌آپ موفقی را که در خارج از حوزه وجود دارد، برای حوزویان شبیه‌سازی کنند.

کار استارت‌آپ مسیر طلبه، مشابه استارت‌آپ «متمم» در خارج از حوزه است. یا دیجی‌کالای بیرون از حوزه، در اینجا تبدیل به «حوزه شاپ» شده است. این نکته مهمی است که ما جامعه‌هدف مشخصی داریم که دوست دارند خصوصی به آن‌ها خدمات ارائه شود. در پایان هم باید گفت در دین ما تلاش و کار‌کردن از اهمیت بسزایی برخوردار است. موفقیت، تنها با تلاش و کار‌کردن و عاشقانه زحمت‌کشیدن به‌دست می‌آید. البته استارت‌آپی کار‌کردن نیاز به انسان‌های ویژه‌ای دارد و باید به استارت‌آپ خود مثل بچه رسیدگی کنیم تا رشد کند.

برای مشاهده سایر اخبار مسیرطلبه کلیک کنید




مهارت گفتگو و حل مسئله

با سلام و درود. با ما همراه باشید با قسمت جدید از مقالات انسان شایسته. در قسمت های قبلی به بیان چهار ویژگی از حوزه نگرش انسان پرداختیم و ویژگی ها و صفاتی را که یک انسان برای شایسته شدن بایستی داشته باشد را بیان کردیم.

در این قسمت و چند قسمت آینده, ویژگی های انسان شایسته در حوزه روابط را بررسی می کنیم.

انسان در طول زندگی و در طول روز درگیر روابط مختلف و متنوعی هست و می توان گفت تمامی افراد دنیا در هر شغل و منصبی درگیر یک سری روابط هستند. حال این روابط باید مدیریت شود و باید یاد گرفت که چگونه در روابط برخورد نمود که انسان شایسته و موفقی باشیم؟

اولین خصوصیت در حوزه روابط و پنجمین ویژگی انسان شایسته مهارت گفتگو و حل مساله است. البته منظور ما در اینجا حل مساله وگفتگویی که رایج است و مهارتش را در مراکز مختلفی آموزش می دهند، نیست. بلکه مراد این است که انسان شایسته کسی است که در گفتگو ها نگاه و دید اصلی اش به حل مساله باشد.

اکثر گفتگو های ما در روابط روزانه مان به این مدل است که می خواهیم از حرف و ایده خودمان دفاع کنیم و طرف مقابلمان را توجیه کنیم که اشتباه می کند. رویکردی که اکثر انسان ها در گفتگو های در پوزیشن و حالت برابر دارند به این صورت است که به دنبال اثبات سخن خودشان هستند و البته این رویکرد رویکردی بازنده است. بجای اینکه چنین رویکردی داشته باشیم بیایید و تعریف خود را از از گفتگو تغییر بدهیم.

گفتگو یعنی فرصتی که می توانید بشنوید طرف مقابلتان چه صحبتی با شما دارد و چه می گوید؟! شما در گفتگو باید شنونده افکار و احساسات طرف مقابل باشید و تلاش کنید که  افکار و احساسات طرف مقابل را کشف کنید. البته این کشف افکار، از منظر فضولی و جستجو گری در افراد نیست. بلکه بخاطر دلیل دیگری است که جلوتر خواهیم گفت. در فرایند یک گفتگوی عادی باید در تلاش باشید دنیای ذهنی طرف مقابل خود را بشنوید و تشویقش کنید به حرف زدن و بدون سو گیری ذهنی و قضاوت قبلی به حرف هایش گوش کنید و سپس در این گفتگو دو گزینه و پارامتر را چک کنید:

ابتدا میزان آمادگی فرد را برای شروع یک گفتگو بسنجید. فردی که می گوید منعطف است و آمادگی حرف زدن با شما را داشته و مدعی  است با کمک شما می تواند به امور خودش سامان دهد. بزارید واضح تر مطلب را بگویم. دیده اید تا بحال افرادی را که وقتی می خواهند صحبت بکنند فقط در حال سوال پرسیدن و کسب اطلاعات و یاد گرفتن چیز های مختلف هستند؟ وقتی با دکتر صحبت می کند درباره مسائل پزشکی می پرسد وقتی با کاسب صحبت می کند درباره روش کسب و کار، با تعمیرکار درباره خرابی موتور ماشین و …. . اینگونه افراد همان هایی هستند که باید دنبالشان باشید و با آنها گفتگو را آغاز کنید. چرا که باعث رشد و موفقیت شما می شوند.

در مرحله دوم باید بسنجید که طرف مقابلتان در گفتگو چه نگرشی دارد؟ آیا به دنبال حل مساله است یا اینکه می خواهد حرف خودش را به اثبات برساند؟

در حالت دوم، آن فرد، شخصی نیست که بخواهید روی آن حساب کرده و به او اعتماد کنید. پس همیشه دو نکته را در گفتگو ها در نظر بگیرید. هم برای خودتان و هم برای طرف مقابل: یک آمادگی و گشودگی برای یک گفتگو و دوم گفتگو راهی برای حل مساله.

در این صورت است که شما در روابطتان فردی شایسته خواهید بود که در نتیجه موفقیت برای شما دست یافتنی تر و نزدیک تر می شود.

موفق و پیروز باشید و با ما همراه باشید با قسمت بعدی از مقالات انسان شایسته.

[supsystic-tables id=8]

برای مشاهده سایر تکنیک ها کلیک بفر مایید




انسان شایستهشایسته شکست

با سلام و درود. همراه ما باشید با قسمت جدید از سری مقالات انسان شایسته!!

همانطور که مطالعه کرده اید در قسمت های قبلی به بررسی سه ویژگی از صفات انسان شایسته در حوزه نگرش پرداختیم و در این قسمت از صفت چهارم و آخر، از سری صفات انسان شایسته در حوزه نگرش صحبت خواهیم کرد و در قسمت های بعدی به بررسی ویژگی های انسان شایسته در حوزه های دیگری از شخصیت انسان می پردازیم.

چهارمین ویژگی از ویژگی های انسان شایسته استقبال از موانع و شکست ها است. انسان شایسته نسبت به شکست و موانع آغوش باز دارد و از اینکه در شرایطی که امکان شکست در آن هست قرار بگیرد هراس و واهمه ای ندارد. او از تجربه های جدید فرار نمی کند و شکست را بعنوان مسیر طبیعی در رشد خود می بیند. همه قبول داریم که در مسیر طبیعی زندگی و کار و تحصیل شکست هایی رخ می دهد؛ کسب نکردن نمره قبولی، ازدواج نا موفق، انصراف از شغلی که دارید و . . .. اما آنچه مهم است این است که چگونه از این شکست ها عبور کرده و مسیر طبیعی زندگی مان را ادامه دهیم؟

اگر فردی باشید که از تجربه های جدید فراری نیستید و از آنها استقبال می کنید، این خصوصیت که شما، سراغ آزمون ها و تجربه های مختلف بروید، باعث چند اتفاق در شما می گردد:

اول اینکه این رفتار شما باعث می شود تبهر، تسلط و چیرگی شما ارتقا پیدا کند و باعث تسلط فوق العاده شما در کارتان می گردد. برعکس فردی که از بیم شکست ها سراغ کارهای جدید نمی رود، آن آبدیدگی لازم را پیدا نخواهد کرد و از عهده انجام کارها بر نمی آید و به قول معروف دست راست و چپش را نمی شناسد. درست مثل کودکی که برای بار اول فعالیتی را بالاجبار تجربه می کند و به شدت از آن ترس داشته و نمی تواند از پس آن بر بیاید.

دومین اتفاق این است که شما در این مدت زمان، دارای تسلط کافی بوده و توانایی گذر از موانع را پیدا کرده اید. فردی که شکست را تجربه کرده است و بارها با آن دست و پنجه نرم کرده است دیگر می داند که در شکست های بعدی چگونه عمل کند و به چه نحو از پس آن برآید و از آن مانع عبور کند.

و سوم اینکه انسان شایسته با این مدل تفکر و عملکرد، به مرور زمان این توانایی را پیدا می کند که نتایج دلخواه خودش را خلق کند، واقع بین شده و می داند که در چه زمان و مکانی چه عملکردی را داشته باشد و در نتیجه احتمال شکست به حداقل می رسد. مانند تصادف در رانندگی که اگر فردی یکبار تجربه تصادف را داشته باشد، در دفعات بعدی هنگام رانندگی آن دلیلی که باعث صدمه دیدنش در صانحه قبلی شده بود را مد نظر دارد و با دقت بیشتری رانندگی می کند.

اما بالعکس انسان هایی که فاقد شایستگی هستند و انسان هایی که این طرز تفکر را نداشته باشند در مواقعه و مواجهه با شکست سه رویکرد دارند و به سه دسته تقسیم می شوند:

برخی از انسان ها در برابر شکست و مانع سریع تسلیم می شوند و کنار می کشند و دوباره سراغ آن کار نمی روند و از همان دقایق ابتدایی با شکست صلح کرده و خود را کنار می کشند.

دسته دوم افرادی هستند که شکست را نادیده می گیرند و نمی پذیرند که شکست خورده اند و آنقدر ادامه می دهند تا اینکه بیشتر در آن غوطه ور شده و بیشتر شکست می خورند. مثل فردی که در جلسه خاستگاری ملاک هایی را برای شریک عاطفی خود مد نظر داشته ولی طرف مقابلش با آن ها فرق دارد ولی ازدواج می کند و در همان ماه های ابتدایی به مشکل می خورند باز هم ادامه داده و بعد چند سال فرزند دار هم می شوند و این زندگی را سالها با اختلاف ادامه می دهند ولی قبول نمی کند که اشتباه کرده و شکست خورده و در انتها فرزند طلاق و ضرب و شتم و غیره که شکستی سنگین تر را به جان خود می خرد.

دسته سوم افرادی هستند که شکست آنها را زمین گیر می کند ولی طرز فکرش برای مواجهه با شکست آموزش دیده نیست. شروع می کند به گلایه کردن و شکایت کردن از بقیه و نمی پذیرد که برای این شکست باید به دنبال راه حل باشد و آن را حل کند. بجای این کار همه را مقصر شکستی که خودش خورده می داند و از آنها شکایت می کند. در کتاب زندگی نامه الکس فرگوسن، از زبان او نوشته است که تا اشتباهی رخ ندهد گلی در بازی رد و بدل نمی شود. همانطور که مربیان حرفه ای فوتبال بعد از شکست تنها خودشان را عامل شکست می دانند و به داور و بقیه عوامل اعتراضی ندارند، انسان شایسته نیز کسی است که شکست را بپذیرد و به دنبال راه حل برای آن باشد.

فردی می تواند به مرحله ای برسد و نتایج دلخواه خودش را خلق کند که بارها و بارها شکست را تجربه کرده باشد و راه های منتهی به شکست را بشناسد و برای اقدامات بعدی، خودش آن مسیر ها را انتخاب نکند.

نکته آخر اینکه در مواجهه با شکست ها صبور باشید و از آنها درس بگیرید. ان مع العسر یسرا قانونی است که شامل همه افراد می گردد.

[supsystic-tables id=8]

برای مشاهده سایر تکنیک ها کلیک بفر مایید




انسان شایسته

امکانات و منابع!!!

با قسمت جدید از سری مقالات انسان شایسته با ما همراه باشید. در قسمت های قبلی از دو ویژگی و صفت انسان شایسته در حوزه نگرش و ذهنیت صحبت کردیم . راهکارهای دستاورد گرایی و معنا گرایی را لیست کردیم. اگر برای بار اول است که این مقاله را می خوانید پیشنهاد می کنم حتما قسمت های قبلی را نیز مطالعه بفرمایید.

سومین ویژگی برای یک انسان شایسته

سومین ویژگی برای یک انسان شایسته در حوزه نگرش این است که انسان استفاده حداکثری از داشته ها و منابع را داشته باشد.

اصولا در دنیا انسانی را شایسته و موفق می نامند که یاد گرفته باشد از چیزهایی که فی الحال در اختیار اوست استفاده کامل و حداکثری داشته باشد.

بحث درباره اینکه آیا همه افراد منابع و امکانات یکسانی دارند یا خیر و اینکه فلانی امکاناتی را داشته که من ندارم و بالعکس، تکرار مکررات است چرا که حداقل طلاب با این مساله آشناییت دارند که اولا عدالت مساوات نیست و در ثانی همه افراد به یک اندازه منابع و امکانات دارند علاوه بر این باید گفت فرضا که امکاناتی فرازمینی در اختیار فردی قرار بگیرد که تا دیروز به نداشتن امکانات ناله می کرد و از آنچه داشت استفاده نمی کرد. چه ضمانتی دارد که این فرد از امروز فردی پرکار و پر تلاش و موفق باشد؟ فردی که تا قبل از این فقط اعتراض می کرد و از همان حداقل امکاناتی که داشت استفاده نکرده بود؟

این طرز نگاه کردن و نگرش است که متفاوت است. یک انسان شایسته می گوید چطور می توانم بیشترین استفاده را از این امکاناتی که در اختیار من است داشته باشم!! اما انسانی که شایسته نیست این امکانات را نمی بیند و خود را درگیر چیزهایی می کند که ندارد.

به طور کلی برای استفاده حداکثری از داشته ها و برای ایجاد این نگرش، سه قانون وجود دارد:

اول اینکه از داشته و امکانات فعلی خودتان نهایت استفاده را داشته باشید که در این باره به اندازه کافی صحبت شد.

دومین مطلب این است که به منابع آینده امید نبندیم. امید نبستن یعنی اینکه منابع آینده و آتی که در دست شما نیست را بیخیال شده و تمرکز خودتان را از آنچه در دسترستان نیست برداشته و روی داشته هایتان بگذارید و تلاش کنید از آنچه دارید کامل استفاده کنید.

سوم اینکه آن اقدامی را که الان می توانید انجام دهید را به بعدها که شرایط بهتر شود موکول نکنید. موکول نکردن یعنی اینکه شرط نگزارید برای اقداماتتان که اگر اینطور شود من این کار را می کنم، از شنبه شروع به مطالعه می کنم، بعد از اتمام کلاس هایم فلان کار را شروع می کنم، بعد از اتمام سطح یک  و این قبیل شرط گذاشتن که باعث می شود شایستگی شما از بین برود. مگر عمر آدمی چقدر است که لذت بردن و استفاده از منابع و زندگی را موکول می کنیم و به تاخیر می اندازیم. مگر نه این است که دنیا مزرعه ایست که برای آخرت بایستی در آن زراعت کرد؟ اگر کشاورزی در زمان کاشت بذر، تعلل کرده و بگوید که الان که تراکتور من خراب است پس باشد تا زمانی که درستش کنم، دیگر محصولی نخواهد داشت. کشاورز شایسته آن است که در زمان کار حتی با بیل و یا دست آن چه لازم است را انجام می دهد.

دیوید دیدا می گوید: هرلحظه که به انتظار می گذرد یک لحظه تلف شده است

پس از دست روی دست گذاشتن بپرهیزید و همین الان شروع کنید تا شایستگی شما به همه نمایان شود

و اما منابع و داشته ها که از آن صحبت کردیم یعنی چه؟ منابع یعنی هر امکاناتی که در اختیار ماست: زمان، انرژی، تجهیزات، عمر و همه آنچه روی میزتان قرار دارد. هر چه در اختیار دارید، بیشترین استفاده از آن را که ممکن هست را پیدا کنید و شروع کنید. انسان شایسته در مواجهه با هرچیزی می گوید چطور می توانم از این امکان، بهترین و بیشترین استفاده رو داشته باشم. برخی از ما در کودکی و زمان مدرسه وقتی مدادمان کوچک می شد آن را عوض کرده و دور می انداختیم در مقابل برخی بودند که تا لحظه آخر از این امکانی که مداد داشت استفاده می کردند. عمر و انرژی و امکانات و منابع ما همگی در اختیارمان است؛ شایستگی خودتان را نشان دهید. کاغذ و قلمی بردارید و همه آنچه را دارید لیست کرده و بنویسید چه استفاده ای می توانید از اینها داشته باشید!!

امکانات و منابع خودتان و طریقه استفاده از آنها را با ما به اشتراک گذاشته و تجربیات خود را برای دوستانتان بیان کنید

[supsystic-tables id=8]

برای مشاهده سایر تکنیک ها کلیک بفر مایید




در این مطلب راهنمای تست mbti به صورت تصویری آماده شده است. شما میتوانید تست mbti را از انتهای این مطلب دانلود نموده و با توجه به راهنمای زیر, این تست را انجام دهید

دانلود تست mbti




انسان شایسته

شکست، مقدمه پیروزی

همراه شما هستیم با قسمت دوم از سری مقالات انسان شایسته

در قسمت قبلی درباره صفت اول در حوزه نگرش انسان شایسته صحبت کرده و راهکارهای دستاوردگرایی را مرور کردیم.

در این قسمت به بررسی صفت دوم برای انسان شایسته شدن می پردازیم. دومین صفت در حوزه نگرش و ذهنیت که یک فرد برای موفق شدن باید آن را در خود پرورش دهد معناگرایی است.

معنا گرایی یعنی معنا دادن به رنج و درد هایی که عارضمان می شود. انسان شایسته، دردها و شکست هایی که برایش اتفاق می افتد را تحلیل می کند، می نشیند و شکستش را تحلیل و بررسی می کند و در مقابل فردی که شایسته نیست در این شکست باقی مانده و در درد خودش می ماند و عذاب می کشد.

یک انسان شایسته در تحلیل شکست فرایندی سه مرحله ای را طی می کند

در مرحله اول باید به دنبال منشا درد رفت. باید دید منشا و سرچشمه درد کجا بوده؟ از خودتان بپرسید چرا این اتفاق افتاد؟ چه شد که منجر به شکست شدم؟ سهم من از این شکست چقدر بوده؟سهم عوامل بیرونی چقدر بوده است؟

باید موارد شکست را تفکیک کرده و منشا شکست و درد را بشناسیم. باید دلیل هایی که دست خودمان بوده با دلائل بیرونی را تفکیک کرده تا منشا و دلیل اصلی شکست را بفهمیم.

مرحله دوم برای تحلیل شکست این است که بعد از شناخت منشا درد سوال دوم را از خودمان بپرسیم که آیا می شد از این درد و شکست جلوگیری کنیم یا نه؟ اگر می شد چگونه بود؟ باید بنشینیم و راه حل هایی که میشد از شکست جلوگیری کنیم را بررسی کرده و یادداشت کنیم.

در مرحله سوم باید به این سوال پاسخ بدهیم که چکار کنیم که در آینده دوباره دچار این درد نشویم؟ مشکلی که میان طلاب وجود دارد این است که طلاب تحلیل گرهای بسیار خبره و خوبی هستند. اما تحلیل در گذشته نه در آینده!!! همه ما می گوییم اگر فلان اتفاق می افتاد شکست نمی خوردم!!

اما تحلیل آینده را نمی کنیم. باید بگوییم چه کنم که در آینده دوباره این اتفاق نیافتد و دوباره شکست نخورم. در موارد مشابه این اتفاق در آینده چطور برخورد کنم؟

حال شاید سوال باشد که این مراحل چه نتایجی را در بر خواهد داشت؟

این تحلیل و معنا گرایی در شکست سه تا نتیجه دارد:

  • احتمال تکرار اتفاق و شکست در آینده کمتر می شود.
  • این گونه تحلیل باعث می شود واکنش ما به آن اتفاق و مشابه آن آگاهانه تر شده و مجهزتر و قوی تر به سراغ اتفاقات آینده قدم بر می داریم
  • انسانی با کاریزمای بالا می شوید و تبدیل به فردی شده که در برابر مشکلات و موانع، قوی و نیرومند باشید. به قول نیچه هرچیزی که من را نکشد قوی ترم می کند.

امیدوارم با معنا بخشیدن به درد ها و شکست هایتان تبدیل به فردی قوی شده و با مشکلات بجنگید و انسان شایسته ای باشید.

[supsystic-tables id=8]

برای مشاهده سایر تکنیک ها کلیک بفر مایید




طلاب و شهریه های نجومیآیا پرداخت شهریه کار درستی است؟

بعضی وقت ها روایاتی می بینیم که ائمه مشغول کشاورزی هستند، یا مثلا امام علی علیه السلام چندین چاه و قنات را حفر کردند، بعد با خودمان فکر می کنیم پس ما طلبه ها هم باید برویم سراغ کشاورزی و یا هر شغل دیگری، تازه به خودمان هم می گوییم، کار که عار نیست.

اما شاید این جمله که کار، عار نیست، برای کسانی باشد که شهریه دریافت نمی کنند یا به عبارت دیگر ما طلاب که داریم از خمس مردم و سهم امام زمان استفاده می کنیم پس نسبت به امام زمان و مردم مسئول هستیم باید در راه امام زمان خدمت کنیم و این عمری که در راه تحصیل گذاشته ایم را جواب بدهیم و باید در قبال مردم هم، ارائه خدمت داشته باشیم. پس نمی شود بگوییم طلبه باید دست به هر کاری بزند چون مسافرکشی کردن و پیک موتوری شدن هم از دست یک جوان ۲۰ ساله بی سواد برمی آید ولی مردم را به راه راست هدایت کردن فقط از یک طلبه باسواد و خوش فکر برمی آید.

حتی طلبه ای که برق کشی بلد هست نباید دنبال برق کشی برود زیرا این کار هم از یک جوان ۲۰ ساله برمی آید و طلبه باید به دنبال کار طلبگی خودش برود.

بعضی از مردم عقیده دارند که روحانیت بودجه مخصوص (شهریه) نمی خواهد، طلاب باید مانند سایر طبقات مردم کار و شغل و منبع درآمدی برای خود داشته باشند، از دسترنج شخصی خود زندگی کنند، قسمتی از وقت خود را صرف تهیه امر معاش و قسمت دیگر را صرف شئون طلبگی از تحصیل، تحقیق، تالیف، تدریس و تبلیغ بنماید.

این عده معتقدند که روحانیت و شئون روحانیت در اسلام یک شغل و حرفه مخصوص نیست که بشود برای او بودجه مخصوصی در نظر گرفت، هرکس که قادر است ضمن تامین امر معاش خود عهده دار شئون طلبگی بشود حق دارد وارد بشود و اگر کسی می خواهد این شئون را بعهده بگیرد و آن گاه کل بر اجتماع گردد بهتراین است که از اول وارد چنین مجاهده ای نشود.

استدلال این عده این است که در صدر اسلام، یعنی زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و زمان ائمه اطهار علیهم السلام اشخاصی بودند که همین وظایف را به عهده داشتند، حلال و حرام یاد می دادند، نصیحت و موعظه می کردند، در حوزه های درس شرکت می کردند و خودشان حوزه درس داشتند، در عین حال هر کدام از آن ها شغل و حرفه ای برای زندگی خود داشتند.

بسیاری از آن ها با عنوان شغل و حرفه خود از قبیل تمار، عطار، بزاز، خزاز، حذاء و غیره در کتب حدیث، فقه و تاریخ شناخته می شوند، هیچ دیده نشده که رسول خدا یا ائمه اطهار یک یا چند نفر را دستور داده باشند از همه کارها دست بکشند و منحصرا به مشاغلی که امروز مشاغل روحانی نامیده می شود از قبیل افتاء، تدریس، امامت جماعت، وعظ، تبلیغ و غیره بپردازند.

کار معیشت را نمی توان ساده گرفت، یک رکن از ارکان اساسی حیات است، اگر مختل باشد در سایر شئون حیات اثر می گذارد. از جمله مختصات اسلام این است که، نقش موثر امر معاش را به دقت مورد توجه قرار داده است. تا آن جا که برخی پنداشته اند اسلام نظریه زیربنا بودن اقتصاد را گردن نهاده است. مکتب واقع بین و واقع گرای اسلام، اقتصاد را زیربنا نمی داند، اما نقش اساسی آن را نیز نادیده نمی گیرد. اسلام اصلاح امر معاش را در همه سازمان های بزرگ و کوچک اجتماعی شرط لازم می شمارد نه شرط کافی، این است که می گوییم: کار معیشت را نمی توان ساده گرفت، یک رکن از ارکان اساسی حیات است. اگر مختل باشد در سایر شئون حیاتی اثر می گذارد.

با توجه به این مقدمه باید گفت:

حقیقت این است که اگر افرادی زندگی خود را از راه دیگر تامین (البته نه از هر راهی، بلکه راهی که طلبگی باشد، به عبارت دیگر نباید از راه مسافرکشی زندگی خود را تامین کنیم، باید از راهی که در شان طلبه و جایگاه روحانیت باشد مثل تدریس، تبلیغ و…) و با این حال متصدی شئون روحانی بشنود بسیار خوب است، همیشه افراد کمی از این قبیل بوده و هستند، اما نمی توان گفت همه افراد باید این چنین باشند و در غیراین صورت وارد نشوند، زیرا با تغییراتی که در وضع زندگی مردم نسبت به صدر اسلام پیدا شده و با توسعه ی روزافزون علوم و احتیاجات، ضرورت دارد گروهی همه ی عمر ممحض باشند برای تحصیل و اداره شئون دینی مردم، و ناچار بودجه مخصوصی (شهریه) لازم است که با طرز صحیحی در این راه مصرف شود.

در صدر اسلام احتیاج این قدر نبوده، عقده ها و شبهات و همچنین معاندین و دشمنان اسلام این قدر نبوده اند. ضرورت دارد همیشه گروهی باشند. آری انصاف این است که برخی شئون روحانی که فعلا معمول است از قبیل امامت جماعت نه یک شان مخصوص روحانی است و نه کسی حق دارد آن را بهانه قرار داده و دست از هر کار و شغل و خدمتی بکشد و در انتظار موقع نماز بماند و مسجدی برود و برگردد و زینت مجالس ختم باشد و این ها را شغل شاغل خود قرار دهد و عمری کل بر اجتماع بوده باشد.

به هر حال این جمود فکری است که صرفا به حکم این که چیزی در صدر اسلام نبوده اکنون هم که احتیاج و ضرورت ایجاب می کند نباشد.

مشاهده سایر مطالب مرتبط با طلبگی

برای مشاهد دیگر مقالات خودشناسی کلیک کنید




دستاورد گرایی اولین رمز پیشرفت

دستاورد گرایی اولین رمز پیشرفت

در قسمت اول از سری مقالات انسان شایسته درباره اولین صفت یک انسان شایسته سخن می گوییم. ما انسان ها برای موفق تر شدن باید صفاتی را در خودمان پرورش دهیم. با پرورش یکسری خصوصیات، می توانیم آنها را بعنوان ماهیت در خودمان قرار داده و در آینده به موفقیت های بزرگی دست پیدا کنیم. آنچه ما در این سری مقالات با شما مطرح می کنیم صفات انسان شایسته در سه حوزه اصلی نگرش،روابط و عملکرد می باشد.

بی شک انسان های موفق و شایسته نگرش و فکر و ذهنیتی شایسته و موفق نیز دارند. پس اولین قدم برای انسان شایسته شدن تغییر نگرش خودمان است. وقتی نگرش و ذهنیت انسان تغییر کند، عملکرد و کارایی او نیز به همان سمت و سو حرکت خواهد کرد.

اولین صفت از صفات انسان شایسته که در حوزه نگرش می باشد دستاوردگرایی است. همانطور که از اسمش معلوم است انسانی شایسته است که در امور روزمره اش به دستاورد برسد. یعنی باید ببینید چقدر برایتان اهمیت دارد کارهایی را که شروع می کنید به پایان برسانید و چقدر اهمیت دارد که کارهای تمام شده تان ملموس باشد. انسان این مدلی در یک مدت زمان مشخص تبدیل به یک فردی با دستاوردهای بزرگتری می شود. ذهنیت شما باید به یک انسان دستاوردگرا تبدیل شود. باید یک فلسفه ذهنی بسازید برای خودتان. یک ذهنیتی که باعث شود به مرور زمان نتیجه بگیرید.

حال برای اینکه یک انسان دستاوردگرایی باشیم چه باید بکنیم؟ پاسخ این است که برای دستاوردگرایی بایستی چند ویژگی را در خودتان پیدا و تقویت کنید تا در نتیجه به فردی دستاوردگرا و در انتها به موفقیت برسید.

ویژگی اول: وقت صرف کردن

وقتی می خواهید کاری را انجام دهید( درس خواندن، امتحان دادن،رانندگی، مطالعه آزاد، ورزش، نوشتن مقاله و . . .) هر مقداری که می خواهید کارتان تاثیر گزار باشد و نتیجه بهتری داشته باشد، به همان مقدار باید برای کارتان وقت صرف کنید. اگر فرضا برای امتحانات درسی نمره ۱۸ یا ۲۰ می خواهید باید به همان مقدار وقت صرف کنید. این یک قانون نانوشته است. همانطور که مشابه این قانون ضرب المثل هرچقدر پول بدهی همان قدر آش میخوری وجود دارد، باید بگویم هر چقدر وقت صرف کنید برای کارتان، همان قدر هم نتیجه بهتری می گیرید. انسان های موفق و شایسته برای کارهایشان وقت صرف می کنند و حتی شب ها بیداری کشیده و برای انجام بهتر کار تلاش می کنند.

دومین ویژگی برای دستاوردگرایی: تمرکز است. معنای این ویژگی واضح است و نیاز به توضیح خاصی ندارد. هرکاری که انجام می دهید فقط و فقط تمرکز و حواستان شش دانگ به همان کار و مساله باشد. امروزه اکثر افراد گوشی هوشمند دارند و دسترسی به اینترنت همگانی شده است و فعالیت در فضای مجازی هم ضمیمه اینها شده و در حین انجام کار، مطالعه، سر کلاس درس و غیره باعث می شود که در یکی دوساعتی که مشغول انجام فعالیتی هستیم، حواس و تمرکزمان تقسیم به چند مورد شده و در نتیجه آن مقدار بازدهی را که فعالیت و کارمان باید داشته باشد را نداشته و دستاورد کمتری نصیبمان می گردد. افراد موفق دنیا راز موفقیت خودشان را با این سه کلمه بیان می کنند: تمرکز تمرکز و تمرکز

ویژگی سوم دستاورد گرا شدن تعهد است. متعهد بودن،پایبندی،وفاداری. اینها باعث می شود در انجام کاری که عهده دار آن هستید موفق بوده و نتایج ایده آلی را بدست بیاورید.وقتی کاری را شروع می کنید متعهد باشید که آن کار را تا انتها پیش برده و تمامش کنید. رها کردن کار در اواسط آن بی تعهدی شما را رسانده و نتیجه نیز در بر ندارد. این را همیشه توجه داشته باشید که شروع کردن کار اصلا سخت نیست و همه می توانند کاری را شروع کنند اما آنچه اهمیت و ارزش دارد تمام کردن کار است. شاید شما نیز مثل من بارها تصمیم به مطالعه منظم دروس حوزه گرفته و یا تصمیم به نوشتن مقالات، خلاصه نویسی و حتی کتاب گرفته باشید اما در هفته های ابتدایی آن را رها کرده و فراموشش نموده اید!! دلیلش این است که به آن کار متعهد نبوده اید. تعهد و وفاداری و پایبندی کلید موفقیت در امور است .

ویژگی چهارم برای دستاورد گرایی را در قالب مثالی می گویم. حتما تا بحال زوج هایی که به تازگی ازدواج کرده اند را دیده اید؟! افرادی که به تازگی وارد رابطه عاطفی شده اند. وقتی این ها را می بینیم آنچنان درگیر معشوق خود شده اند که هیچ اتفاق دیگری را اطراف خود مشاهده و درک نمی کنند و حتی زمان را نیز فراموش می کنند. همه می گویند عاشق است و عشق کورش کرده است. البته بعضی افراد بعد از گذشت مدتی این درگیری را ندارند و حتی شاید حواسشان به همه چیز باشد به جز شریک عاطفی شان.

مقصود ما قسمت اول ماجرا است. شرط موفقیت و دستاوردگرایی درگیر شدن است. وقتی کاری را شروع می کنید درگیرش بشوید. خواب و زندگی تان بشود آن کار و حتی در زمان تفریح نیز به آن کار فکر کنید و آن کار در پوست و خونتان جای بگیرد. باید عاشق کاری باشید که آن را شروع کرده اید. وقتی عشق باشد قطعا موفق خواهید شد.

امیدوارم با تمرین بر روی این چهار ویژگی نگرش شما تبدیل به فردی دستاوردگرا شود و در نتیجه انسان شایسته تری باشید. در قسمت بعدی درباره ویژگی دوم انسان شایسته در حوزه نگرش صحبت خواهیم کرد.

شما هم می توانید تجربیات و نظرات خود را با ما و دیگر همراهان به اشتراک بگذارید.

[supsystic-tables id=8]

برای مشاهده سایر تکنیک ها کلیک بفر مایید




رشته علوم ارتباطات اجتماعی

رشته علوم ارتباطات اجتماعی

دانشکده صداو سیما

در مقطع کارشناسی ارشد

  1. تعریف و هدف:

هدف اصلی تاسیس این دوره ، تربیت کارشناسان سطح عالی در زمینه ارتباطات اجتماعی، به ویژه برای ارتقاء کیفیت فعالیت ها و خدمات خبرگزاریها و مطبوعات ، رادیو و تلویزیون و سایر موسسات و سازمانهای ارتباطی و کمک به کاربرد بیشتر ارتباطات در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مملکت است.

  1. مواد امتحانی آزمون ورودی:
  2. زبان خارجه ( انگلیسی با فرانسه) در حد درك متون تخصصی ارتباطات اجتماعی وتوانائی ترجمه از زبان خارجی به فارسی
  3. مبانی کلی ارتباطات جمعی (شناخت وسائل ارتباط جمعی ، نظریه های ارتباط اجتماعی و ارتباطات بین المللی ، مخاطبان ارتباطات جمعی و آثار اجتماعی ارتباطات )
  4. اصول روزنامه نگاری ( خبرنویسی و گزارش خبری )
  5. تاریخ معاصر ایران و جهان و مسائل بین المللی مهم معاصر
  6. شیوه نگارش فارسی در مطبوعات
  7. طول دوره:

طول متوسطه دوره حداقل ۴ نیمسال و حداکثر ۶ نیمسال است.

 

  1. فهرست دروس رشته علوم ارتباطات اجتماعی:

کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد علوم ارتباطات باید در نیمسال اول تحصیل خود درس زبان خارجه تخصصی (سه ساعت در هفته) و در سر زبان خارجه عمومی (سه ساعت در هفته) را بدون احتساب واحد بگذرانند.

الف: جدول دروس الزامی (اصلی و تخصصی)

 

ردیف نام درس تعداد واحد ساعت پیش نیاز
نظری عملی
۱ نظریه ها و مفاهیم ارتباطات اجتماعی ۳ ۵۱ ۳۶ کارشناسی
۲ مبانی پژوهش در ارتباطات جمعی ۳ ۵۱ ۳۸ کارشناسی
۳ ارتباطات و توسعه ۳ ۵۱ ۳۵ کارشناسی
۴ کاربرد آمار در پژوهش های ارتباطی ۲ ۳۴ ۸ کارشناسی
۵ مبانی حقوق بین المللی ارتباطات ۳ ۵۱ ۴۷ کارشناسی
۶ کاربرد نرم افزارهای کامپیوتری در پژوهشهای ارتباطی ۲ ۱۷ ۳۴ ردیف ۲
۷ تحلیل محتوای پیام های ارتباطی ۳ ۳۴ ۳۴
رساله کارشناسی ارشد ۴
جمع ۲۳

 

ب: جدول دروس اختیاری رشته علوم ارتباطات اجتماعی

ردیف نام درس تعداد واحد ساعت پیش نیاز
نظری عملی
۸ مبانی مطالعات انتقادی در ارتباطات اجتماعی ۳ ۵۱ ۳۵ کارشناسی
۹ مدیرییت ارتباطات جمعی ۲ ۳۴ ۱۹ و ۳۴ کارشناسی
۱۰ اقتصاد ارتباطات جمعی ۲ ۳۴ ۱۱ و ۳۴ کارشناسی
۱۱ برنامه ریزی و سیاست گذاری ارتباطات ۳ ۵۱ ردیف ۳
۱۲ تکنولوژی های جدید ارتباطات ۳ ۵۱ ۳۴ کارشناسی
۱۳ جهان سوم و امپریالیسم ارتباطی و خبری ۳ ۵۱ ۳۵ کارشناسی
۱۴ ارتباطات سازمانی ۳ ۵۱ ۱۹ کارشناسی
۱۵ شیوه های نوین روزنامه نگاری تحقیقی ۲ ۱۷ ۳۴ ۵۲ کارشناسی
۱۶ روزنامه نگاری برای توسعه ۲ ۱۷ ۳۴ ردیف ۳
۱۷ روزنامه نگاری بین المللی ۲ ۱۷ ۳۴ ۵۲ کارشناسی
۱۸ بررسی پوشش خبری وسایل ارتباط جمعی بین المللی ۲ ۱۷ ۳۴ ردیف ۲
۱۹ ارتباطات جمعی و مسایل مهم جهانی (سمینار) ۲ ۳۴ ردیف ۱۳
۲۰ حقوق و مسئولیت های اجتماعی روزنامه نگار ۲ ۳۴ ۴۷ کارشناسی
۲۱ جامعه شناسی سیاسی ارتباطات جمعی ۲ ۳۴
۲۲ جامعه شناسی تبلیغات ۳ ۵۱ ۳۴ کارشناسی
۲۳ جامعه شناسی سینما ۲ ۳۴ ۳۴ کارشناسی
۲۴ تاریخ ارتباطات اجتماعی ۳ ۵۱ ۵۴ کارشناسی
۲۵ جامعه شناسی هنر و ادبیات ۲ ۳۴
۲۶ نظریه های جامعه شناسی ارتباطات ۲ ۳۴
۲۷ روزنامه نگاری در ایران (تاریخ روزنامه نگاری) ۲ ۳۴

از جدول فوق باید ۱۸ واحد گذرانده شود.

برای مشاهده سایر رشته های کارشناسی ارشد کلیک کنید




انسان شایسته

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوندی که انسان را اشرف مخلوقات خود نامید و کمال و رشد و پیشرفت را برایش نا محدود قرار داد تا جایی که ملائک عرش از رسیدن به آن عاجز ماندند. آری آدمی همواره در مسیر زندگانی اش، قبل از ورود به دنیا، در دنیا و هم در عالم برزخ قابلیت رشد و پیشرفت را دارد. انسانی که با عمری کم می تواند کاری کند که خلائق از هدت و شدت قربش به باری تعالی انگشت حیرت بر دهان کرده و او را ستایش نمایند.

از طرفی اما موانعی نیز مسیر رشد را مسدود کرده و سرعت آن را کند می کند. موانعی که اگر همین انسان در آنها غوطه ور گردد تمامی خلائق از عجز و نا توانی انسان، او را به سخره گرفته و مذمتش می کنند. تا جایی که پسر نوح با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد و سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد.

آدم شدن کاریست بس دشوار و پر از موانع اما آنچه این سختی را آسان می کند، نتیجه ی شیرینی است که چون شهدی زنبوری را بسوی گل می کشاند.

با توفیق و یاری خداوند و با دعای امام عصر ارواحنا له الفدا، تصمیم گرفته ایم در این سری نگارشات در راستای شایستگی، سخنانی با شما همراهان همیشگی مرقوم نماییم. بی شک انسان شایسته شدن از آرزوی های قلبی همگی ماست. اما واقعا چگونه می توانیم انسان شایسته ای باشیم؟

چگونه می شود در دنیا و در اجتماع جزو افراد موفق باشیم؟ و چگونه شایستگی های ذاتی خود را بروز دهیم؟

همه ی ما ویژگی هایی ذاتی در خودمان داریم مثل رنگ پوست، رنگ چشم، تن صدا و غیره. اما یک سری صفاتی وجود دارد که در وجود هر انسانی می تواند نقش آفرینی کند صفاتی همچون دستاوردگرایی، مبارزه با شکست، صبر و .. که این ها ویژه افراد خاصی نیست بلکه هر فردی با تمرین می تواند این ها را در خود تقویت کرده و همچون دیگران جزء افراد شایسته جامعه باشد.

سعی ما بر این است صفاتی که موجب می شود بتوانیم انسان شایسته ای باشیم، را با شما عزیزان مطرح کرده و راهکار های کاربردی و عملی برای تقویت این صفات ارائه دهیم پس همراه با ما باشید تا در  قسمت های بعدی ویژگی های انسان شایسته را بررسی نماییم.

با تشکر

[supsystic-tables id=8]

برای مشاهده سایر تکنیک ها کلیک بفر مایید